سرمایه گرانبها
بی شک وقت و فرصت بزرگترین سرمایه گرانبها و بینظیر برای بشر است، که میتوان در استفاده بهینه از آن، در همه عرصهها به پیش رفت و به عالیترین درجات مادی و معنوی نایل گشت.
وقت یعنی فرصتها، ساعتها، روزها و ماهها و سالها بلکه دقیقهها و ثانیهها و لحظهها، بهرهگیری از وقت بزرگترین توفیقی است که نصیب بشر میشود، و او میتواند در پرتو آن به اهداف عالیه برسد، و به پیروزی در همه ابعاد دست یابد، وقت گوهر ناب و گران سنجی است که ارزش هیچچیز را نمیتوان با آن مقایسه کرد، این که میگویند وقت طلاست، تعریف صحیحی نیست، چرا که:
وقت گذشته را نتوانی خرید باز مفردش خیره کاین گهر پاک بیبهاست
سعدی چیزی را برای سنجش ارزش وقت نیافته جز شب قدر را که مطابق قرآن بهتر از هزار ماه است آنجا که گوید:
قضا روزگاری زمن در ربود که هر روزش از پی شب قدر بود
مکن عمر ضایع به افسوس و حیف که فرصت عزیز است و الوقت ضیف
وقت همان عمر انسان است که سرمایهای بالاتر از آن نیست، مشروط بر این که از آن برای رشد و ترقی ظاهر و باطن استفاده شود، یعنی وقت نردبان ترقی گردد، و گرنه نه تنها سرمایه نیست بلکه شرمایه، و وسیله شرّ و تیره بختی است. بر همین اساس امام سجّاد(علیهالسلام) در فرازی از دعای خود به خداوند عرض میکند: «وَ عَمِّرنِی ماکانَ عُمرِی بِذلَةً فِی طاعَتِکَ، فَاِذا کانَ عُمرِی مَرتَعاً لِلشَّیطانِ فاقبِضنِی اِلَیکَ؛ عمر طولانی تا هنگامی که عمرم در راه اطاعت تو صرف شود به من عطا کن، و هرگاه عمرم چراگاه شیطان گردد، جانم را قبل از پیشی گرفتن عذابت بگیر.»(1)
و در فراز دیگر عرض میکند: «وَ نبّهِنی لِذِکرِکَ فِی اَوقات الغَفلَةِ، وَ استَعمِلنِی بِطاعَتِکَ فِی اَیامِ المُهلَةِ؛
خدایا مرا در وقتهای غفلت و بیخبری، برای یاد خودت هوشیار و بیدار کن، و در روزگار فرصت و فراغت، به عبادت و بندگی بگمار.»(2)
انسانها معمولاً وقت را فدای مال و ثروت میکنند، و آن را وسیله ترقی مادی قرار میدهند، در صورتی که باید مال و ثروت در خدمت وقت باشد، و آنها را وسیله بهرهمندی برتر از وقت قرار داد. بر همین اساس پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) فرمود: «کُن عَلی عُمرِکَ اَشَحُّ مِنک عَلی دِرهَمِکَ وَ دِینارِک؛ در مورد حفظ عمر خود بخیلتر از پول و ثروت خود باش.»(3)
به طور کلی هرکس برای وقت ارزش قایل شد، و از آن با آگاهی و جدّیت استفاده صحیح نمود، به جایی رسید، و هرکس آن را عاطل و باطل نمود، قطعاً خود را تیره بخت نموده و درچاه هلاکت انداخته است. از این رو حضرت علی(علیهالسلام) فرمود: «وقتهای زندگی تو جزء جزء عمر تو است، پس بکوش که هیچ وقتی از عمر تو جز در موارد اموری که عامل نجاتت است تلف نشود.»(4)
انسان با ایمان ساعتهای زندگیش را به سه بخش تقسیم میکند،
1ـ بخشی را به مناجات با خدا و برقراری ارتباط با آفریدگار جهان میپردازد.
