پرتال -اخبار و آگهی استخدام و دانشگاه

این سایت وابسته به هیچ سازمانی نیست

پرتال -اخبار و آگهی استخدام و دانشگاه

این سایت وابسته به هیچ سازمانی نیست

کرایوتراپی سرمادرمانی

کرایوتراپی
استفاده از کیسه یخ در کاستن دردهای عضلانی و ضرب دیدگی‌ها از قدیم الایام رایج بوده است و مردم بدون این‌که بدانند از کرایوتراپی در کاهش درد بهره می‌بردند اما از علت این‌که چرا کیسه یخ دردهای عضلانی را کاهش می‌دهد، شاید فقط تعداد اندکی از افراد آگاهند.

درمانی از نوع سرما

کرایوتراپی یا همان سرمادرمانی به معنای پایین آوردن دمای  قسمتی از بدن به صورت موضعی است. کرایوتراپی از طریق کیسه‌‌های یخ، حمام‌های آب سرد، اسپرهای خنک‌کننده و دستگاه‌های هدایت نیتروژن صورت می‌گیرد.
استفاده از سرما در درمان به دوره سقراط برمی‌گردد. سقراط از این روش برای  جلوگیری از خونریزی استفاده می‌کرد. در طب قدیمی ایران نیز ابن سینا از سرما در درمان استفاده می‌کرد.

کیسه‌های یخ درمانگر

سرمادرمانی اثرات متفاوتی بر بدن دارد، اما آنچه به صورت طبیعی رخ می‌دهد، این است که سرما موجب تنگی مویرگ‌ها می‌شود و این مساله منجر به کمترشدن سوخت و ساز و انتشار عوامل التهابی مانند هیستامین می‌گردد از این اثر فیزیولوژیک سرما در آسیب‌دیدگی‌های عضلانی استفاده می‌شود که سرما به وسیله کیسه‌های یخ به بافت عضلانی منتقل گردیده و میزان تراوش و ورم در قسمت آسیب‌دیده کاهش می‌یابد، همچنین در انقباضات عضلانی نیز قابل استفاده است. باید از سرما درمانی در آسیب‌های عضلانی و رگ به رگ شدن‌ها حداکثر تا 24 ساعت پس از آسیب دیدن استفاده کرد و حداقل 20 دقیقه باید کیسه یخ را روی محل آسیب قرار داد.

سرمادرمانی در کنار جراحی

از سرطان‌های شایع در میان مردان، سرطان پروستات است که خود را با علائمی چون عدم توانایی در ادرار کردن، درد هنگام ادرار کردن، بی‌اختیاری ادرار و سوزش نشان می‌دهد و بسرعت به درجه‌های بالا می‌رسد. امروزه علاوه بر درمان‌های جراحی، شیمی‌درمانی و رادیوتراپی از سرمادرمانی نیز در درمان این سرطان استفاده می‌شود. در این روش شکاف کوچکی بین مقعد و کیسه‌های حاوی بیضه ایجاد و نیتروژن مایع را به این قسمت هدایت می‌کنند. این نیتروژن منجر به انجماد و از بین رفتن سلول‌های سرطانی می‌شود. همچنین سرمادرمانی در درمان زگیل‌ها نیز موثر است. زگیل‌ها ضایعاتی برآمده از پوست هستند که مسطح یا پایه‌دارند و سرمادرمانی در موارد زگیل کم یا متوسط توصیه می‌شود.

سرمادرمانی روشی موثر

جنبه دیگر استفاده از سرمادرمانی در عفونت گردن رحم است. این مشکل، یک بیماری عفونی است که می‌تواند منشا باکتریایی یا ویروسی داشته باشد و خود را با کمردرد، خونریزی، ترشحات زیاد و احساس ناراحتی هنگام دفع ادرار نشان می‌دهد. این بیماری در مراحل اولیه با دارو درمان می‌شود، اما در مراحل بالاتر از سوزاندن الکتریکی و جراحی استفاده می‌شود.

سرمادرمانی در این بیماری نیز کاربرد دارد و با استفاده از نیتروژن مایع بافت‌های غیرطبیعی را منجمد کرده و از طریق سرمادرمانی بافت‌های غیرطبیعی را از بین می‌برند.

دکتر محبوبه محمدزاده

شتر




img/daneshnameh_up/9/93/Shotor1.jpg
img/daneshnameh_up/8/8b/Shotor2.jpg

کمتر جانوری چون شتر می‌تواند ادعا کند که این چنین اثر تعیین کننده‌ای در تاریخ بشر داشته است، و اغراق نیست اگر ادعا شود که زندگی بدون وجود او برای انسانهایی که در منطقه بزرگی از جهان یعنی بیایان زندگی می‌کردند، ناممکن بوده است. و احتمالا تمدن هرگز در آفریقای شمالی و آسیای صغیر گسترش نمی‌یافت.

خانواده شترها شامل دو گونه از شترهای کوهاندار که در آفریقا و آسیا به چشم می‌خورند و همچنین شترهای بی کوهان آمریکا می‌شود. شترهای کوهاندار دارای قدرت مافوق تصوری در زمینه مقاومت در مقابل شرایط سخت کویری ، بدون نوشیدن آب برای مدت طولانی هستند. آنها که از بوته‌های خار کویر تغذیه می‌کنند، می‌توانند بدون آب در سفرهای طولانی کویری زنده بمانند. کوهان این شترها سلولهای چربی را انبار کرده و در زمان نبودن غذا از آن به عنوان منبع انرژی استفاده می‌کند.

پاهای پهن شتر کوهاندار از فرو رفتن این حیوان در ماسه‌های نرم جلوگیری می‌کند. ساختمان بدن شتر چمن خوار بی کوهان ٬ فامیل کوچک شتر ، برای زندگی در زمینهای پر از سنگ ، در ارتفاعات بالا تطبیق دارد.
شتر بیشتر از هفت هزار سال پیش اهلی گردید و از دو هزار سال پیش تاکنون هیچ گونه شتر یک کوهانه وحشی در دنیا دیده نشده است. شتر دو کوهانه تا پیش از 5000 سال پیش اهلی نشده بود و هنوز نوع وحشی آن در صحرای گبی در مغولستان وجود دارد ولی شتر دو کوهانه مانند شتر یک کوهانه در توسعه تمدن در مناطق بیابانی موثر بوده است .
به طور کلی شتر نقش عمده‌ای در بازرگانی و حمل کالا ی گرانبها در راههای بیابانی بی آب و آبادانی داشته که در همان مسیر‌ها در حال حاضر شهرهای فراوانی ساخته شده است. شتر در مقایسه با دیگر جانوران ، مانند اسب کاملا استثنایی است. چون نیاز بسیار کمی به آب در مسافتهای طولانی و شرایط سخت بیابان دارد. در ضمن شکل بدن این جانور ، بسیار مناسب برای آب و هوای گرمسیری است. بدن جانور در قسمت بالای کمر باریک است و بنابراین در گرمترین ساعات روز که آفتاب کاملا عمودی می تابد سطح کمی از بدن آن در تماس با پرتو مستقیم خورشید قرار می گیرد.
سازگاری جانور با محیط زیستش به نحوی است که حفظ تعادل مایع در بدن در هماهنگی کامل با عمل دیگر یاخته‌ها در شرایط سخت خشکی می‌باشد، آنچه نبود آن در دیگر جانوران باعث مرگشان در همان شرایط می‌گردد. کوهان برجسته شتر نیز یکی دیگر از بخش های مهم بدن اوست که در با شرایط محیطی هماهنگی کامل دارد. قبلا تصور می‌شد که کوهان محل اندوختن آب است، در حالی که می‌دانیم اینجا محلی برای اندوختن حدود پنجاه کیلوگرم چربی با دو عمل کرد متفاوت می‌باشد.

یکی به عنوان عایق گرما در پرتو سوزان خورشید و دیگری اندوخته‌ای از انرژی و آب است. زمانی که چربی می‌سوزد، هیدروژن آزاد می‌گردد که با اکسیژن موجود در هوا ترکیب شده و تولید آب می‌نماید، چیزی حدود 21 لیتر آب از 20 کیلوگرم چربی. این فرایند باعث ایجاد گرمای فراوانی می‌گردد، که واکنش طبیعی آن تعریف می‌باشد، ولی نتیجه نهایی آن در بدن شتر ایجاد آب برای رفع تشنگی ، مخصوصا در سفر می‌باشد که این امر بخصوص در شتر به عنوان حیوانی باربر بسیار حائز اهمیت است.
شتر در کاروان بین 170 تا 270 کیلوگرم بار را با سرعتی معادل 4 – 5 کیلومتر در ساعت حمل می‌کند. در کاروان معمولی شتر پنج روز حرکت می‌کند، و پس از آن آب و غذا دریافت می‌کند. هر شتر می‌تواند هفت روز بدون آب و غذا کار کند، در حالی که اگر کار نکند نصف این مدت را می‌تواند تحمل کند .
شتر به غیر از خاصیت باربری عرضه کننده یک رشته تولیدات مهم می‌باشد. شیر آن بسیار چرب و پر از مواد غذایی است. گوشت آن خوراکی و از پوست آن کمربند ، صندلی و لباس تهیه می‌کنند. پشم آن برای تولید فرش و چادر و ار پیخال کاملا خشک آن به عنوان سوخت استفاده می‌گردد. به عبارت دیگر می‌توان گقت کمتر قسمتی از شتر وجود دارد که بی‌مصرف و دور انداختنی باشد و به همین جهت چندان شگفت انگیز نیست که قبایل بادیه نشین تصور می‌کنند که شتر گرانبها ترین دارایی آنهاست.
نوع بهتر استفاده یا بهتر بگوییم استفاده نادرست از شتر در حمل مواد مخدر و سایر کالاهای با ارزش مانند سنگهای گرانبها و طلا می‌باشد. این مواد را در کیسه‌های پلاستیکی قرار داده و به حیوان زبان بسته می‌دهند تا بخورد، در صورت عدم وجود آشکارساز با اشعه ایکس در گمرک مربوطه که قادر به تشخیص باشد، این مواد را بعد ار عبور از مرز یه صورت دفع طبیعی و یا با کشتن حیوان ، به دست می‌آورند.

نگاه اجمالی

تاریخچه

امتیاز شتر بر دیگر جانوران

اهمیت شتر

قدرت شتر

فواید دیگر شتر

گرانترین مورد استفاده شتر

وام عمره دانشجویی افزایش یافت

وام عمره دانشجویی افزایش یافت
محمد زارع در نشستی خبری با بیان این‌که وام عمره دانشجویی 500 هزار تومان بود، افزود: در عمره دانشحویی وام به 600 هزار تومان افزایش یافته است و دانشجویان می‌توانند با مراجعه به بانک ملت وام خود را دریافت کنند.
فارس: دبیر ستاد عمره دانشجویی گفت: وام عمره دانشجویی افزایش یافت.

محمد زارع در نشستی خبری با بیان این‌که وام عمره دانشجویی 500 هزار تومان بود، افزود: در عمره دانشحویی وام به 600 هزار تومان افزایش یافته است و دانشجویان می‌توانند با مراجعه به بانک ملت وام خود را دریافت کنند.

وی با تأکید بر این‌که سن اعزام دانشجویان بر اساس مصوبه شورای عالی حج 40 سال در نظر گرفته شده است و دانشجویانی می‌توانند برای عمره دانشجویی ثبت‌نام کنند که تا 40 سال سن داشته باشند، گفت: از میان دانشجویان متأهل فقط دانشجویان متأهلی که از اول فروردین 86 به بعد ازدواج کرده‌اند امکان ثبت‌نام در عمره دانشجویی را دارند.

دبیر ستاد اجرایی عمره دانشجویی با بیان این‌که در عمره 87 حدود 250 هزار نفر ثبت‌نام کرده‌اند، گفت: امسال ثبت‌نام عمره دانشجویی در 3 بخش دانشجویان مجرد، دانشجویان متأهل و اساتید به طور همزمان از 20 آبان به صورت اینترنتی آغاز و 3 آذر ادامه دارد.

وی گفت: دانشجویانی که طی 3 سال اخیر به عمره دانشجویی اعزام شده‌اند، نمی‌توانند ثبت‌نام کنند و امکان ثبت‌نام ندارند، همچنین نفرات اصلی انتخاب شده برای عمره سال 87 که به دلیل دیر آماده شدن مدارک یا تغییر زمان پرواز نتوانستند در عمره شرکت کنند امسال در اولویت به عمره دانشجویی اعزام می‌شوند.
منبع فردانیوز

آیا تانکها مانند گذشته کارایی لازم را دارند و نقش تانک در جنگ ها

ادامه مطلب ...

تانک ام 47

تانک ام 47


تانکM-47، سومین تانک از سری تانک های پاتن(Patton) و یکی از تانک های میدان نبرد اصلی مهم آمریکا در جریان جنگ سرد بود، که در مدل های مختلف تولید و از اوایل دهه پنجاه در ایالات متحده شروع به خدمت کرد، که قرار بود این تانک به وسیله ایالات متحده، جانشین تانک های M-46 از خانواده پاتن شود.
این تانک به وسیله ایالات متحده و متحدان آن (پیمانNATO و SEATO) به کار گرفته شد.



تانک M-47 تنها تانکی از سری تانک های پاتن بود که هرگز به وسیله ایالات متحده در جنگی شرکت نکرد.




نام خانواده این تانک که Patton می باشد، از نام ژنرال جرج اس پاتن( General George S. Patton )، گرفته شده است. این تانک برای جانشین شدن به جای تانک های M-4 Shermans و M-46 patton طراحی شد.
و اگرچه این تانک با تانک های بعدی خود، M-48 و M-60 ،از نظر ظاهری شباهت زیادی داشت اما این دو تانک طراحی نسبتا جدیدی داشته و تفاوت هایی بین آنان وجود دارد.





تاریخچه
اگرچه موتور جدید، مشکلات تحرک و کارایی تانک M-26 Pershing را بهبود داده بود،اما نیروی زمینی آمریکا قصد داشت این تانک را با تانکی جدید تعویض کند. به عنوان راه حلی موقتی، تانک M-46 برای جانشین شدن به جای تانک های M-4 و M-26 طراحی شد.
اما پس از مدتی آمریکا قصد تعویض این تانک را با تانکی به نام T42 گرفت.اما آمریکا بعد از شروع جنگ کره تصمیم به طراحی تانکی جدیدتر از پروژه T42 را گرفت.
آن ها تصور می کردند که وقت کافی برای توسعه پروژه تانک T42 و برطرف کردن مشکلات اساسی آن وجود ندارد، که این امر باعث شد این پروژه متوقف شده و تانکی با ساختار نسبتا جدید طراحی شود.
در نهایت تصمیم این شد که تانکی با برجکT42، بر روی بدنه ای مشابه M-46 نصب شود.
این تانک به وسیله کارخانه Detroit Arsenal Tank توسعه یافت و سرانجام این تانک جدید M-47 Patton نام گرفت که در سال 1951 وارد خط تولید شد.
سلاح اصلی این تانک یک قبضه توپ 90 میلیمتری است و سلاح فرعی آن شامل مسلسل 62/7میلیمتری و نیز یک مسلسل 7/12 میلیمتری M2 بر روی برجک می باشد. همچنین این تانک دارای مسافت یاب اپتیکالی M12 می باشد.
این تانک اگرچه دوره خدمت طولانی در آمریکا نداشت، اما به وسیله بسیاری از کشورها، مانند ایران،پاکستان،ترکیه و.... فعالیت نسبتا زیادی داشت.











تاریخچه جنگی
تانک M-47 به وسیله نیروی زمینی ترکیه به همراه تانک های M-48 در جریان هجوم ترکیه به قبرس در جولای و آگوست 1974 به کار گرفته شدند.
در این ماجرا به طور تخمینی 200 دستگاه تانک از خانواده پاتن گرفتار شدند و حداقل یکی از این تانک ها به طور سالم و دست نخورده به وسیله نیروهای قبرس به غنیمت گرفته شد. گزارش ها حاکی از آن است که این تانک حداقل تا سال 1993 در خدمت قبرس مانده بود.
همچنین تانک M-47 به وسیله اردن در جریان جنگ شش روزه، به وسیله پاکستان در برابر هند و به وسیله ایران در برابر عراق استفاده شد. کروواسی نیز از این تانک در برابر صرب ها استفاده کرد.











مدل ها
M-47: با برجک T42 و یک توپ 90 میلیمتری
M-47m:این نوع، مدل ارتقا یافته نوع M-47 می باشد که بالای 800 دستگاه از آن برای ایران و پاکستان تولید شد.
M-47er3:مدل اسپانیایی با زره بهبود یافته.
M6:این مدل به عنوان یک بلدوزر برای اجرای خاک برداری طراحی شد.











استفاده کنندگان:
ایران-اردن-سومالی-کره جنوبی

استفاده کنندگان سابق:
اتریش-بلژیک-کروواسی-قبرس(فقط یک دستگاه)-فرانسه-یونان-عراق(تمام آن ها نابود یا اوراق شد.)-ایتالیا-هلند- پاکستان-ژاپن-پرتغال-عربستان سعودی-اسپانیا-جمهوری خلق چین-ایالات متحده-آلمان غربی-ترکیه-یوگوسلاوی

مشخصات کلی
نوع:تانک میدان نبرد اصلی
کشور سازنده:ایالات متحده آمریکا
تولید کننده:کارخانه های Detroit Arsenal Tank و American Locomotive
تعداد تولید شده:8676
وزن:46 تن
طول:51/8 متر
عرض:51/3
خدمه:5 نفر
زره:101 میلیمتر
سلاح اصلی:یک قبضه توپ 90 میلیمتری M36
نیروی محرکه:810 اسب بخار(604 کیلووات)
میزان حمل سوخت:878 لیتر
برد:130 کیلومتر
سرعت:48 کیلومتر بر ساعت
.........................
اطلاعات بیشتر:http://en.wikipedia.org/wiki/M47_Patton