2ـ و بخشی را در طریق تأمین هزینه زندگی و سامان دادن به معاش(مانند غذا، لباس، مسکن و مرکب) به کار میگیرد
3ـ و بخش دیگر را برای استراحت و بهرهگیری از لذّتهای حلال و آرامش بخش روح و روان برمیگزیند،
و برای خردمند صحیح نیست که حرکتش جز در یکی از این سه مورد باشد، یعنی تأمین معاش، و عبادت و آباد نمودن آخرت یا بهرهگیری از لذّت و آسایش غیر حرام
چگونگی استفاده از وقت
چگونگی استفاده بهینه از وقت به این است که انسان با برنامه ریزی صحیح، کارهای مثبت خود را با تنظیم خاصی بین ساعات شبانه روز تقسیم کند، و هر ساعت یا هر چند ساعت را برای انجام کاری قرار داده، و به این برنامه و نظم ادامه دهد، به گونهای که اگر روزی در نظم و برنامهاش خللی وارد شد احساس چالش و کمبود نموده و به جبران آن بپردازد، مثلاً در امور معنوی و خودسازی، چنان که علمای اخلاق گفتهاند وقتی که صبح فرا رسید تا شب هنگام خواب پنج مرحله را با ترتیب و برنامه خاص بپیماید که عبارتند از: مشارطه، مراقبه، محاسبه، معاتبه و مکافئه. یعنی در مرحله نخست با خدا و خود شرط و عهد کند که گناه نکند و دچار لغزش نگردد. در مرحله دوم، مراقب و متوجه باشد که به عهد خود وفا نماید، و با مراقبت و نگهبانی جدّی به ترک گناه ادامه دهد، و با اراده نیرومند از ورود گناه بر زندگیش جلوگیری نماید، و در مرحله سوم در پایان کار، خود را محاسبه کند، و اعمال و گفتارش راحسابرسی نماید، و با کنترل دقیق ریز و درشت کارهای خود را تجزیه و تحلیل نماید، در مرحله چهارم هرگاه دریافت که در حسابرسی خود دچار گناه و لغزشی شده است توبه کند، و با عتاب و سرزنش خود، نفس سرکش خویش را رام نموده و طغیان آن را سرکوب نماید. و در مرحله پنجم توجه داشته باشد که گناه موجب چالش شده، با انجام کارهای نیک آن را جبران نماید، و خلأ به وجود آمده را پُر کند.
این برنامه ریزی پنج مرحلهای یک نوع وقتشناسی، و بهرهمندی از فرصت طلایی وقت است، که قطعاً باعث رشد و تعالی شده و موجب نجات و پیروزی در دو جهان خواهد شد. امیرمؤمنان علی(علیهالسلام) برای استفاده از ساعات شبانه روز و چگونگی بهرهمندی از آن ساعتها در سخنی میفرماید:«انسان با ایمان ساعتهای زندگیش را به سه بخش تقسیم میکند،
1ـ بخشی را به مناجات با خدا و برقراری ارتباط با آفریدگار جهان میپردازد.
2ـ و بخشی را در طریق تأمین هزینه زندگی و سامان دادن به معاش(مانند غذا، لباس، مسکن و مرکب) به کار میگیرد
3ـ و بخش دیگر را برای استراحت و بهرهگیری از لذّتهای حلال و آرامش بخش روح و روان برمیگزیند، و برای خردمند صحیح نیست که حرکتش جز در یکی از این سه مورد باشد، یعنی تأمین معاش، و عبادت و آباد نمودن آخرت یا بهرهگیری از لذّت و آسایش غیر حرام.»(5)
ارزش وقت از دیدگاه قرآن
در قرآن به قدری به وقت احترام شده که گویی در اوج ارزشها و مادر فضایل است، تا آنجا که خداوند به آن سوگند یاد نموده و میفرماید: «والعصر؛ سوگند به وقت»(6)
زیرا عصر به معنی زمان و روزگار است، که در تفسیر این آیه به عنوان یکی از تفاسیر ذکر شده، و زمان همان وقت است.