اسرار سانسور در رسانه‌های آمریکا

اسرار سانسور در رسانه‌های آمریکا

مطبوعات و رسانه‌های گروهی، یکی از ارکان اصلی دموکراسی به شمار می‌آیند. آیا رسانه‌های گروهی این پایه‌های اصلی دموکراسی در اجرای نقش خود موفق بوده و هستند؟ آیا می‌شود به آنچه رسانه‌های گروهی پخش می‌کنند، اعتماد کرد؟ آیا رسانه‌های گروهی آن‌طور که خود بیان می‌دارند، مستقل هستند؟ امروزه شمار کمی از سرمایه‌داران مانند اختاپوس، چنگ بر دستگاه‌های ارتباط جمعی انداخته و به یمن غارت‌های کلان مالی، بر این وسایل سلطه و تملک یافته‌اند، لذا اخبار و اطلاعاتی که مخابره می‌شود، می‌بایست مطابق ذوق و علاقه این مالکان بوده و از زیر قیچی آنها بگذرد. به همین دلیل تنها بخش‌هایی از اطلاعات و اخبار که با منافع این صاحبان اصلی و اربابان جنایتکار آنها مطابقت دارد، به خورد مردم جهان داده می‌شود. هدف این نوشته آن است که میزان آزادی و استقلال مورد ادعای رسانه‌های جمعی را مورد ارزیابی قرار دهد. قدرتی که امروزه رسانه‌های گروهی برای اعمال نفوذ روی انسان‌ها کسب کرده‌اند، چنان عظیم است که هیچ نوع قدرت، مقام و ارگانی در هیچ زمانی این اندازه قدرت نداشته است. اگر دیروز نیروهای ارتجاعی، تنها از آتش و تانک برای سرکوب و ارعاب مردم استفاده می‌کردند، در حال حاضر به یمن تحت کنترل داشتن رسانه‌های گروهی و به یمن جهانی بودن آنها، وسیله‌ای برتر و با کاربردی چندین برابر برای کنترل مردم جهان در اختیار خود دارند. غول‌های خبری، امروزه قدرتی جهانی داشته و قادرند که همزمان پیغام خود را ـ آن هم پیغامی به غایت نادرست و دستکاری شده ـ به گوش میلیونها انسان در اقصی نقاط جهان برسانند. این نوشتار کوششی است برای نشان دادن گوشه‌ای هرچند خیلی کوچک، از واقعیت ناگوار دست‌های پشت پرده‌ای که بدون داشتن دستگاه عریض و طویل سانسور، چگونه قادرند و چه نوع مطالبی را هر روزه به نام اخبار به خورد مردم جهان می‌دهند و چگونه این مطالب به دلخواه این آدم‌های نامرئی، وارونه نشان داده و یا به طور کلی عوض می‌شوند. بی‌شک برخورد با مقوله رسانه‌های گروهی، می‌بایست به مشغله فکری هر نیروی انقلابی که قصد مبارزه ضدامپریالیستی را دارد، تبدیل شده و راه‌حلی برای مبارزه با این پدیده پیدا نمایند. این نوشتار کوششی هرچند ناکافی در راه نشان دادن جوانبی از نقش رسانه‌های گروهی است. سعی می‌شود که در پی سلسله مقالاتی، نکات در رابطه با رسانه‌های گروهی و نقش آنها هرچه بیشتر شکافته شود. در اواسط ماه مارس امسال، دفتر «ت.ب.ر نیوز» نامه الکترونیکی از فردی که خود را رییس یکی از شبکه‌های عمده تلویزیونی آمریکا معرفی می‌کرد، دریافت نمود (از آنجایی که رسانه‌های گروهی آمریکایی سراسری هستند، می‌توان نتیجه گرفت که این شبکه عمده آمریکایی، از شبکه‌های عمده جهان هم است. این فرد در نامه‌های بعدی خود اعلام کرد، هزاران صفحه از مدارکی را در اختیار دارد که نشان می‌دهد چگونه دفتر مرکزی این شبکه در نیویورک از آنها خواسته است که چه اخباری پخش کرده و چه مطالبی را نادیده بگیرند. این فرد بیان کرد که اعتماد خود را به رسانه‌های گروهی کاملا از دست داده، لذا تصمیم به ارسال این نامه‌ها برای پخش به «ت.ب.ر. نیوز» گرفته است. این شخص بیان داشت که اگر هنگام پخش مطالب، نامی از او برده شود یا اینکه شبکه «ت.ب.ر. نیوز»، مشخصات او را برملا سازد، بی‌شک این مسأله باعث از دست دادن شغل او خواهد شد. لذا با «ت.ب.ر. نیوز» قرار گذاشته می‌شود، در صورتی که این شبکه تعهد کند که مشخصات فرد را مخفی نگه دارد، او حاضر است که مطالب را برای پخش به آنها بدهد. به هر حال بنا به قرارداد بین این فرد و «ت.ب.ر. نیوز»، مطالب برای آنها فرستاده می‌شود. «والتر استورش» مسؤول «ت.ب.ر. نیوز» اظهار می‌دارد که اولا، مطالب شامل هزاران صفحه ـ که ایشان مدعی شده بودند ـ نبوده است بلکه جمعا شامل 1497 صفحه می‌شود و ثانیا اگر محتوای این مطالب درست باشند، این نشان‌دهنده این واقعیت است که دست‌کم بخشی از رسانه‌های گروهی آمریکا، شدیدا تحت کنترل کاخ سفید اداره شده و می‌توان گفت که به شبکه‌های خبررسانی کاخ سفید تبدیل شده‌اند. «والتر استورش» بیان می‌کند، به خاطر اطمینان به اینکه این مطالب ساختگی نباشند،‌ در آغاز تصمیم گرفته شده، تا آنجا که ممکن است، برخی از مطالب آن را با واقعیت و خبرهایی که پخش می‌شود، مقایسه کند و برای انجام این کار، خبرهایی را که می‌باید در روزهای آتی پخش می‌شد برگزیده‌اند. به عنوان مثال شرکت «فیات» می‌بایست مدل جدیدی را به معرض نمایش قرار می‌داد و در این نامه‌ها توضیح داده شده بود که داستان را چگونه پخش کند. او می‌گوید، زمانی که این خبر پخش شد، واقعا تعجب کردیم چرا که دقیقا خبر در چارچوب بیان شده بود و پس از دیدن این خبر تصمیم گرفتیم، بخش‌هایی از مطالب دریافتی را منتشر کنیم. والتر استورش می‌گوید که پس از منتشر کردن این مطالب، دو نوع واکنش به پخش این مطالب صورت گرفت؛ یکی نامه‌های مردم عادی که تشکر می‌کردند و دیگری افراد متشخص که به غایت ناراحت و عصبانی بوده و می‌گفتند، اینها همه دروغ است و شما نمی‌بایست آن را منتشر می‌کردید. سعی می‌شود که بخش‌هایی از محتوای این مطالب را که تا به حال منتشر شده، در یک سلسله مقالات ترجمه و منتشر کنم. قسمت‌هایی از بخش اول این مطالب شامل بخش‌های 1،2، و 3 منتشر شده از طرف «ت.ب.ر. نیوز» به قرار زیر می‌باشد: در ضمن همه نقطه‌چین‌ها از متن اصلی است. 21 ژانویه …… نقش «ک.لای» در رابطه با شرکت ورشکسته «انرون» نباید در هیچ مقاله‌ای ذکر شود. در عوض روی اتهامات رؤسای جزء می‌باید تأکید بسیار شود. کادوهای گران‌قیمت و زیاد «ک.لای» به رییس‌جمهور را باید به عنوان «کمک‌های ناچیز برای تبلیغات انتخاباتی» معرفی کرد....... 10 فوریه ..... پخش و استفاده از فیلم، خبر یا مقالاتی از منابع فرانسوی در این موقعیت اکیدا ممنوع است. 26 فوریه ..... انتظار می‌رود که جنگ آینده عراق همانند جنگ «طوفان کویر» گزارش شود. باید عکس سربازان آمریکایی را از نژادهای مختلف نشان داد...... و مصاحبه‌ها می‌باید انعکاس‌دهنده طراوت و جوانی و ایده‌آل و نه انتقادجویانه باشد..... باید عکس‌های جمعیت شاد و مردم آزاد شده عراق در حالی که پرچم آمریکا را در دست دارند، را نشان داد. همچنین باید عکس‌های سربازان را در حالی که با بچه‌های عراقی رفاقت کرده و به آنها غذا یا چیزهای مباحثه‌برانگیز می‌دهند، نشان داده شود..... البته نشان دادن عکس‌های سربازان آمریکایی که کشته یا زخمی شده‌اند، اکیدا ممنوع است و هنگام نشان دادن عکس سربازان کشته شده عراقی، سعی شود که قاهرانه نباشد..... همزمان می‌باید مصاحبه‌ای را با یک عراقی که بتواند انگلیسی صحبت کرده و از کوشش‌های آمریکا برای آزاد کردن عراق ستایش کند، نشان داد.....که البته همه این مصاحبه باید از نظر کاخ سفید یا پنتاگون پیش از پخش گذشته باشد. 2مارس .... از پخش بیشتر دیدگاه‌های مذهبی رییس‌‌جمهور باید خودداری شود...... 10 مارس .... راهپیمایی‌های طرفدار رژیم را می‌باید به طور خیلی کامل پخش کرد.... اگر احتیاج به پخش تظاهرات ضد رژیم باشد، ‌هیچ وقت نباید تعداد واقعی آنها را بیان کرد بلکه می‌بایست گفت که آنها گروه بسیاری کوچکی از افراد «غیرعادی» و یا گروهی نخاله هستند و در این رابطه می‌بایست افراد با ریش‌های ناجور، خالکوبی شده، یا افراد ناقص‌العضو و غیره نشان داده شوند. در عوض طرفداران رژیم و جنگ را تا آنجا که ممکن است می‌بایست خیلی تمیز و شسته، رفته نشان داد...... در این میان باید افرادی را که صد در صد از برنامه‌های رییس‌جمهور و به ویژه از ارتش آمریکا طرفداری می‌کند نشان داد...... همچنین باید مصاحبه با خانواده‌های فوتوژنیک سربازان در جنگ که از نیروهای ارتش طرفداری می‌کنند، پخش شود..... به یاد داشته باشید که پرچم آمریکا در زمینه وجود داشته باشد...... 12 مارس .... در این برهه از زمان کلا نباید به تهدیدهای کره شمالی اهمیت داد. در حال حاضر نباید پیش از آماده کردن افکار عمومی برای کمپین آزادی عراق روی قطب دیگر محور شرارت فوکوس شود...... 15 مارس .... عکس‌های رییس‌جمهور با افراد کابینه به ویژه رامسفلد و سربازان خوشحال را نباید از دست داد..... 19 مارس ..... «اسمی»، تکرار می‌شود، اسمی از عملیات انتحاری فلسطینی‌ها در زمان جنگ عراق نباید به طور کلی برده شود.... 22 مارس.... در رابطه با جنبش فلسطین، موضع بی‌طرف داشتن و پخش عکس دختر آمریکایی که به عنوان سپر انسانی در فلسطین بود و به وسیله بولدوزر اسراییلی زیر گرفته و کشته شد،‌ غیرقابل قبول است. از این واقعه باید به عنوان یک اتفاق اسفبار که نیروهای نظامی اسراییل (ای.د.اف) بسیار متأثر است، نام برد. 25 مارس .... در حال حاضر نباید اشاره‌ای به ولفوویتز یا پرل (یکی از طراحان اصلی دکترین بوش، که به خاطر مسایل مالی، مجبور شد از سمت خود استعفا دهد) شود. 26مارس .... نباید به اتحاد آمریکا با ترکیه یا طایفه کرد عراق اهمیت داده شود. این مسأله برای ترکیه و ارتش آمریکا بسیار حساس است چرا که طرفداری از کردها، باعث ناراحتی ترکیه خواهد شد...... کردها را می‌باید «نیروهای رزمنده برای آزادی عراق» خطاب و معرفی کرد و تحت هیچ شرایطی نباید آنها را «کُرد» خطاب کرد. 29 مارس ….. می‌بایست در برنامه‌های آینده در مورد هدف رییس‌جمهور برای خودکفا کردن آمریکا از نفت صحبت شود. تکذیب کنگره در مورد استخراج در مناطق «حساس»‌ زیست‌محیطی باید به عنوان یک سوءتفاهم احمقانه مورد تمسخر قرار گیرد. نباید هیچ‌گونه صحبتی در رابطه با ممنوعیت وارد کردن نفت از ونزوئلا و نیجریه صورت گیرد. در مورد روش و برخورد چاوز در مورد آمریکا، نباید صحبتی شود و بهتر است که به کلی فراموش شود. او یک بار از قدرت به زیر کشیده شد و امکان دارد، این امر دوباره صورت گیرد. باید عکس‌هایی از جمعیت ونزوئلایی ناراضی و ناراحت از چاوز را برای زمانی که او بار دیگر از قدرت به زیر کشیده می‌شود، آماده و در دسترس داشت. 30 مارس ..... به خاطر جدی بودن بیماری سارس، شمار واقعی افراد مبتلا یا کشته شده را که از سوی بیمارستان‌های محلی اعلام می‌شود، می‌باید پیش از پخش با دفتر «س.د.اس» در آتلانتا در میان گذاشت. بنا بر دستور بالاترین مقام دولت، ضروری است که از پخش هرگونه خبر که موجب ترس و اضطراب مردم آمریکا به خاطر بیماری سارس شود، اکیدا خودداری شود. تعمق در رابطه با علت واقعی بیماری سارس جداً ممنوع و نباید تحت هیچ شرایطی پخش شود..... 30 مارس .... به طور جدی نباید اختلاف بین رامسفلد و فرمانده‌های ارتش در عراق را بزرگ نشان داد. این مسأله را تنها زمانی که مطلقا احتیاج باشد و نشود از آن گذشت، پخش کنید. نظرات رامسفلد در رابطه با ارتش را می‌باید مورد تأکید هرچه بیشتر قرار داد..... نکات مهمی از قبیل خوشنامی ایشان به مثابه «مردی که قادر است همه چیز را برای بهتر کردن به هم بزند»‌ و «نوآوری با استعداد» را به هنگام نام بردن از ایشان فراموش نکنید. 31 مارس ..... می‌بایست از پخش هرگونه صحبت در رابطه با شایعات حمله اتمی پیشگیرانه بر علیه کره شمالی بایستی خودداری شود...... مسأله کره شمالی می‌باید از قول یک شخصیت عالی‌رتبه نظامی آمریکا (نامی احتیاج نیست) به عنوان مسأله‌ای «جدی ولی نه بحرانی‌» تأکید شود. 31 مارس ...... نباید در رابطه اعتراض جدی جمهوری خلق کره به حمله پیشگیرانه آمریکا بر علیه کره شمالی حرفی زد.... تنها مختصری درباره رد هرگونه مذاکره با کره شمالی از سوی رییس‌جمهور گفته شود.... در این رابطه می‌بایست در مورد نیروهای ضددموکراتیک در کره شمالی به طور کامل صحبت شود..... از علاقه دولت کره جنوبی برای رابطه نزدیک با نیروهای آمریکایی ـ که از آنها حفاظت می‌کنند ـ‌ صحبت شود..... از پخش هرگونه بحث و گفت‌وگو در رابطه با تظاهرات ضدآمریکایی در سئول خودداری شود. این تظاهرات را باید به طور مرتب به عنوان تظاهرات جمعی دانشجوی رادیکال ـ که هیچ پشتیبانی بین نیروهای مردمی و لیبرال که طرفدار پر پا قرص آمریکا هستند ندارند ـ رد کرد. 2 آوریل …... قطعه‌ای در رابطه با خروج نیروهای آمریکایی از کره جنوبی باید تهیه شود. موضوع اصلی این قطعه: آمریکا نیروهای خود را به خاطر جلوگیری از حملات احتمالی کره شمالی از کره جنوبی خارج می‌کند. روی پشتیبانی و طرفداری رییس‌جمهور کره جنوبی و تلاش‌های بی‌اندازه ایشان برای جلوگیری از کره شمالی، تأکید بسیار شود…... هیچ‌گونه حرف یا صحبتی در مورد آشوب‌های ضدآمریکایی در کره جنوبی نباید صورت گیرد. آنها را باید «تظاهرات دانشجویی رادیکال معرفی کرد» اما نباید هیچ نوع عکسی از تظاهرات نشان داده شود، مگر اینکه به اطمینان بدانید که تعداد آنها خیلی کم است. 4 آوریل .... می‌بایست شمار تلفات متحدین را کم نشان داد، همچنین چیزی در مورد تلفات زیاد مردم عادی عراق نباید گفته شود و یا اگر قرار است چیزی گفته شود، می‌بایست تعداد آنها را کم نشان داد. در مورد تلفات مردم عادی می‌بایست گفت که «آنها به وسیله طرفداران مسلح صدام قلع و قمع شده‌اند». همچنین نشان دادن عکس‌های زنان و بچه‌های کشته شده اکیدا ممنوع است. 4 آوریل ..... در صورت امکان عکس رییس‌جمهور را می‌بایست با کتاب یا در حالت بهتر، زمانی که در حال مطالعه است نشان داد. باید روی عادت و علاقه عمیق ایشان به خواندن تأکید به سزایی شود...... به خصوص روی مسایل تاریخی و اقتصادی می‌بایست تأکید بسیار شود. 4 آوریل ..... باید ‌توجه خاصی به بحث و گفت‌وگو درباره بی‌حرمتی فرانسه، نسبت به قبر سربازان آمریکایی و انگلیسی در فرانسه شود. همچنین این صحبت‌ها را می‌باید، با گفت‌وگویی درباره لطمه زدن به آثار یادبود 9 سپتامبر در فرانسه در هم آمیخت. از پخش هرگونه عکس از صلیب شکسته نازی، یا مترسک‌های سران دولت،‌ اکیدا خودداری شود. معذرت‌خواهی سران فرانسه را می‌باید پخش کرد....... هیچ‌گونه صحبت یا توضیح در رابطه با مقایسه رییس‌جمهور با هیتلر نباید صورت گیرد...... نباید اجازه داد که اشغال عراق با اشغال لهستان به وسیله هیتلر مقایسه شود؛ این‌گونه ادعاها که در رسانه‌های غیرجدی به طور گسترده بیان می‌شود، نباید جدی گرفته و روی آنها صحبت شود. کمپین بر علیه عراق رسما کمپین دولت دموکراتیک آمریکا بر علیه ظلم، بیدادگری و ستم معرفی شود. 4 آوریل ...... باید گزارش در رابطه با افزایش تعداد بیکاران را به وسیله مصاحبه با افراد دولت که این مسأله را تکذیب کرده و می‌گویند که بیکاری به طور کامل مهار شده و در حال پایین آمدن است، رد کرد. 5 آوریل ..... ملاقات‌های رییس‌جمهور به مناطق نظامی را می‌بایست به طور کامل پخش کرد و آن را با عکس‌ها و فیلم‌های قدیمی کامل نمود..... به ویژه در بخش‌هایی که از ایشان به طور خیلی گرم و دوستانه استقبال و پذیرایی می‌‌شود. 5 آوریل ..... روزنامه چپی انگلیسی «گاردین» در مقالاتی، از اشغال و تسخیر عراق به وسیله ارتش آمریکا و اداره این کشور به وسیله اشغالگران نام برده، که می‌بایست به طور کلی، بی‌اهمیت جلوه داده شود و هیچ‌گونه صحبتی در این رابطه جایز نیست. در عوض می‌باید روی آرامش، آزادی، تشکر از رییس‌جمهور تأکید شود. 6 آوریل .... عکس‌های مساجد خراب شده به وسیله تانک‌ها را باید کاملا از بین برد و تحت هیچ شرایطی نشان نداد. 7 آوریل ..... نباید هیچ‌گونه عکسی از سربازان آمریکایی در حال دزدی در عراق نشان داد. غارتگران عراقی را باید به عنوان عراقی‌های «خوشحال و آزاد شده» از یوغ صدام معرفی کرد. غارتگران را می‌باید مردم گرسنه و فقیر که برای پر کردن شکم خانواده خود، دست به این کارها می‌زنند، معرفی کرد...... عکس‌هایی از ماشین‌های نظامی‌های آمریکایی، پر از قالی‌های گران‌قیمت و تابلوهای نقاشی که از منابع فرانسوی پخش می‌شود را باید به عنوان تبلیغات بی‌ارزش رد کرد. اگر کانالی اقدام به پخش چنین عکس‌هایی کرد، می‌بایست گفت که «ژنرال‌های آمریکایی اینها را از دست دزدها گرفته‌اند و در حال انتقال آنها به مکان امنی هستند.» همچنین باید آشوبگران عراقی را در حالی که برای سربازان آمریکایی دست دوستانه تکان می‌دهند، نشان داد. 7 آوریل ..... لطفا عکس‌هایی از رییس‌جمهور در حال ملاقات با سربازان زخمی تهیه کنید...... عکس‌های خوب و فتوژنیک که با مخلوطی از سربازان از نژادهای مختلف نشان داده شود. همچنین باید برای پخش عکس‌هایی از خانم رییس‌جمهور در حالی که هدایایی تقدیم زخمی‌ها می‌کند، کوشش شود...... در صورت امکان عکس‌های رییس‌جمهور در حالی که به سربازان زخمی مدال اعطا می‌کند، همراه با لبخند تشکر‌آمیز سربازان نباید فراموش شود. 8 آوریل ..... یک نوع رابطه بین تظاهرات در عراق با ایجاد نظم به وسیله نیروهای آمریکایی باید ایجاد شود. در این رابطه باید تأکید شود که وجود نیروهای آمریکایی برای ایجاد نظم و دموکراسی برای مدت کوتاهی، لازم و ضروری است. حرفی در مورد وجود نیروی زیاد آمریکایی در عراق نباید زده شود. تأکید روی کلمات «ایجاد نظم و امنیت» و «کمک برای انتقال به دموکراسی» بسیار ضروری است. 9 آوریل..... در رابطه با بازسازی زیربنای اقتصادی عراق، باید اعلام شود که شرکت‌های آمریکایی، حاضرند که مردم عراق را در ساختن عراقی جدید و دموکراتیک یاری کنند. نباید در هیچ جایی، اسمی از هالیبرتون آورده شود. 9 آوریل ..... ملاقات سران فرانسه، آلمان و روسیه را خیلی کم‌اهمیت نشان دهید. لطفا نباید حرفی در رابطه با بحران در ناتو زده شود. 9 آوریل ...... در رابطه با ملاقات سران روسیه، فرانسه و آلمان، اعلام شود که اگر رییس‌جمهور بخواهد، آنها حاضرند که بدهی‌های عراق را ببخشند. باید تأکید شود که عراق این پول‌ها را برای بازسازی مملکت پس از سالها دیکتاتوری احتیاج دارد. 10 آوریل...... فیلم نصب دوباره مجسمه پایه‌گذار «کا.گ.ب» در مسکو، باید نشان داده شود..... (در اینجا از فلش‌بک می‌باید استفاده شود). در مورد عضو بودن پوتین در «کا.گ.ب» هم صحبت شود. در ضمن یک توضیح کوتاه در رابطه با زیاد شدن طرفداران استالین در روسیه هم داده شود. این نکات باید در سلسله برنامه‌های آینده در رابطه با روسیه استفاده شود. 11 آوریل ..... حمله نیروهای آمریکایی به ماشین‌های سفیر روسیه را باید کم‌اهمیت نشان داد و یا آن را حمله «گروه‌های تروریستی ناشناس عرب» که از صدام طرفداری می‌کنند، معرفی کرد. باید مواظب بود که اگر حرفی از حمله به سفیر روسیه پیش آمد، چیزی درباره کشوری که آن را انجام داده، نباید گفته شود. این واقعه به طور رسمی سوءتفاهم معرفی شده و مسأله با روسیه در حال حل شدن است. 13 آوریل..... سارس به طور رسمی در آمریکا «تحت کنترل»‌ است. مقامات اداری و بهداشتی مسافرت‌های هوایی در آمریکا را کاملا بدون خطر معرفی می‌کنند. به طور رسمی هیچ‌گونه تلفاتی در آمریکا وجود ندارد. با استناد به کانال «س.ب.س» گفته شود که سارس در کانادا کاملا تحت کنترل است....... در عین حال باید چین را برای این مسأله تا آنجا که می‌توانید سرزنش کنید. 16 آوریل ....... ادامه دادخواهی قانونی بر علیه «اف.بی.آی» در رابطه با «لیست ممنوعیت پرواز»‌ می‌باید به عنوان عدم درک صحیح مردم آمریکا نسبت به این موضوع معرفی شود. نکات منفی بر علیه این قانون جدید آن است که ادعا می‌شود، این قانون اصولا برای جلوگیری نیروهای مخالف دولت که در حرکت‌ها، جلسات، تظاهرات و یا مخالفت‌هایی که با عنوان چیزی به اصطلاح «جلسات صلح» شرکت می‌کنند، تصویب شده است. باید روی نظرات مقامات دولتی که بیان می‌کنند، این قانون برای جلوگیری از تروریست‌های مظنون یا افرادی با نظرات خطرناک مثل مسلمانان جنگ‌طلب و غیره و برای جلوگیری از اتفاقات تروریستی دیگر مشابه 11 سپتامبر، تصویب شده است،‌ تأکید زیاد شود. مقامات دولتی بیان می‌کنند که محتوای لیست بدون تغییر و کماکان مثل لیست قبلی خواهد بود...... 17 آوریل ...... حمله به خبرنگاران خارجی را که با آمریکا رابطه خوبی ندارند، باید به عنوان «اشتباه غم‌انگیز» معرفی کرد. باید گفته شود که نیروهای طرفدار و بازمانده صدام از مقر هتل، به نیروهای آزادکننده عراق حمله کردند و این نیروها، تنها جواب این حملات را آن هم برای دفاع از خود دادند. 18 آوریل...... موضع سیاستمدارانه رییس‌جمهور و پیشنهاد «مذاکره واقعی» ایشان با کره شمالی را می‌باید با صحبت‌هایی در رابطه با «پشتیبانی کامل» مردم کره شمالی از پیشنهاد داهیانه رییس‌جمهور برای صلح و آمادگی مردم برای فارغ شدن از دست رهبریت تروریستی و کمونیستی کره شمالی گره زده و مورد توجه ویژه‌ای قرار داد...... 19 آوریل..... کاخ سفید درخواست کرده است که در رابطه با تصمیم و قصد رییس‌جمهور برای سرنگون کردن دولت کره شمالی نمی‌بایست چیزی بیان و یا گفته شود. اگر در این باره احتیاج به حرفی باشد، باید گفته شود که رییس‌جمهور نه میل به این کار و نه قصد انجام این عمل را دارد. 19 آوریل ....... در رابطه با آزادی عراق و مخالفت‌های نیروهای «مخالف عراقی‌» و رد نیروهای آمریکا به وسیله، این گروه‌ها و درخواست آنها برای بیرون رفتن نیروهای آمریکایی می‌بایست چنان بیان شود که این مخالفت‌ها بر خلاف «میل مردم تازه آزاد شده عراق هستند.....» ادامه کشتار عراقیان طرفدار آمریکا و کشتن نیروهای آمریکایی، ‌باید کم نشان داده شود و گفته شود که اینها کار نیروهای «ضد مردمی طرفدار صدام هستند». می‌بایست با عکس، فیلم و مقاله نشان داد که مردم عراق «با دل و جان نیروهای آمریکایی را که آنها را از یوغ صدام آزاد کردند، دوست دارند....» ...... و تحت هیچ شرایطی نباید در رابطه با اینکه رهبران جدید عراقی با سازمان سیا رابطه نزدیک دارند، حرفی زده و یا چیزی بیان شود و در صورت پیش آمدن چنین صحبتی می‌باید آن را قطع کرد. 19 آوریل ..... باید بر روی جنبه انسانی بخشی از نقشه دولت برای برداشتن تحریم‌های اقتصادی بر علیه عراق تأکید زیاد شود. اگر لازم باشد که در مورد درآمد نفت چیزی گفته شود، باید گفت که این درآمد در وهله اول برای بازسازی کشور عراق استفاده خواهد شد و در وهله دوم برای پشتیبانی سیستم و نظام آن کشور مورد استفاده قرار خواهد گرفت. 20 آوریل..... بودجه دولت را باید بودجه‌ای برای به جریان درآوردن اقتصاد معرفی کرد. باید گفته شود، این اقدامات برای جلوگیری از مشکلات اقتصادی که نتیجه برخی از اقدامات دولت پیشین می‌باشد، ‌لازم و ضروری است و کم کردن مالیات را، نه به نفع بخش پولدار جامعه که به نفع همه مردم آمریکا معرفی کرد. 21 آوریل..... یک سیاست همگون و پیوسته در رابطه با مسأله سارس می‌باید در پیش گرفت. این واقعیت را که این بیماری در آسیا همه‌گیر شده و تعدادی کشته هم گرفته، نمی‌توان کتمان کرد. در همین رابطه مسأله مهم این است. به فوریت تأکید شود که هیچ وقت گوشت گاوهای مبتلا به این بیماری به آمریکا وارد نشده است. می‌باید گفت که تنها یک رأس گاو و تعدادی گوساله به این مرض دچار شده بودند که همگی آنها از بین برده شدند........ اگر مردم متوجه واقعیت شده و آن را باور کنند، ضربه‌ای مهلک به بخش دامداری، فست فود و رستوران‌ها خواهد بود. بیماری جنون گاوی پیشتر در آمریکا وجود داشته ولی هیچ‌کس در این‌باره چیزی نگفته است. بگذار ببینیم، می‌توانیم این سنت را همچنان ادامه دهیم. 27 آوریل ....... در حال حاضر موج شکست و مشکلات عدیده‌ای، شرکت‌های بزرگ را فرا گرفته است. از پخش و یا بحث در این مورد می‌بایستی تا آنجا که ممکن است خودداری کرد، مگر در صورتی که این شرکت‌ها رسما اعلام ورشکستگی کنند. پخش این‌گونه خبرها، در بین مردم ترس انداخته و لذا باعث هرچه بیشتر خراب شدن وضع نابسامان اقتصادی خواهد شد. چنانکه اختلاسی مالی در یکی از شرکت‌های بزرگ عمومی صورت گیرد، می‌بایست بنا به روش معمول و عمومی که رؤسای جزء را مسؤول این اختلاس‌ها قلمداد می‌کنند و کاری به رؤسای بزرگ ندارند، عمل کرد؛ شرکت «انرون» مثالی در این رابطه است….. 10 می ….. بهتر است که در حال حاضر روی داستان کشف آزمایشگاه‌های میکروبی سیار چیزی گفته نشود. چرا که این مسأله مشکلات و بحث‌های زیادی را در جراید خارجی و بین هیپی‌های چپ آمریکایی به وجود آورده است. به ما اطمینان داده شده که در آینده نزدیک، شاهد «کشف عظیمی» که موجب «ثابت نمودن کامل» آزمایشگاه‌های میکروبی سیار است خواهیم بود. 12 می ...... باید داستان کشف مقدار زیادی دلارهای تقلبی در نقاط مختلف جهان را با داستان‌های تهیه و چاپ پول‌های رنگی کاملا جدیدی پیوند داده و سعی کرد که اثرات منفی آن را با این گزارش خنثی کرد. باید گفت که امکان جعل پول‌های جدید خیلی مشکل است........ وارد شدن مقدار زیادی 20 دلاری تقلبی در آمریکا...... و عدم اعتماد مردم جهان به 20 دلاری ممکن است باعث شود که بازار پول جهان از پذیرش آن خودداری کند و این خود اثر بسیار مخربی بر اقتصاد خواهد داشت......... حتما فراموش نکنید که روی این مسأله، تأکید کنید........... . 13 می ....... باید یک سری مطالب برای ثابت کردن اینکه چرا سقوط دلار در برابر یورو، پول‌های کانادا و مکزیک می‌تواند برای تجارت آمریکا مؤثر و مفید باشد، تهیه و پخش شود. تأکید شود که نرخ پایین دلار، باعث افزایش تولیدات می‌شود، چرا که این تولیدات ارزان‌تر از پیش به بازار ارایه می‌شوند و تأکید شود که این کالاها به خاطر ارزانی، می‌توانند به آسانی به بازارهای جهان راه یابند. 16 می ...... پیشنهاد شده است که مسأله بهبود اقتصادی را نباید با مسأله سقوط دلار پیوند زد. ما احتیاج به یک شخصیت محبوب و شناخته شده داریم که نظرات خود را در رابطه با مفید بودن نرخ پایین دلار برای اقتصاد و تولید آمریکا بیان کند.......... . 16 می ...... دلیل وجود طولانی مدت نیروهای آمریکایی در کشور عراق، به خاطر وجود هرج‌ومرج در این کشور قلمداد شود. نباید داستان‌هایی که در رابطه با شلیک نیروهای آمریکایی به بچه‌های عراقی در حال پرتاب سنگ، که در برخی از رسانه‌ها دیده شده، تکرار شود. در این مورد نباید هیچ‌گونه عکسی یا فیلمی پخش شود...... 17می...... برنامه جدید رییس‌جمهور درباره کم کردن مالیات را برنامه‌ای که برای همه مردم آمریکا خوب و مفید است، معرفی کنید. انتقادات دموکرات‌ها در این مورد را بی‌اهمیت جلوه داده و کمترین وقت را باید صرف آن کرد. بهترین مسأله برای انحراف افکار عمومی از این واقعه، پرداختن به وجود هوای بد (گردباد) در مرکز ـ غرب کشور و.... و..... است. 19 می ...... باید بیان شود که سارس در چین و تایوان غیرقابل کنترل است. باید به اطلاعیه‌های مقامات دولتی در مورد «از بین رفتن» کامل سارس اهمیت ویژه داده شود. در رابطه با کانادا اعلام کنید که بیماران مبتلا به سارس در تورنتو «کاملا بهبود» یافته‌اند و بر از میان برداشتن قرنطینه در تورنتو به وسیله سازمان بهداشت جهانی تأکید شود. 21 می ...... به زودی کاخ سفید پیشنویس طرح‌هایی از تریلی‌های حامل سلاح‌های کشتار‌جمعی در عراق را منتشر خواهد کرد. در این مورد می‌بایست برنامه‌ای از متخصصان خودی،‌که در مورد چگونگی خطرناک بودن این تریلی‌ها نظر مساعد دارند، تهیه کرد. در مورد موفق نبودن و شکست بازرسان سازمان ملل برای پیدا کردن این آزمایش‌های خطرناک تأکید بسیار شود......... کاخ سفید تأکید دارد که سازمان ملل، تنها باید در برنامه غذارسانی به مردم عراق شرکت کند و نباید دخالتی در اداره امور داخلی عراق یا تولید نفت در این کشور داشته باشد. 22 می ....... برنامه‌هایی از سربازان قهرمان در حال مأموریت در سراسر جهان به خاطر برگزاری سالگرد «روز یادبود» تهیه شود. رییس‌جمهور قرار است که در این روز، از ارتش به خاطر خدماتش برای آزادی جهان قدردانی کند. می‌بایست توجه خارق‌العاده‌ای در این‌باره به خرج داده شود.......... از این به بعد نباید روی ناراحتی از مقامات فرانسه چیزی گفته شود. «آنها در حال حاضر تغییر مسیر داده‌اند» این خود بهترین موضوعی است که می‌توان روی آن مکث کرد. 24 می ...... مشکل پیدا شدن بیماری جنون گاوی در کانادا، اثر به غایت مخربی بر اقتصاد آمریکا و کانادا گذاشته است که تحت هیچ شرایطی نباید در مورد شیوع سارس در آمریکا و یا در رابطه با تلفات چیزی گفته و یا حرفی زده شود........ اگر شیوع سارس ادامه پیدا کند، مقامات پزشکی اعلام می‌کنند که مجبور به قرنطینه عمومی خواهند بود...... مقامات کانادایی به دولت آمریکا اعلام کرده‌اند، به خاطر شیوع سارس و متبلا شدن شمار زیادی به این بیماری، احتیاج به قرنطینه عمومی در کانادا است. در این مورد می‌بایست چنین گفت که دولت کانادا، قرنطینه عمومی را بهترین و آسان‌ترین راه‌حل برای جلوگیری از شیوع سارس می‌داند...... «می‌بایست گفت که واکسن بر علیه این مرض آسیایی (روی آسیایی بودن آن باید تأکید شود) برای محافظت مرم آمریکا در پروسه ساخته شدن است»، چیزی در رابطه با اینکه آماده شدن این واکسن ـ اگر درواقع آماده شود ـ ماه‌ها طول خواهد کشید، نباید گفته شود ...... و در نظر داشته باشید که در هیچ شراطی نباید ـ تکرار می‌کنم ـ نباید چیزی در مورد سارس در آمریکا گفته شود چون این واقعیت ممکن است موجب هراس مردم شود. در پایان سارس را باید به عنوان مرض آسیایی که تنها مردم آن دیار را مبتلا می‌کند، معرفی کرد. 21 آوریل ..... نباید چیزی در مورد داستان‌هایی ساختگی که در مطبوعات کره جنوبی در رابطه با پیدا شدن تکه‌های موشک کره شمالی در آلاسکا نوشته می‌شود، گفته شود، مگر اینکه بیان این مطالب برای آماده کردن افکار عمومی برای حمله نظامی احتیاج باشد. 22 آوریل ....... دلیل پایین آمدن قیمت بنزین را باید «تولیدات بیشتر» بنزین به وسیله متحدینمان در خاورمیانه معرفی کرد. زمانی که کنترل روی قیمت بنزین به وسیله دولت برداشته می‌شود و این عمل باعث بالا رفتن قیمت‌ها می‌شود، این بالا رفتن قیمت را باید به «کم بودن تمایل به همکاری» بین برخی از کشورهای عربی معرفی کرد و گفت که رییس‌جمهور از این بابت سخت ناراحت است. 22 آوریل ...... لطفا همان‌طوری که تا به حال چیزی در مورد عملیات نیروهای اسراییلی در مرزهای عراق گفته نشده است، همچنان این مسأله را مسکوت گذاشته و چیزی در مورد آن پخش نکنید ...... کمک‌های ایرانیان به سنی‌های (شیعیان، مترجم) عراقی را می‌باید به «دخالت‌های بی‌جا» در امور داخلی عراق و جلوگیری از ساختن هرچه سریع‌تر عراقی جدید و دموکراتیک به وسیله آمریکا معرفی کرد. حرکت‌های احتمالی نظامی یا امنیتی آینده آمریکا در این باره را می‌بایست، حرکتی «ضدجنگ‌جویان اسلامی» معرفی کرد. 23 آوریل ...... مطلقا نباید از نظرات یا موضع روسیه در مورد پرداخت بدهی‌های عراق به روسیه چیزی گفته شود. 27 آوریل ....... در حال حاضر موج شکست و مشکلات عدیده‌ای، شرکت‌های بزرگ را فرا گرفته است. از پخش و یا بحث در این مورد می‌بایست تا آنجا که ممکن است، خودداری کرد، مگر در صورتی که این شرکت‌ها رسما اعلام ورشکستگی کنند. پخش این‌گونه خبر، در بین مردم ترس انداخته و لذا باعث هرچه بیشتر خراب شدن وضع نابسامان اقتصادی خواهد شد. چنانکه اختلاس مالی در یکی از شرکت‌های بزرگ عمومی شود، می‌بایست بنا بر روش معمول عمومی که رؤسای جزء را مسؤول این اختلاس‌ها قلمداد می‌کند و کاری به رؤسای بزرگ ندارند عمل شود؛ شرکت «انرون» مثال بارزی در این رابطه است………. 29 آوریل …... بار دیگر می‌باید بیان شود که سارس را می‌بایست به عنوان یک بیماری آسیایی معرفی کرد و هیچ‌گونه خبری در مورد تناسب اصلی تلفات که در حال حاضر، برابر با 20 درصد است نباید گفت و یا پخش شود. مطمئنا فشارهای دولت آمریکا و کانادا باعث می‌شود که چیزی در مورد مشکل سارس در کانادا گفته نشود. 1 می ........ در رابطه با سارس، سیاست رسمی چنان است که هر کس از مناطقی که اپیدمی سارس وجود دارد، آمده و یا بیماری مشابه با سارس داشته باشد، می‌بایست قرنطینه شود. بنا بر خبری محرمانه از طرف مقامات بالا، برای قرنطینه کردن در صورت لزوم از زور استفاده خواهد شد.................. 3 می ..... می‌بایست بیان شود که در حال حاضر، وزارت دارایی آمریکا در حال تحقیق در رابطه با مقدار زیادی دلار کشف شده در عراق است. به یاد داشته باشید که اعلام کنید که این، مقداری از دارایی‌های شخصی صدام است؛ مقداری که مقامات اعلام کرده‌اند، 600 میلیون دلار است، لذا تحت هیچ شرایطی نباید اسمی از مقداری بیش از این آورده شود و مطلقا نباید حرفی در مورد احتمال 100 دلاری‌های تقلبی نیز زده شود..... (به مقاله همراه این مدارک در مورد «چاپ دلار تقلبی توسط ایران» توجه کنید) 6 می ...... در چند روز آینده «دیک چنی» معاون ریاست جمهوری اعلام خواهد کرد که ایشان، خود را دوباره کاندید معاونت ریاست‌جمهور برای دوره آینده خواهد کرد. می‌بایست به نقش داهیانه و کمک‌های بی‌دریغ ایشان در رابطه با سیاست انرژی دولت تأکید بسیار شود. لطفا به یاد داشته باشید که هیچ‌گونه حرفی در مورد رابطه ایشان با شرکت «هالیبرتون»‌ و یا مشکل ازدیاد سهام ایشان به میان آورده نشود. 6 می ..... در حال حاضر پیش‌بینی می‌شود که به زودی متخصصان آمریکایی مدارکی دال بر وجود سلاح‌های کشتار جمعی در عراق پیدا خواهند کرد. ناگفته نماند که این کشف برای مقامات بی‌اندازه اهمیت دارد، چرا که آنها هر روزه مورد انتقاد قرار می‌گیرند که عراق عاری از سلاح‌های کشتار جمعی بود و آمریکا برای حمله به عراق، دست به جعل مدارک زده است. قرار است عکس‌های ساکن و تکه‌های فیلم در رابطه با مدارکی که قرار است کشف شود، تهیه شود........ 7 می ....... به نظر می‌رسد که کنگره موافق قطعنامه کمک‌های خیرخواهانه مذهبی رییس‌جمهور نبوده و رأی موافق در این دوره به آن نمی‌دهد. این قطعنامه مذهبی، نگرانی‌های زیادی را در کنگره ایجاد کرده است. این‌طور احساس می‌شود که رییس‌جمهور روی نظرات مذهبی خود بی‌اندازه تأکید کرده است و به دلیل مخالفت‌ها و اعتراضات مردمی نسبت به نظرات مفرط مذهبی ایشان، این قطعنامه بعدا به نوعی دیگر به کنگره ارایه خواهد شد........ نظرات آقای گراهام در رابطه با اسلام، اعتراضات زیادی بین مسلمانان آمریکا و کشورهای عربی به ویژه عربستان سعودی ایجاد کرده است. این مسأله نگرانی‌های زیادی را برای کاخ سفید ایجاد کرده است و به همین دلیل از ایشان خواسته شده که اعلامیه‌ای صادر کرده و اعلام کنند که «از نظر ایشان برداشت نادرست کرده‌اند» و او احترام زیادی به همه مذهبی‌ها می‌گذارد........... 8 می ...... با وجود اینکه همه رسانه‌ها در مورد سقوط مداوم دلار در برابر یورو می‌نویسند، این مسأله را می‌بایست «کوتاه»‌مدت معرفی کرد. در این رابطه سعی شود که از مقالات اقتصاددانانی که معتقدند که پیروزی در عراق باعث افزایش قیمت دلار در بازارهای جهان می‌شود فکت آورده شود. 25 می ...... تصمیم مخالفت با ایران گرفته شده است......... در این مورد باید از فیلم‌های قدیمی بحران گروگانگیری سفارت آمریکا استفاده شود....... باید خشونت و وحشی‌گری‌های این رژیم برای سرنگونی شاه نشان داده شود....... یک سری مقالات می‌بایست در رابطه با وجود «پایگاه‌های آموزشی»‌ واحدهای «القاعده» در عراق (ایران ـ مترجم) باید تهیه شود. شیعیان را می‌بایست به عنوان گروهی به غایت ظالم و واپس‌گرا و به ویژه گروهی که «نفرت بی‌حدی به شیطان بزرگ....... یعنی آمریکا دارد»، معرفی کرد. همچنین باید مطالبی در برنامه روز یکشنبه در مورد پشتیبانی مقالات ایرانی از رهبران طالبان و اشاره به این مسأله که ممکن است، به رهبران طالبان ........ به طور موقت در ایران پناه داده شده باشد، پخش شود. احتیاجی نیست که به کمک‌های آشکار مقامات پاکستانی به واپس‌گرایان اسلامی در این‌جا اشاره شود یا سخنی در این‌باره گفته شود. اگر رهبران فعلی پاکستان برکنار شوند و جای آنها را یک حکومت واپس‌گرای مذهبی بگیرد، از هند برای از بین بردن پاکستان در زمین بازی پشتیبانی خواهد شد...... در این رابطه احتمال تهدید اتمی به وسیله پاکستان وجود دارد......... 26 می ‌ ...... شروع سارس در کانادا؛ ........... تحت هیچ شرایطی نمی‌توان این واقعه را کتمان کرد، لذا صحبت در این مورد باید خیلی کوتاه و ساده باشد. مهم‌ترین مسأله این است که از صحبت کردن در مورد سارس در آمریکا اجتناب شود. مطلبی درباره پیشروی در تهیه واکسن سارس تهیه شود........ تأکید شود که به زودی این واکسن تهیه خواهد شد. باید از افراد صاحب‌نظر در مسایل پزشکی استفاده شده و از آنها خواسته شود که مطالب معمول و قابل قبول ارایه دهند........... به یاد داشته باشید، تأکید کنید که سارس یک بیماری آسیایی است و «در حال کنترل شدن است». 26 می ...... بالا گرفتن اختلافات و دعوا بین رامسفلد و پاول، به عنوان موردی «کاملا بی‌معنی» توضیح دهید. ما سعی می‌کنیم که مصاحبه کوتاهی در این مورد از هر دوی آنها تهیه کنیم، ولی تا آن لحظه این واقعه را به عنوان شایعه رد کرده و تأکید کنید که «در حال حاضر همه آمریکا بر علیه تروریسم بین‌المللی متحد است». به یاد داشته باشید که این رمز شبی است که به وسیله کاخ سفید اعلام شده است. پوتین برای در هم کوبیدن مسلمانان تروریست خود (مسلمانان چچن ـ مترجم) دست‌های بازتری طلب کرده، که به احتمال قوی، پس از کنفرانس، دست ایشان برای انجام این کار باز خواهد بود. او می‌بایست در عوض از جنگ آمریکا بر علیه تروریست‌های مسلمان فیلیپین ـ که قرار است در ماه جولای انجام گیرد ـ پشتیبانی کند. امکان تلفات زیادی در این جنگ پیش‌بینی شده است، می‌بایست این تلفات را با طرح داستان‌هایی در مورد شکنجه و کشتار مسیونرها و توریست‌های مسیحی به وسیله مسلمانان خنثی کرد...... 27 می ..... داستانی انسان‌پسند از «مبلغین» مسیحی که «برای کمک به امور مختلف مذهبی و فرهنگی»‌ عازم عراق هستند، تهیه شود. شمار زیادی از این افراد متدین به خاطر ترس از کشته شدن به وسیله جنگجویان اسلامی، از رفتن به عراق خودداری می‌کنند. باید مطالبی در مورد اینکه حضور نیروهای آمریکایی در عراق نیروهایی دوستانه بوده و از این مبلغان مسیحی، زمانی که در عراق هستند، پیشتیبانی خواهند کرد، تهیه نمود. 29 می ..... «این اقتصاد است، احمق!» بگذار به خاطر داشته باشیم که در بوق و کرنا دمیدن وضع بد اقتصاد کاری است که به نفع هیچ‌کدام از ما نیست. یک برنامه خیلی خوب در این‌باره که هم‌اکنون بازار «آرام آرام» رو به بهبودی می‌رود و بهبودی کامل به زودی حاصل خواهد شد، تهیه شود. معمولا در این مورد از اقتصاددانان خودی باید استفاده کرد. به یاد داشته باشید که از کلمه تورم، نباید استفاده شود و به طور جدی از صحبت کردن در مورد یورو خودداری کنید. در صورتی که تناسب قیمت یورو نسبت به دلار از مرز 2/1 گذشت، می‌بایست روی این مسأله که نرخ پایین دلار «به نفع کامل» تولید داخلی است، صحبت شود. به عنوان مثال می‌توان گفت، «چه کسی محتاج تولیدات لوکس و گران‌قیمت فرانسوی است، وقتی که می‌توان آن کالاها را با قیمتی ارزان‌تر در آمریکا تولید کرد؟» 29 می ...... همه شواهد دال بر این واقعیت است که ایجاد و برقراری صلح و امنیت در عراق، احتیاج به مدت زمان طولانی دارد...... مسایل مذهبی خیلی جدی در عراق وجود دارد. برنامه دولت برای صدور اجازه به گروه‌های خاص مسیونرهای مسیحی برای تغییر عقیده بخش زیادی از مردم عراق از اسلام به مسیحیت، به خاطر مشکلات موجود در عراق به تعویق افتاده است. مقامات دولتی اظهار می‌دارند که این عمل در حال حاضر ممکن است، موجب آشوب در عراق شود ........ یک مقام رسمی کاخ سفید در یک گفت‌وگوی محرمانه بیان کرده که اعمال این مسیونرهای مسیحی «خیلی مورد علاقه رییس‌جمهور» است و تا زمانی که به اندازه کافی نیروی انتظامی در عراق حضور پیدا نکرده، به خاطر جلوگیری از آشوب، این عمل به تعویق خواهد افتاد. در این رابطه می‌بایست مطالب کافی تهیه شود...... 30 می ...... دو سری اطلاعات در مورد ملاقات در سنت پترزبورگ به شما ارایه خواهد شد؛ یکی از آنها باید وقتی استفاده شود که همه چیز به نفع ما است و دیگری زمانی که موقعیت به نفع ما تمام نشده باشد. پوتین تا زمانی که از سیاست‌های آمریکا پشتیبانی کرده و مهر تأیید روی سیاست رسمی آمریکا در مورد ایران بزند……... و موافقت کند که در رابطه با بدهی‌های عراق سخت نگیرد،‌ جای تونی بلر (که در حال حاضر مشکل زیادی در پیش رو دارد) را به عنوان «بهترین دوست» ما خواهد گرفت. برخی از واقعیت‌های موجود در رابطه با جنون گاوی در کانادا یا آمریکا، خلاف آن خط رسمی است که از طرف رسانه‌های گروهی گزارش شده است. بخشی از این واقعیت را با آن چیزی که از طرف رسانه‌ها بیان شده، مقایسه می‌کنیم. در مقاله‌ای «رابرتا رامپتون» در چهارشنبه 28 ماه می در «ت.ب.ر.نیوز» می‌نویسد، مقامات دولتی 600 گاو را در مزرعه پییره واقع در وینی پگ، مانی توبا، به خاطر بیماری جنون گاوی کشتند. «براین اوانز»، مدیر دامپزشکی کانادا می‌گوید، آزمایش‌های جدید شامل همه احشامی خواهد بود که زمانی در مزرعه وان هام، واقع در شمال آلبرتا بوده‌اند، ‌چرا که همه گاوهای این مزرعه دچار این بیماری شده‌اند. مقامات اظهار می‌دارند که تا چهارشنبه 28 ماه می، 49 رأس گاو در مزرعه دامداری ساسکاتچوان،‌60 رأس در مزرعه بریتیش کلمبیا کوچک و 84 رأس در یک مزرعه دیگر دچار این بیماری شده‌اند. این ارقام نشان می‌دهد که تعداد گاوهایی که دچار این بیماری شده‌اند، بیش از «یک رأس گاو و تعدادی گوساله می‌باشد» یکی از کارکنان بخش کنترل مواد کشاورزی آمریکا به نام دکتر «ر.ت.مک لین» در نامه‌ای به «ت.ب.ر.نیوز» در تاریخ 29 مارس در رابطه با موقعیت این بیماری در آمریکا می‌نویسد: ده‌ها هزار از گاوهای آلوده به این بیماری که در انگلستان کشته شدند، به کانادا صادر شد تا پس از پروسه‌ای، آنها را به کود شیمیایی یا خوراک پروتئین‌دار برای احشام تبدیل کنند. این بیماری متأسفانه، نه در کانادا و نه در آمریکا تحت کنترل نیست. این بیماری وارد آمریکا هم شده ولی معمولا مردم از این واقعه بی‌خبر هستند. چرا که دولت طرفدار تجارت و بازار آمریکا پشتیبان شرکت‌هایی است که به او کمک‌های کلان مالی برای تبلیغات انتخاباتی‌اش می‌کنند. لذا از فاش کردن این‌گونه اخبار که ممکن است، لطمه‌ای به این شرکت‌ها بزند، به شدت جلوگیری می‌کنند. اینکه چه اقداماتی برای حفاظت مردم آمریکا از این بیماری به وسیله مقامات دولتی صورت می‌گیرد؟ به طور کلی هیچ! شرکت‌های بسته‌بندی گوشت، محرمانه با مقامات واشنگتن برای سرپوش گذاشتن روی این بیماری، به توافق رسیده‌اند؛ به چه علت؟ به خاطر اینکه پخش این اخبار باعث می‌شود، این شرکت‌ها ضررهای چندین بیلیون دلاری را متحمل شوند. می‌بایست بگویم که مطلقا آزمایش گوشت گاو برای پیدا کردن این بیماری در آمریکا به طور مطلق وجود ندارد. نویسنده : دکتر رحیم عابدین‌زاده پنج شنبه، 19 تیر 1382