در قرآن آنچه را که موجب اتلاف وقت میشود به عنوان لغو، باطل، افراط و به طور کلّی بیهوده گرایی و پوچی، از آن سرزنش شده است، چرا که موجب نابودی عالیترین سرمایه زندگی، و آفت زیست سالم میگردد، خداوند در تعریف انسان با ایمان میفرماید: «و الّذین هم عن اللّغو معرضون؛ مؤمنان از کارهای بیهوده رویگردان هستند.»(7)
نیز در چندین آیه، خسارت و آه و افسوس آنان را که به وقت اهمّیت ندادند، در قیامت متذکر شده در یکجا میفرماید: «و خسر هنا لک المبطلون؛ در قیامت اهل باطل و اتلافگران وقت زیان خواهند دید.»(8)
و در مورد دیگر میفرماید: «ان تقول نفسٌ یا حسرتی علی ما فرّطت فی جنب اللّه؛ باید ترسید از آن روزی(قیامت) که انسان بیهوده گرا بگوید افسوس بر من از افراط کاری و کوتاهیهایی که در راه اطاعت خدا نمودم.»(9)
تا آنجا که با ناله و فریاد میگویند به دنیا باز گردیم و از وقت استفاده کنیم، ولی به آنها گفته میشود، ما عمر و وقت وسیعی در اختیار شما گذاشتیم، چرا استفاده نکردید؟ «و هم یصطرخون فیها ربّنا اخرجنا...؛ دوزخیان فریاد میزنند پروردگارا! ما را از دوزخ خارج کن تا عمل صالحی انجام دهیم، غیر از آنچه انجام دادیم(در پاسخ به آنان گفته میشود) آیا شما را به اندازهای وقت وسیع ندادیم به طوری که هر کس پندپذیر است، پندها را بپذیرد و آیا انذار کننده الهی به سراغ شما نیامد؟ اکنون عذاب الهی را بچشید که برای ظالمان هیچ یاوری نیست.»(10)
چنان که ملاحظه میکنید قرآن با تعبیرات گوناگون و هشدارهای شدید، ما را به بهرهگیری صحیح از وقت فراخوانده، و اتلافگران وقت را به عذابهای سخت تهدید نموده است، بنابراین آنان که وقت خود را به بطالت میگذرانند در حقیقت بر ضد قرآن گام برداشته، و در راه گمراهی افتادهاند، چرا که قرآن قدردانی از وقت را از ارکان اصلی ایمان، و وسیله نجات و پیروزی قرار داده است. آخرین سخن این که به فرموده قرآن یکی از پرسشهایی که کافران از پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) نمودند در مورد فواید ماهها بود، خداوند به پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) وحی کرد: «قل هی مواقیتٌ للنّاس...؛بگو این ماهها نشان دهنده وقتها برای نظام زندگی مردم است.»(11)
از این عبارت میتوان این نتیجه را گرفت که: زندگی فردی و اجتماعی، هیچ کس بدون وقتشناسی و ایجاد نظم و برنامه به سامان نمیرسد، نظم در تقسیم صحیح وقت، نظم در برنامه ریزی، نظم در مدیریت و اجرا، ما با یک نگاه به جهان هستی میفهمیم که همه چیز بر اساس نظم دقیق است، بنابراین بیهوده گرایی، درست گام نهادن بر خلاف نظم است، همان گونه که گردش ماه وسیلهای برای نظام زمان بندی شده است، ما نیز باید همسو با این نظام، با برنامه ریزی صحیح حرکت کنیم، و زندگی معنوی و مادی خود را با آن هماهنگ سازیم، و این هماهنگی همان استفاده مطلوب از وقتها، فرصتها و لحظهها است.
1. صحیفه سجادیه، دعای بیستم، بند 6.
2. همان، بند 29.
3. بحارالانوار، ج 77، ص 78.
4. غررالحکم، ج1، ص 252.
5. نهج البلاغه، حکمت 39.
6. سوره عصر، آیه 1.
7. سوره مؤمنون، آیه 3.
8. همان، آیه 78.
9. سوره زمر، آیه 56.
10. سوره فاطر، آیه 37.
11. سوره بقره، آیه 189.
حجةالاسلام و المسلمین محمد محمدی اشتهاردی