عملیات روانی

عملیات‌روانی و تعاریف و انواع آن

تعریف عملیات‌روانی: �عملیات‌روانی عبارت است از استفاده دقیق و طراحی شده از تبلیغات و سایر امکانات به منظور تأثیرگذاری بر افکار، احساسات، تمایلات و رفتار گروههای دوست، دشمن و بیطرف، برای دستیابی به اهداف ملی�
عملیات‌روانی دارای دوبعد است:


اهداف مورد نظر در عملیات‌روانی عبارتند از:



تقسیم بندی عملیات‌روانی: 1- عملیات‌روانی استراتژیک 2- عملیات‌روانی تاکتیکی
غیر از تقسیم بندی فوق‌الذکر که بر مبنای نوع هدف عمومی مورد تعقیب صورت گرفت، تقسیم‌بندیهای دیگری نیز از عملیات‌روانی بعمل آورده‌اند. معمول‌ترین آنها، تقسیم عملیات‌روانی به عملیات‌روانی استراتژیک و عملیات‌روانی تاکتیکی است
الف) عملیات‌روانی استراتژیک
این عملیات، عموماً برای پیشبرد اهداف گسترده یا درازمدت و در هماهنگی با طرح‌ریزی استراتژیک کلی طراحی شده و معمولاً دارای تأثیراتی درآینده دور است. مخاطبان این عملیات‌را شهروندان و نظامیان دشمن که خارج از منطقه جنگی بسر می‌برند و همچنین کل جمعیت کشورهای دوست، بی‌طرف، یا دوست دشمن ما (متعهدان دشمن) تشکیل می‌دهد، نمونه‌ای از این عملیات، فعالیتهای تبلیغاتی یک کشور برای پایین آوردن تولید صنعتی کشور حریف است.
مقاصد عملیات‌روانی استراتژیک عبارتند از:

















ب) عملیات‌روانی تاکتیکی
این عملیات در منطقه جلویی نبرد و در پشتیبانی از عملیات نظامی تاکتیکی، طراحی و اجرا می‌گردد. مقاصد آن عبارتند از:








نوع دیگری از تقسیم‌بندی عملیات‌روانی عبارتند از 1- عملیات‌روانی پنهان 2- عملیات‌روانی آشکار
الف) عملیات‌روانی آشکار
عملیات‌روانی آشکار معمولاً با استفاه از تبلیغات سفید(تبلیغاتی که هویت منبع آن معلوم است) انجام می‌شود. اغلب موارد عملیات‌روانی که با عناوین رسمی(مانند رادیو آمریکا) به اجرا در می‌آیند، از مصادیق این نوع عملیات‌ هستند.
ب) عملیات‌روانی پنهان
عملیات روانی پنهان عملیاتی است که منبع انتشار آن فاش نمی‌شود. این عملیات به گونه‌ای طراحی و اجرا می‌شود که دولت مسئول آن معلوم نباشد و یا اگر هم کشف شد، آن دولت بتواند هرگونه دخالتی را انکار کند. عملیات‌روانی پنهان، معمولاً به وسیله تبلیغات سیاه و خاکستری به اجرا درمی‌آید.
تبلیغات سیاه: تبلیغاتی است که به منبع غیرواقعی نسبت داده می‌شود. این تبلیغات وانمود می‌کند که از داخل سرزمین دشمن( یا سرزمین تحت اشغال دشمن) و یا نزدیکیهای آن پخش می‌شود و البته گاهی نیز واقعاً همنیطور است. هنگامی که به ظاهر از سرزمین دشمن پخش می‌شود، هدایت عملیات‌های زیرزمینی( که توسط عناصر برانداز موجود در صفوف دشمن انجام می‌شود) را امکان پذیر می‌سازد. از نظر دشمن، این تبلیغات، اقداماتی غیرقانونی و مستوجب عقوبت است. این نوع عملیات، مستلزم مهارت بسار، مخزنی بزرگ از اطلاعات، و توانایی کارکردن با اسم جعلی است. تبلیغات سیاه، به شدت بر اطلاعات متکی است. از این تبلیغات به بهترین وجهی می‌توان در عملیات استراتژیک استفاده کرد. معذالک، هر چند مقاصد مورد پیگیری در این نوع تبلیغات معمولاً فراتر از سطوح وضعیتهای تاکتیکی است، با این حال، در عملیات‌روانی تاکتیکی نیز استفاده می‌شود چون فرض بر این است که تبلیغات سیاه، در این گونه عملیات، آنقدر ارزش حیاتی دارد که به کارگیری آن به ریسک نهفته در آن می‌ارزد. به منظور دستیابی به حداکثر تأثیر و اجتناب از خطر از بین رفتن انسجام در تلاشهای آشکار، باید عملیات روانی پنهان را از عملیات‌روانی آشکار جدا نگهداشت و پرسنل درگیر در یک نوع عملیات را در عملیات نوع دیگر وارد نکرد.
مزایا و قابلیتهای تبلیغات سیاه عبارتند از:




محدودیتها و معایب تبلیغات سیاه عبارتند از:






نمونه‌های تبلیغات سیاه عبارتند از:








تبلیغات خاکستری: تبلیغاتی است که از منبعی بی‌هویتی منتشر می‌شود(منبع انتشار، هیچ هویتی برای خود مشخص نمی‌کند). قابلیتهای آن عبارت است از:



محدودیتهی تبلیغات خاکستری عبارت است از:


تقسیم بندی نوع سوم عبارتست از: 1- جنگ روانی 2- اقدامات روانی




تاریخچه عملیات‌روانی و گسترش

آنچه قابل تأکید است این است که انسانها پدیده تأثیرگذاری روانی و استفاده از آن در جنگ و صلح و سیاست را به تازگی کشف نکرده است بلکه کمتر برهه‌ای از تاریخ حیات سیاسی و نظامی بشر را می‌توان یافت که فارغ از این عنصر باشد. محققان زیادی در پی یافتن قدیم‌ترین نمونه‌های استفاده از جنگ روانی بوده‌اند در این میان پل لاین بارگر(Paulline barger) سابقه استفاده از جنگ روانی را به جنگ کیدئون با مادها نسبت می‌دهد.


هنگامی که در سال 1939، محققان و دانشمندان علوم انسانی آلمانی به منظور توجیه شکست کشور خود در جنگ جهانی اول، اعلام کردند که از جمله مهمترین علل شکست، غفلت آلمان از سلاح تبلیغات و استفاده مؤثر رقیبان از آن سلاح بوده است، در واقع خبر از ورود و حضور گستردة ابزار تأثیرگذاری روانی در صحنه سیاست و نظامیگری می‌دادند. وقوع تحولاتی مانند تشکیل وزارت تبلیغات در آلمان و سازمانهای جنگ روانی و تبلیغات جنگی در دیگر کشورها، تصدیق عملی این ادعا بود.

در کنار توسعه ارتباطات، انقلاب صنعتی موجب ظهور پدیده‌های دیگری نیز شد مانند شهرنشینی، افزایش جمعیت و متراکم شدن آن، پیچیده شدن حیات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی جوامع و به تبع آن تقسیم بسیار وسیع کار و غیره. اینها دست به دست هم داد و نیروی سیاسی جدیدی به نام مردم شکل گرفت. به تعبیری، پیدایش پدیده‌هایی همچون افکار عمومی و افکاری نظیر�صدای مردم، صدای خداست�، ریشه در این تحولات دارند. حکام، دیگر نمی‌توانستند مانند لویی چهاردهم بگویند �دولت، خود من هستم� و مجبور بودند برای حفظ قدرت سیاسی و توسعه آن و برای تدوین و اجرای سیاستهای خود، حتماً گوشه چشمی هم به مردم داشته باشند. بحث دخالت مردم در سیاست، دیگر مفهومی اخلاقی نبود بلکه پشتوانه قدرتی نیز داشت. تقسیم کار و تنوع حیات اجتماعی موجب شده بود تا کانونهای گوناگون قدرت غیردولتی ظاهر، و جامعة مدنی پیچیده و گسترده شود. در چنین جامعه‌ای، تداوم سیستم سیاسی و اجتماعی، فقط با همکاری صاحبان نقشهای تخصصی و قدرتی جدید امکان پذیر بود و بدون همکاری آنها، هیچ حکومتی دیگر نمی‌توانست به تنهایی از پس امور کشورداری برآید و به رتق و فتق امور بپردازد: کارخانه بدون همکاری و رضایت ضمنی کارگر، نظام دیوانسالاری بدون حمایت دیوانسالاری و هزاران تخصص دیگر بدون همکاری صاحبان تخصص مربوط، از گردش و عمل کردن باز می‌ماندند و بازماندن اینها یعنی فلج شدن کل سیستم. به این زمینه‌های یاد شده، عامل دیگری را هم باید افزود. صنعت و تکنولوژی از طریق اختراع هواپیما و توپخانه‌های دور برد، برد سلاحها را افزایش داد و موجب شد که صحنة جنگ، از میدان نبرد به سراسر خاک هر کشور گسترش یابد. اکنون دیگر مرز بین جبهه و پشت جبهه شکسته شده بود و تنها دوری از میدان جنگ، تضمین کننده امنیت نبود. با بروز جنگ، مردم مجبور بودند که علاوه بر تحمیل سختیها و کمبودهای ناشی از آن، با صدمات و تلفات جانی و مالی نیز روبرو شوند و در مقابل آن ایستادگی کنند. نتیجه اینکه کشورها، هر چه بیشتر در مقابل تأثیرات جنگ آسیب‌پذیر شدند و بنابراین رهبران کشورها در طراحی و اجرای سیاستهای دفاعی، باید عامل دیگری را هم لحاظ می‌کردند که نقش مردم بود.
از اینجا به بعد است که جلب رضایت مردم یا برانگیختن آنها برای مخالفت، و یافتن ابزارها و تمهیداتی برای رسیدن به این مقصور، به عمل تعیین کننده‌ای در کشاکشها و رقابتهای سیاسی و نظامی تبدیل شد. تا پیش از این، فرماندهان نظامی و حاکمان سیاسی، در تدوین و اجرای سیاستهای خود، فقط تا آنجا به مردم نیاز داشتند که نیروی انسانی مورد نیاز آنها را تأمین کنند. احتمالاً هیچ فرماندهی احساس نمی‌کرد که برای حمله به دشمن و کسب پیروزی، به تأثیرگذاری روانی بر مردم خودی یا دشمن(جز در مواردی مانند محاصره شهرها) هم نیازی دارد. مهمترین آماج عملیات‌روانی در جنگ را سربازان و فرماندهان دشمن تشکیل می‌دادند. در صحنة سیاست و بازیهای دیپلماتیک، تنها هدف سیاستمداران و مقامات مذاکره کننده، مقامات مسئول طرف مقابل بود. اما اینک، صحنة بازی بسیار پیچیده‌تر شده بود. طرفین درگیری مجبور بودند که در بازی، طرفهای دیگری را هم به حساب آورند. اینها عبارت بودند از مردم خودی، مردم دشمن، مردم بی‌طرف و بعدها پدیده دیگری به نام افکار عمومی جهانی. هر طرف می‌کوشید در این کشاکش، مردم خودی را به نفع خود، نه فقط جلب نظر کند بلکه آنها را بسیج، و در مشارکت فعال وارد کند. همچنین مردم دشمن را نه فقط از همکاری با رهبران دشمن باز دارد، بلکه آنها را به مخالفت تحریک کند، و سرانجام اینکه مردم کشورهای بی‌طرف را از نزدیک شدن به دشمن باز دارد و حتی الامکان به حمایت از خود وادارد. بدیهی است در چنین صحنة پیچیده‌ای، مهمترین ابزار کارآمد، تبلیغات و عملیات‌روانی بود و هر کشوری در محاسبه توازن قوا با رقیب، باید این عنصر از قدرت ملی را مورد توجه قرار می‌داد. اهمیتی که ایدئولوژی در صحنة سیاست و نظامیگری پیدا کرد، به دلیل نقشی بود که در بسیج و برانگیختن توده‌ها داشت.
آلمانیها حتی قبل از گوبلز و دار و دسته نازیها به اهمیت این عامل پی‌برده بودند، یعنی زمانی که در جنگ جهانی اول، لنین را به عنوان ویروس روانی به داخل روسیة تزاری رخنه دادند. هدف آنها این بود که با ترویج اندیشة انقلابیگری و ایجاد فروپاشی روانی در سیستم تزاری، سقوط حکومت رقیب را تسریع کنند و به هدف خود نیز رسیدند. موفقیتهای لنین نشان داد که آنها حداقل در بخشی از محاسبات خود اشتباه نکرده بودند اما شیوع این ویروس و گسترش تأثیرات آن، بعد از جنگ دامنگیر خود آنها نیز شد، چون مجبور شدند هزاران سرباز اسیر آلمانی را که از روسیه به آلمان بازگشتند به منظور پاکسازی افکارشان از اندیشه‌های مارکسیستی مورد بازآموزی قرار دهند. بلشویکها چه در مرحلة براندازی رژیمتزاری و چه در برپا ساختن رژیم جدید خود، حساب خاصی برای ایدئولوژی باز کردند و از آن به حداکثر ممکن بهره گرفتند. آنها ارتشی ایدئولوژیک بنا نهادند که نیروهای آن با ابزارهای ایدئولوژیک کنترل می‌شد و تحت تأثیر ایدئولوژی به جنگ می‌پرداخت. در تاریخ جدید اروپا و در دوران حاکمیت مادیگری، که هر ایده‌الی براساس محاسبات عقل معاش انجام می‌شود، به قول ادوارد ارل، آنها اولین سربازانی بودند که حاضر می‌شدند صرفاً به دلیل عقیده کشته شوند.
در واقع در بستر چنین وضعیتی بود که نازیها کار خود را شروع کردند و نقش تبلیغات را در رقابتهای سیاسی و نظامی به اوج رساندند. آنها با علم به اهمیت بسیج مردم، ایجاد شور و انگیزه در آنها برای حمایت فعالی از نظام و سیاستهای آن و نقش سلاح روانی در جابجایی موازنة قدرت و همچنین برخورداری از نیروی متخصص و کار تحقیقاتی که شرح آن در ابتدای مقاله آورده شد دستگاه تبلیغاتی عظیمی را برپا کردند. آنها علاوه بر بهره‌برداری از تبلیغات برای رسیدن به قدرت، پس از کسب قدرت، وزارت تبلیغات را به سرپرستی گوبلز ایجاد کردند و پخش اعظم رسانه‌های ارتباطی آلمان را تحت کنترل و نظارت آن وزارتخانه قرار دادند. نازیها با حداکثر توان از دو رسانه سینما و رادیو استفاده کردند. بنا به گفتة دیوید ولچ، از میان همه ابزارهای اعمال نفوذ نهانی و روانی، هیچ یک به اندازة سینما مورد توجه رایش سوم نبود. گوبلز در یکی از نخستین سخنرانیهای خود در مقام وزیر تبلیغات، اعلام کرد که سینمای آلمان در پیشاپیش سربازان نازی، رسالت فتح جهانی را بر دوش دارد. براساس این نظریه، رژیم نازی، سرمایه‌گذاری سنگینی روی سینما انجام داد به گونه‌ای که بین سالهای 1933 تا 1945، 1097 فیلم در آلمان تولید شد. یک ششم این فیلمها، مضمون صریح تبلیغاتی و سیاسی(هدایت شده توسط وزارت تبلیغات) داشتند، ضمن اینکه اغلب آها نیز کم و بیش با خط کلی تبلیغاتی نازی هماهنگ بود.
آلمانیها در حوزه جنگ روانی رادیویی نیز از خود رکوردهای شگفت‌انگیزی بر جا گذاشتند. آنها 16 ایستگاه فرستنده رادیویی ایجاد کردند که با نام مستعار �پیروزی� برای 13 کشور اروپایی برنامه پخش می‌کرد. علاوه بر آن، ایستگاه‌های رادیویی رسمی آنها نیز برای 60 کشور برنامه پخش می‌کرد و مجموع برنامه‌های آنها به 430 ساعت در روز می‌رسید. (این رقمی است که حتی با معیارهای امروزی نیز غیرقابل باور می‌نماید). رادیو بطور مستقیم و هماهنگ در خدمت مقاصد سیاسی � نظامی درآمده بود و برای مثال: �گوبلز چنان برنامه‌ریزی کرده بود که ذهن مردم سرزمینهای اشغالی را از قبل و به تدریج از طریق فرستنده‌های رادیویی آلمان برای اشغال کشورشان آماده کند:
در مرحله دوم ضمن اینکه به دوستی پابرجای دو ملت ارج نهاده می‌شود، باید رژیم آن کشور نیز با روندی تدریجی و فزاینده مورد انتقاد قرار گیرد.
در مرحله سوم باید تهدید، اشغال و تسخیر نظامی با تمام نیرو و قدرت به عمل آید و با لحنی خشن، پیامدهای ناگوار عدم اطالعت گوشزد، و بر این نکته تأکید شود که اگر ملت خوب برای سرنگونی حکومت بد قیام نکند، آنگاه چاره‌ای نیست جز اینکه ارتش آلمان این امر را به انجام رساند. البته واحدهای ارتش آلمان به جای توپ و تفنگ، با موزیک و دسته گل وارد خواهند شد.
در مرحلة آخر باید هر صدای ناموافق و آشوبگری خاموش شود و همزمان با اشغال نظامی کشور، رادیو و سایر مناطق حیاتی و حکومتی به تصرف درآید و از همه امکانات برای برقراری نظم و آرامش استفاده شود.
البته تأکید و سرمایه‌گذاری روانی � تبلیغاتی نازیها، فقط به عرصه‌های رادیو و سینما مدود نمی‌شد. آنها در حوزه‌های دیگر فعالیت خود(مانند عملیات اطلاعاتی) نیز بر این امر تأکید داشتند و در واقع بخش مهمی از بزرگترین پیروزیهای سیاسی، نظامی چشمگیر آنها(مانند غافلگیر کردن شوروی در عملیات بارباروسا، اشغال بدون زحمت چکسلواکی و بی‌طرف نگهداشتن سایر قدرتهای غربی مانند انگلستان و آمریکا که اتفاقاً برخی از آنها در زمان فرودستی قدرت نظامی آنها در برابر حریفان به دست آمد، مدیون این لشکرکشی روانی � تبلیغاتی بود.
کشور توسعه طلب دیگری که پس از آلمان، نقش توسعه دادن جنگ روانی و رساندن آن به سطح امروزین را به عهده گرفت، آمریکا بود. نگاهی اجمالی به حجم و مجموعه اقدامات آمریکا در جنگ کره تاکنون نشان می‌دهد که آمریکائیها رکوردی را در این زمینه برجا گذاشته‌اند که شکستن آن توسط هر کشور دیگری بعید به نظر می‌رسد. انگیزه اصلی آنها در این راه. مبارزه با گسترش نفوذ شوروی0به ضرر نفوذ آمریکا) در جهان و بعدها حرکتهای جهان سومی و از جمله حرکتهای اسلامخواهی در جهان بود.
واژه جنگ روانی در آمریکا، پس از انتشار کتاب�جنگ روانی آلمان� نوشته فاراگو در سال 1942 گسترش یافت. در پایان جنگ دوم جهانی این اصطلاح در دیکشنری و بستر وارد شد و بخشی از عبارت پردازیهای سیاسی و نظامی آن زمان را تشکیل داد. در سال 1950، دولت ترومن به منظور کسب آمادگی برای اجرای جنگ روانی در کره، پروژه‌ای را با عنوان �نبرد حقیقت� (یا تهاجم عظیم و قدرتمند روانی) با بودجه‌ای معادل 121 میلیون دلار تصویب کرد. ارتش آمریکا، اداره ریاست جنگ روانی را به عنوان بخش ستادی ویژه ایجاد کرد و در کنار واحدهای رزمی، واحدهای جنگ روانی گسترده‌ای را با استفاده از تجربیات جنگ جهانی دوم تشکیل داد و از آن زمان تاکنون، سازمانها و واحدهای روانی- تبلیغاتی آمریکا با توسعه‌ای روزافزون همواره به عنوان یکی از بازوهای اصلی آن کشور در جنگ و صلح عمل کرده‌اند. این سازمانها، طیف وسیعی از رادیو‌ها، تلویزیونها، ماهواره‌ها، کتابخانه‌ها، بورسهای دانشگاهی، خانه‌های فرهنگی، آژانسهای تبلیغاتی، مراکز فیلم‌سازی. واحدهای جنگ روانی نظامی، تشکیلات ستادی و امثال آنها را شامل می‌شود. تعداد، پرسنل، بودجه، حجم و گستردگی فعالیت آها چنان است که فهرست کردن آنها نیز کتاب مستقلی را می‌طلبد و ما در اینجا برای ارائه تصویری کلی از جنگ روانی جدید، فقط به چند نمونه کوچک از آنها اشاره می‌کنیم:
نمونه‌ای از این فهرست، فعالیت رادیویی است. رکن اصلی تبلیغات رادیویی آمریکا، رادیو�صای آمریکا است که در سال 1984 به 23 زبان و با بودجه‌ای بیش از یکصد و ده میلیون دلار در سال، حدود 970 ساعت برنامه در هفته پخش می‌کرد. اما در کنار این رکن اصلی، ایستگاههای رادیویی کوچک و بزرگ دیگری نیز همواره فعل بوده‌اند که در قالب تبلیغات سیاه و خاکستری( به تعبیر خود آمریکائیها) برنامه پخش می‌کرده‌اند. معروف‌ترین آنها، رادیو آزادی و رادیو اروپای آزاد بوده‌اند. مخاطب اصلی رادیو آزادی را مردم شوروی و مخاطبان رادیو اروپای آزاد را اهالی اروپای شرقی سابق تشکیل می‌داده اند. این دو رادیو در اوج فعالیت خود در هفته هزار ساعت برنامه پخش می‌کردند و هدف اعلام شده آنها، با بودجه‌ای معادل صد میلیون دلار( در سال 1983 که بخشی از آن توسط سازمان سیا تأمین می‌شد) ایجاد تغییر در نظامهای سیاسی این کشورها بود. از جملة آخرین نمونه‌های رادیوی سیاه که توسط آمریکائیها پشتیبانی و هدایت می‌شد، رادیو�صدای آزاد ایران� بود که برای اولین بار در سال 1980 صدای آن شنیده شد و تا مدتها، به تبلیغات براندازی علیه نظام نوپای جمهوری اسلامی ادامه می‌داد.
نمونه یا جنبه دیگر این عملیات‌روانی مدرن، جنبه علمی و آموزشی آن است. از سال 1950 به بعد، دانشمندان علوم اجتماعی در آمریکا، بیش از هر زمان دیگری به مطالعة نخبگان، ارتباطات و دیگر الگوهای رفتاری در جوامع خارجی پرداخته‌اند. به همین منظور، به تعیین معیارهای پژوهشی در مطالعة فرهنگهای بیگانه توجه زیادی مبذول شد. همچنین تلاش عظیمی در زمینه توسعه سیستماتیک ابزارهای پیچیده‌تر برای تشخیص و ارزیابی مؤثر موضوعاتی که برای دست‌اندرکاران جنگ روانی مفید بود انجام شد. از سال 1950 دولت آمریکا از طریق امکانات وزارت خارجه، آژانس توسعة بین المللی و جانشین آن، آژانس اطلاعات آمریکا، سازمان سیا و وزارت دفاع، به گروههای دانشگاهی و سازمانهای غیرانتفاعی کمک مالی کرد تا پروژه‌های تحقیقاتی خاصی را انجام دهند و یا پروژه‌های در دست اجرا را به سمت پاسخگویی به نیازهای جامعة جنگ روانی سوق دهند.
اما این تحقیقات به زمینه‌های یاد شده حدود نمی‌شد. بخش دیگری از تحقیقات بطور مستقیم در مورد موضوع جنگ روانی و ابعاد آن انجام شد که یا در مراکز تحقیقاتی غیردولتی و غیرنظامی و به سفارش کارفرمایان دولتی و یا در مراکز دولتی و نظامی مانند مرکز و مدرسة فورت براگ اجرا می‌شد. حاصل کار، طیف وسیعی از متون علمی و کاربردی جنگ روانی، و ابداع نظریه‌ها، مفاهیم و تقسیم‌بندیهایی بود که تقریباً بر کل ادبیات جنگ روانی غرب حاکم شد. از جمله این مفاهیم می‌توان از ابداع واژه عملیات‌روانی (به جای جنگ روانی) نام برد که برای کاستن از بار خصومت‌آمیز واژه‌ ساخته و پرداخته شد و عملیات روانی نیز خود به دو دسته، یعنی جنگ روانی (آن بخش از عملیات‌روانی که متوجه دشمن است) و اقدامات روانی (آن بخش از عملیات‌روانی که متوجه دوستان و گروه‌های بی‌طرف است) تقسیم شد.
نمونه‌ای که شاید میزان اهمیت عامل روانی ـ تبلیغاتی قدرت برای آمریکائیان را بهتر نشان می‌دهد و جایگاه آن را در مجموعة ساختار کشورداری آنها بیشتر مشخص می‌سازد. جنبة سازمانی ملی و استراتژیک جنگ روانی است. در سال 1950 و در پی تصویب پروژه�نبرد بزرگ حقیقت�، لزوم هماهنگ کردن سازمانهای درگیر تبلیغات خارجی و فعالیتهای آنها با یکدیگر احساس شد. بر این اساس، �ستاد استراتژی روانی� به منظور هماهنگ کردن تمام برنامه‌های تبلیغات خارجی در قالب استراتژی روانی واحدی تشکیل شد. در واقع، برای اولین بار، این فکر به وجود آمد که می‌توان در کنار استراتژی نظامی، استراتژی اقتصادی و مانند اینها. استراتژی روانی هم داشت و صرف نظر از نوع استراتژی نظامی یا سیاسی هر کشور، تمام اقدامات روانی ـ تبلیغاتی را در خط مشی مجزایی هدایت کرد. در همین دوره بود که اصطلاح�سایکو استراتژی� و بحث از بعد چهارم استراتژی و قدرت ملی در ادبیات روابط بین المللی و مباحث استراتژیک رواج یافت. به این ترتیب، عنصر روانی از مسأله زمان جنگ کشورداری به موضوعی تبدیل شد که هم در زمان جنگ و هم در زمان صلح باید به آن پرداخته شود. هر چند این ستاد پس از چند سال منحل شد، با این حال تشکیل یوسیا 0آژانس اطلاعات ایالات متحده) برای برنامه‌ریزی و هدایت تبلیغات خارجی آمریکا، و ستاد هماهنگی عملیات (به منظور هماهنگی سیاست خارجی آمریکا در تمام جنبه‌های اقتصادی، سیاسی، نظامی با در نظر گرفتن ابعاد روانی آنها) نشان داد که عامل روانی � تبلیغاتی، همچنان اهمیت خود را به عنوان جزء اصلی سیاستها و استراتژیهای آمریکا حفظ کرده است.
بعدها آمریکا تحت تأثیر جنگ ویتنام و با طراحی نظریة جنگ کم شدت، حتی یک گام نیز جلوتر رفت. این گام آخری، شناسایی این نکته بود که در مواردی (مانند جنگهای شورشگری)، عنصر روانی می‌تواند به بعد برجسته استراتژی هر کشور تبدیل شود و هیچ اظهار نظری بهتر از این جمله نشان دهندة تحول یاد شده نیست که: در این استراتژی �هدف، تصرف پانزده سانتیمتر بین دو گوش انسان است�.
در مجموع بعد از بیان نمونه‌های جنگ‌روانی جدید بعنوان بستر جنگ روانی مدرن که بعد از جنگ‌جهانی دوم شکل گرفت را بصورت محورهایی بشرح زیر قابل ارایه است:







ویژگی‌های یاد شده، همه ویژگیهای جنگ روانی جدید یا ویژگیهای الزامی چنین پدیده‌ای نیستند، بلکه ویژگیهای عمومی این جنگ را تشکل می‌دهند. با در دست داشتن این ویژگیها، خواننده معیاری برای ارزیابی فعالیتهایی خواهد داشت که تحت عنوان جنگ روانی یا عنوانهایی مشابه آن در کشورهای جهان سوم( از جمله کشور خودمان) انجام می‌شود. در واقع، آنچه در این کشورها انجام می‌شود، جز نمونه‌هایی کوچک از جنگ روانی جدید نیست که توسط قدرتهای توسعه‌طلب ایجاد شده و تکامل یافته است و به همین دلیل، تصور این پدیده نیز توسط محقق یا فرد عادی جهان سومی کار ساده‌ای نیست. به همین ترتیب نیز وارد شدن در این میدان و رویارویی با حریفان، کاری در سطوح کار آنها (حداقل از نظر کیفی و نه الزاماً از نظر کمی) را می‌طلبد که باید مورد توجه دست‌اندرکاران و صاحبنظران قرار گیرد.


برگرفته از کتاب اصول و مبانی عملیات‌روانی
نوشته: دکتر حسین حسینی
تدوین و تنظیم جهت سایت: حمید نیکرو 1- ماهیت و منطق درونی که عبارت است از تلاش برای تأثیرگذاری بر افکار، احساسات، تمایلات و نهایتاً رفتار، با استفاده از ارتباط اقناعی. 2- منظور و کاربرد این تأثیرگذاری و تغییر رفتار با توجه به هر دسته از مخاطبان(دوست، دشمن و بی‌طرف) است. 1- اهداف سیاسی، نظیر تبلیغات فارسی رادیوهای غربی با هدف ایجاد تفرقه در جامعه اسلامی ایران 2- اهداف نظامی، نظیر تبلیغات دستگاه جنگ روانی یک واحد نظامی براس سست کردن انگیزه نبرد در نفرات نیروی مقابل 3- اهداف سیاسی- نظامی، که منظور از آن، اهدافی است که جنبه‌های سیاسی و نظامی در هم آمیخته و نمی‌توان آن را در یکی از دو نوع جای داد، نظیر تبلیغات زمان جنگ یک کشور برای کشور دیگر با هدف اعمال فشار بر تصمیمات دفاعی رهبران آن. 1- تشریح خط مشی‌ها، اهداف و مقاصد سیاسی کشور خودی برای مخاطبین و ارائه استدلالهای پشتیبانی از آن خط‌مشی‌ها و غیره. 2- ارتباط دادن و پیوند برقرار کردن بین آن سیاستها و اهداف از یک طرف، و آرزوها و آرمانهای مخاطبان هدف از طرف دیگر. 3- برانگیختن افکار عمومی با فشارهای سیاسی به طرفداری یا علیه یک عملیات نظامی. 4- تأثیرگذاری بر روند تعیین تاکتیکها و استراتژیهای دشمن. 5- پشتیبانی از تحریمهای اقتصادی و دیگر اشکال غیرقهرآمیز اعمال فشار علیه دشمن. 6- برانگیختن اختلاف بین مقامات نظامی و سیاسی دشمن. 7- تضعیف اعتماد به نفس در رهبران دشمن و ایجاد تردید آنها نسبت به اهداف جنگی. 8- کاهش روحیه و کارآیی سربازان و غیرنظامیان دشمن از طریق نمایان کردن ضعفهایی که در روحیه و کارآیی نظامیان وجود دارد. 9- تقویت نارضایتی‌هایی که ملت دشمن به دلیل مسائل مذهبی، قومی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و غیره نسبت به دولت یا دیگران احساس می‌کنند. 10- مختلل کردن سیستمهای کنترلی یا ارتباطی کشور. 11- کسب پشتیبانی فکری یا عملی کشورهای بیطرف 12- رهبران خودی را قوی‌تر، و رهبران دشمن را ضعیف‌تر نشان دادن. 13- ایجاد امید در عناصر مقاومت فعال در سرزمین دشمن و پشتیبانی روحی از آنها. 14- کمک به ایجاد نخبگان مخالف حکومت. 15- کسب پشتیبانی در میان مردم مناطق تازه آزاد شده. 16- تقویت یا تکمیل عملیات تبلیغاتی تاکتیکی. 2- افزایش تأثیر سلاحهای سنگین از جمله بمبها. 3- آشفته کردن و سردرگم کردن دشمن. 4- تسهیل اشغال شهرهای دشمن، با ارسال اولتیماتوم و اعلامیه‌های دعوت به تسلیم. 5- پشتیبانی از عملیات‌روانی استراتژیک، با فراهم کردن شناخت به موقع و تفصیلی در مورد آسیب‌پذیریهای محلی که احتمالاً قابلیت بکارگیری در الگوی استراتژیک را دارد. 6- دادن اطلاعات و راهنمائیهای لازم به عناصر دوست که در منطقه رزمی دشمن عمل می‌کنند. 7- پشتیبانی خاص و مستقیم از فرماندهان تاکتیکی با دادن یادداشتهای کوتاه. 8- ایجاد تصویری مطلوب از سربازان و فرماندهان خودی در ذهن مخاطبان. 1- تبلیغات سیاه، با عمل کردن تحت پوشش، می‌توان از داخل سرزمین دشمن منتشر شده و پیامهای تبلیغاتی خودی را که برای مخاطبان خاص به دقت تنظیم شده است، ارسال نماید. 2- از آنجا که این تبلیغات، از منبع ناشناس منتشر می‌شود، می‌توان با القای این نکته به دشمن که عناصر مخالف و غیر وفادار در میان صفوفش وجود دارد، روحیه را تضعیف کند. 3- با بکارگیری ماهرانه اصطلاحات، عبارات و تمهای رسانه‌ای مناسب، این تبلیغات می‌تواند وانمود کند که جزئی از تبلیغات خود دشمن است و بدین ترتیب می‌تواند در تبلیغات دشمن، تناقض ایجاد کند، نتیجه این خواهد شد که تبلیغات سفید دشمن، تا اندازه زیادی تأثیر خود را از دست می‌دهد. 4- از آنجا که این تبلیغات، ماهیتی پنهان دارد و تشخیص آن مشکل است، ضد تبلیغ دشمن نمی‌تواند اقدام مؤثری علیه آن انجام دهد. 1- تبلیغات سیاه برای اجتناب از افشا شدن ماهیت واقعی و از دست دادن اعتبار، نیازمند مراقبت و حفاظت فوق العاده است. 2- هماهنگ کردن آن با فعالیتهای آشکار، امری دشوار است. 3- تبلیغات سیاه، بندرت می‌تواند از کانالهای عادی ارتباطی استفاده کند. 5- الزامات امنیتی سخت آن، انعطاف‌پذیری تبلیغات سیاه را محدود می‌کند. 6- تبلیغات سیاه، زمانی که از داخل سرزمین دشمن عمل می‌کند، بیشتر در معرض کشف و انهدام قرار دارد. 1- ایجاد شایعه 2- پخش تصاویر مستهجن 3- ایجاد فرهنگی بزله‌گویی، تمسخر و جوک 4- شعار 5- جعل اسناد و اوراق بهادار 6- جوسازی از طریق نامه، شب‌نامه 7- بلندگوی دشمن شدن 2- می‌تواند بدون تأثیر مخرب بر حیثیت منتشر کننده، از تمهای احساسی استفاده کند. 3- تبلیغات خاکستری می‌تواند بدون شناخته شدن منبع، از تمهای جدیدی که بر آسیب‌پذیریهای مشخص دشمن مبتنی هستند نقش بالون اختیار(Ttial balloon) را بازی کند. 1- این تبلیغات به دلیل آنکه مجبور است هم سرچشمه خود را اسرارآمیز نگهدارد و هم اعتبار خود را حفظ کند، دچار محدودیت است. 2- تبلیغات خاکستری در برابر تحلیلهای درازمدتی که دشمن از محتوای نیت آن بعمل می‌آورد آسیب‌پذیر بوده و بدین طریق، تأثیر خود را از دست می‌دهد. بنابراین، در مقایسه با دیگر انواع تبلیغات، در مقابل یک ضد تبلیغ مؤثر، آسیب پذیرتر است. 1- جنگ روانی: جنگ روانی (psychological Warfare/Psywar) عبارت است از استفاده طراحی شده از تبلیغات و سایر اقدامات در زمان جنگ یا وضعیت فوق العاده، به منظور اصلی تأثیرگذاری بر افکار، هیجانات، نگرشها و رفتار گروههای دوست، دشمن و بی‌طرف به گونه‌ای که از تحقق اهداف و مقاصد ملی پشتیبانی شود. 2- اقدامات روانی: اقدامات روانی(psychological actions /psyop) عبارت است از آن دسته از اقداماتی که در زمان صلح یا در مناطق خارج از صحنه نظامی فعال جنگ انجام می‌شود و به منظور تأثیرگذاری بر هیجانات، نگرشها یا رفتار گروههای خارجی طراحی و اجرا می‌گردد، به گونه‌ای که زمینه ساز تحقق مقاصد و خط‌مشی‌های دولت باشد. 2ـ در این جنگ کیدئون بر خلاف رسوم نظامی زمان خود که هر دسته صد نفره یک مشعل داشتند، به هر یک از سپاهیان مشعلی داد و این توهم را در ذهن دشمن ایجاد کرد که تعداد افرادش، صد برابر میزان واقعی است. در نتیجه توانست بدون هیچ درگیری به پیروزی دست یابد. مطمئناً قبل از این واقعه و بعد از آن، نمونه‌های متعدد دیگری از جنگ روانی سنتی را می‌توان یافت. در تاریخ اسلام، روشن کردن آتش توسط سپاهیان اسلام در شب فتح مکه و ایجاد رعب در مکیان از این طریق، نقش مهمی در شکستن مقاومت آنها داشت و حیله قرآن بر سر نیزه کردن عمروعاص و شکست دادن سپاه در حال پیروزی حضرت علی(ع) با این وسیله، نمونه‌های برجسته‌ای (البته با ارزشهای متفاوت) از جنگهای روانی است که به اقتضای فرصت و براساس ذوق و نبوغ طراحان آن به اجرا درآمده اند. 3ـ از سابقه پیدایش جنگ روانی در قرن اخیر جنگهای اول و دوم، و حداکثر (البته به نوعی) به انقلاب 1917 روسیه و انقلاب فرانسه می‌رسد. برای این کار، ضمن برشمردن ویژگیهای جنگ روانی جدید و نشان دادن تفاوتهای آن با جنگ‌روانی سنتی، زمینه‌های پیدایش و توسعه چنین پدیده‌ای را در بستر تاریخی آن را می‌توان بررسی کرد. 4ـ آنچه را ما جنگ روانی جدید می‌خوانیم در واقع محصول تحولاتی است که عمدتاً ابتدا در اروپا رخ داد. یکی از مهمترین این تحولات، پیدایش و توسعة نقش صنعت و تکنولوژی در جوامع بشری( از جمله ارتباطات اجتماعی) است. صنعت و تکنولوژی ارتباطات میان انسانها را در دو جنبه توسعه داد: اول از نظر حمل و نقل، شامل جاده، اتومبیل، راه‌آهن و نظایر اینها که موجب افزایش ارتباط فیزیکی بین افراد بشر شد. دوم از نظر توسعه وسایل و ابزارهای پیام رسانی مانند چاپ، تلفن، سینما، تلگراف که موجب نزدیک غیرمادی و گسترش تعامل پیامی میان انسانها شد. توسعه و گسترش ارتباطات، به نوبة خود باعث شد تا انسانهایی که تا پیش از این، فقط در محدوده قومی، قبیله‌ای و محلی فکر می‌کردند و مسائل خارج از منطقة محدودشان برای آنها اهمیت نداشت، ملی و جهانی فکر کنند و به مسائل دنیایی فراتر از مناطق محدود خود علاقه‌مند شوند. انسان روستایی که تا دیروز، ممترین دلمشغولی، او، مشکلات کشاورزی و زمین و آب‌وهوا بود و تقسیم بندیش از خودی و بیگانه برمحور روستا یا روستاهای اطراف شکل می‌گرفت، اینک به مسائل کشور خود و حتی فراتر از آن، مسائل جهانی که در آن زندگی می‌کرد و کل بشریت می‌اندیشید. 1ـ جنگ روانی جدید، بخشی از کشورداری است، و در کنار دیگر ابزارهای قدرت ملی جا گرفته است. رواج مفاهیمی همچون استراتژی روانی و سیاست تبلیغاتی و یا ایجاد نهادهایی مانند یوسیا یا وزارت تبلیغات، نشانه این ویژگی‌ هستند. هر چند در این مورد، سیاست کشورها بین دو دکترین: 1) مستقل فرض کردن حوزه اقدامات روانی و 2) دکترینی که آن را جزئی از امور سیاسی، اقتصادی و نظامی می‌پندارد، در نوسان است، با این حال، هیچیک در اهمیت آن به عنوان ابزار اساسی کشورداری و سیاست خارجی تردید ندارند. این ویژگی، خود ویژگیهای دیگری را نیز در بر دارد که عبارتند از: 2ـ جنگ روانی جدید، پدیده‌ای همیشگی و پیوسته است. جنگ روانی جدید(عمدتاً جنگ روانی استراتژیک) دیگر به مقطع و فصل خاصی وابسته نیست. چه در زمان صلح و چه در زمن جنگ، کشورها باید برای به بکارگیری آن یا دفاع در مقابل آن آماده باشند. 3ـ جنگ روانی جدید، عملی سازمان یافته و برنامه‌ریزی شده است. دوران جنگ روانی صرفاً متکی به نبوغ سیاستمداران یا فرماندهان صحنة جنگ سپری شده است. جنگ روانی، امروزه نیازمند سازمان خاص خود، و پرسنلی است که تخصصهای مختلفی دارند و به طرح‌ریزی و برنامه‌ریزی قبلی، حتی برای برخورد با وضعیتهای اضطراری نیاز دارد. 4ـ جنگ روانی جدید بر علم و پژوهشهای عملی متکی است. این پدیده چه برای دستیابی به قواعد تأثیرگذاری بر افکار و نگرشهای انسانی، چه برای رساندن پیام خود به مخاطب و تضمین دریافت و ادراک آن، و چه برای شناخت مسائل خاص هر دسته از مخاطبان و محیط آنها به تحقیقات علمی، وابستگی شدید دارد. به این عتبار می‌توان گفت کشوری می‌تواند تشکیلات جنگ روانی کارآمد راه اندازد که بنیانهای علمی لازم را در علوم انسانی و اجتماعی دارا باشد. 5ـ جنگ روانی جدید، برد وسیع و گسترده‌ای دارد. اگر عملیاتهای روانی مانند آنچه در زمان گیدئون انجام می‌شد، حداکثر بر افراد حاضر در صحنة جنگ یا یک حمله مؤثر واقع می‌شد، اقدامات روانی تبلیغاتی امروزین، به دلیل بهره‌گیری از رسانه‌های الکترونیکی(از ماهواره گرفته تا رادیو) همزمان می‌تواند تمام مردم کره زمین را مخاطب قرار دهد و انتظار واکنش از سوی آنها را داشته باشد. 6ـ سرانجام اینکه اجرای جنگ روانی جدید، مستلزم داشتن توان مالی و صنعتی است. پخش پنجاه میلیارد برگ اعلامیه در یک جنگ ضد شورش یا فرستادن 350 هزار بالون حامل اعلامیه‌های براندازی توسط آمریکا بر فراز سرزمین کشورهای اروپای شرقی( در سال 1945)، امکانات و تجهیزات خاص خود را می‌طلبد که از عهدة هر کشوری برنمی‌آید. هر چند استفاده نسبتاً ارزان از امکانات پخش ماهواره‌ای، اکنون امکان انتشار جهانی پیامها را برای همه کشورها فراهم آورده است، اما دقابت تکنولوژیک روزافزون در این حوزه و همچنین الزامات مالی، انسانی و تکنولوژیک در دیگر جنبه‌های جنگ تبلیغاتی (مانند فراهم آوردن توان علمی و تحقیقاتی در علوم مربوط به تولید و انتشار پیامهای اقناعی) ویژگی یاد شده را همچنان تأیید می‌کند. 4- کنترل آن کاری مشکل است چون عوامل عمل کننده آن غیرمتمرکز هستند. 1- اگر تبلیغات خاکستری، ماهرانه بکار گرفته شود می‌تواند با پرهیز از برچسب�تبلیغات دشمن� خوردن، مقبولیت کسب کند. 1ـ آنچه مسلم است عملیات‌روانی سابقه‌ای به قدمت تاریخ انسانها دارد چرا که انسانها برای تحت تأثیر قراردادن طرف مقابل به شیوه‌ها و ترفندهایی متوسل می‌شده‌اند و این فعالیت از ارتباط چهره به چهره دو فرد گرفته تا اجتماعات کوچک و بزرگ‌تری یافته است و همین نوع فعالیتها و اقدامات در زمان‌ای خاص همچون بحرانها، جنگها، نزاع‌های محلی بصورت مختلف و گوناگونی اتفاق افتاده است.
1- کاهش روحیه و کارآیی رزمی دشمن.

مجله جنگ افزار

نسخه رایگان شماره‌های 1 ، 12 و 36 را می توانید دریافت نمایید . در این صفحه مابقی شماره‌ها به صورت فهرست موجود است

 

سال اول


سال دوم


سال سوم


سال چهارم

بمب جنسی؛ سلاح جدید ارتش آمریکا

بمب جنسی؛ سلاح جدید ارتش آمریکا   


    امروزه دیگر دکتر استرانگلاو در پژوهشکده (برادران) رایت نیروی هوایی ایالات متحده در دایتون اوهایو، سمتی ندارد. اما سیزده سال پیش، این پژوهشکده از پنتاگون خواست که بودجه‌ای ۵/۷ میلیون دلاری را جهت انجام پژوهش بر روی پروژه ساخت بمبی که قادر به تبدیل سربازان دشمن به افرادی همجنس‌باز باشد، تصویب نماید. 

امروزه دیگر دکتر استرانگلاو در پژوهشکده (برادران) رایت نیروی هوایی ایالات متحده در دایتون اوهایو، سمتی ندارد. اما سیزده سال پیش، این پژوهشکده از پنتاگون خواست که بودجه‌ای ۵/۷ میلیون دلاری را جهت انجام پژوهش بر روی پروژه ساخت بمبی که قادر به تبدیل سربازان دشمن به افرادی همجنس‌باز باشد، تصویب نماید.
براساس اسنادی که اخیراً توسط یک گروه بررسی کننده اسناد مربوط به توسعه سلاح‌های زیستی و مخارج آنها به دست آمده است، مدیران این آزمایشگاه به دنبال تحقق ساخت سلاحی غیرکشنده هستند که دشمن را به گونه‌ای غیرقابل تصور نابود نماید.
ادوارد‌هاموند در گفت وگو با شبکه CBS در این مورد می‌گوید: «پژوهشکده اوهایوی نیروی هوایی، پیشنهاد ساخت بمبی را ارائه نموده که حاوی مواد شیمیایی تحریک‌کننده نیروی جنسی سربازان دشمن می‌باشد. آنان معتقدند که در سایه استفاده از این بمب‌ها، واحدهای دشمن از هم گسیخته گردیده و سربازان به صورتی غیرقابل تصور، برای یکدیگر جذاب به نظر می‌رسند.»
باید دانست که در سال ۲۰۰۵ میلادی، شبکه بی بی سی برای اولین بار خبر از طراحی و ساخت این بمب داد. براساس گزارش بی‌بی‌سی، اگرچه در بررسی‌های به عمل آمده، تعدادی از سلاح‌های غیرکشنده پیشنهاد شده نظیر مواد حساسیت‌زای پوستی، مواد ایجادکننده بوی بد دهان، مواد نفخ‌آور و در نهایت، مواد شیمیایی جذب کننده زنبورها به دور سربازان دشمن، مورد پذیرش قرار نگرفتند، اما رهبران پنتاگون، نظر مثبت خود را در مورد پروژه بمب جنسی اعلام نمودند. البته پافشاری پنتاگون بر انجام چنین پروژه‌هایی، یادآور رسوایی خرید چکش‌های معمولی اما ۹۸ دلاری آنان برای ارتش ایالات متحده است.در دوره‌ای که رئیس‌جمهور کلینتون در برابر همجنس‌بازان شعار «چیزی نپرس، چیزی نگو» را در پیش گرفت تا راه برای استخدام همجنس‌بازان در ارتش آمریکا باز شود، ایده ساخت بمب جنسی نیز به عنوان یک طرح جذاب مطرح شد. هرچند چنین برنامه‌هایی، سابقه‌ای دیرپا در میان مقامات نظامی ایالات متحده دارد.
براساس گزارش تعدادی از مورخان، بمب «الکساندر کبیر» در اصل یک بمب جنسی بوده است که قرن‌ها پیش مورد استفاده قرار گرفت. یک قرن پیش از آن نیز، در نبرد «ترموفیل» که حوادث آن اخیراً در فیلم سینمایی ۳۰۰ به تصویر کشیده شده است و به نبرد تاریخی گروهی اندک از سپاه یونان با ارتش ایران می‌پردازد، استفاده از بمب‌های جنسی گزارش گردیده است.اما در مورد کارایی بمب‌های جنسی علیه جنگجویان عراقی، تردیدهای زیادی وجود دارد؛ چرا که احتمالاً استفاده از چنین بمب‌هایی علیه آنان، آثاری معکوس برای ما خواهد داشت.بسیاری معتقدند که رزمندگان مسلمان ترجیح می‌دهند که خود را در یک عملیات انتحاری علیه پست‌های بازرسی منفجر نمایند، اما ذلت یک زندگی توأم با همجنس‌بازی را نپذیرند. لذا به کارگیری این سلاح از سوی ارتش آمریکا می‌تواند به افزایش کشته‌های ما بیانجامد. اما باید دانست که سرمایه‌گذاری ۵/۷ میلیون دلاری ارتش آمریکا بر روی ساخت چنین بمب‌هایی، می‌تواند حتی به پایان یافتن سریع‌تر جنگ عراق نیز بیانجامد.
من معتقدم که با فرض استفاده دشمنان ما از چنین سلاحی علیه خود ما، کاربرد چنین سلاح‌های شیمیایی نوینی با محدودیت‌های اخلاقی زیادی روبروست. مثلاً فرض کنید که یکی از این بمب‌ها در پایگاه نظامیان آمریکایی در بغداد منفجر شود. آیا می‌توان وضعیت این نیروها را به دنبال چنین حمله‌ای تصور نمود؟
البته هم اینک نیز مخالفان زیادی در برابر حضور همجنس‌بازان در واحدهای ارتش آمریکا وجود دارند. هرچند در سایه تغییرات کنونی، ممکن است تعداد این افراد، بیشتر نیز گردد.
به یاد آورید که هم اینک نیز ما در یک جهنم واقعی حضور پیدا کرده‌ایم. چرا که هیچ یک از ما در گذشته حتی تصور حضور نیروهایمان را در چنین جهنمی نمی‌کردیم و البته به‌کارگیری چنین سلاح‌هایی، تنها به بدتر شدن وضعیت این جنگ خواهید انجامید.
         نویسنده: تونی نورمن
محسن داوری
منبع:
www.Post-gazette.com
ماهنامه سیاحت غرب-شماره ۵۴