زبان بیسیک زبانی است که توسط مایکروسافت ابداع شد. این زبان، بسیار ساده بود و از دسته زبانهای مفسری به شمار میرفت. مفسر این زبان نیز که Qbasic نام دارد همراه با سیستم عامل Dos عرضه شد. هنوز هم اگر کسی علاقهمند باشد میتواند سادگی برنامهنویسی با این زبان را امتحان کند. اما این زبان قدرت چندانی در نوشتن برنامههای بزرگ ندارد و بسیاری از برنامهها را نمیتوان با آن پیادهسازی کرد. شاید این زبان برای آموزش کودکان و نوجوانان و علاقهمند کردن آنها به برنامهنویسی مناسب باشد. اما به منظور هدف بزرگی، نمیتوان سراغ این زبان رفت.
از تواناییها و قدرت C و++ C نیز که پیش از این به تفصیل صحبت کردهایم. گفتیم که تقریبا هر چیزی که بتوان فکر نوشتن برنامهاش را کرد، با C و++ C قابل پیادهسازی است. این زبان نیز با اهداف آموزشی به کار گرفته میشود. اما به دلیل آن که یک زبان سطح میانی است برخی افراد آن را برای آموزش توصیه نمیکنند. در این زمینه هر کس نظری دارد که هر کدام در جای خود محترم است. اما میتوان گفت که زبان C به دلیل در برداشتن تمام مفاهیم و توانایی انجام امور سیستمی و نیز خوانایی بالا میتواند به عنوان یک زبان آموزشی توانمند در مراکز آموزش عالی، دانشگاهها و موسسات به کار گرفته شود. اما زبان سطح بالای دیگری به نام پاسکال وجود دارد که از ابتدا با اهداف آموزشی طراحی شد و در کنار آن توانایی و قدرت بسیار بالایی دارد. میتوان گفت که پاسکال سادگی بیسیک و توانمندی C را در یک جا جمع کرده است. بنابراین این زبان را میتوان به هر کس که میخواهد قدم به دنیای برنامهنویسی بگذارد توصیه کرد.
پیدایش و شکلگیری
زبان پاسکال که یکی از مشهورترین زبانهای سطح بالاست توسط پروفسور Niklaus wirth استاد دانشگاه زوریخ در سوئیس در اوایل دهه 1970 به مقاصد آموزشی طراحی شد و نام آن از ریاضیدان فرانسوی، بلز پاسکال گرفته شد. او در ابتدا پاسکال را به منظور آموزش مفاهیم برنامهنویسی و انتقال آسان آنها به دانشجویانش طراحی کرد. اما ساختار و منطق این زبان به قدری خوب بود که به سرعت به یکی از زبانهای تجاری تبدیل شد و علاقهمندان فراوانی یافت. زبان پاسکال بر مبنای زبان Algol بودکه آن هم از ابداعات این پروفسور به شمار میرود. او قصد داشت زبانی طراحی کند که نیازهای طراحی سیستم از قبیل کامپایلر، سیستم عامل و... را مرتفع سازد. ضمن آن که مفاهیم و منطقی روشن و ساختاری قوی داشته باشد که بتواند روی هر رایانهای اجرا شود و به سادگی نیز قابل آموزش باشد. از این رو زبانی به نام پاسکال پدید آمد که با داشتن همه ویژگیهای یاد شده، به زبانی همه منظوره تبدیل شد و امروزه یکی از پرکاربردترین زبانهای برنامهنویسی محسوب میشود.
وقتی پاسکال اختراع شد زبانهای برنامهنویسی بسیار زیادی وجود داشت. ولی تنها چند تا از آنها زیاد استفاده میشدند. این زبان در سال 1983 به تایید دو سازمان IEEE و ANSI درآمد و استانداردسازی شد. این زبان هم برای مبتدیان و هم برای دانشجویان و حرفهای مناسب است. سادگی این زبان، امکان برنامهنویسی راحت، بدون نیاز به آگاهی از ساختار پیچیده سطح پایین سیستم عامل را فراهم میآورد.
مزایا و معایب
هر زبان یک سری معایب و یک سری مزایا برای کاربرانش دارد. در مجموع مزایای زبان پاسکال از معایب آن بسیار بیشتر است و همین امر دلیل پایداری و ماندگاری این زبان شده است. از مهمترین مزایای این زبان قابل فهم بود دستورات آن است. زیرا دستورات آن به زبان محاورهای نزدیک است. از دیگر مزیتهای این زبان میتوان به داشتن یک کتابخانه جامعه از توابع اشاره کرد که برنامهنویسی را بسیار راحت خواهد کرد.
پشتیبانی از انواع دادههای اولیه، مزیتی است که پاسکال را از بسیاری از زبانها برتر میکند و حوزه تواناییهای برنامهنویس را گسترش میدهد.
پاسکال همانندC یک زبان ساخت یافته است. بنابراین میتوان برنامه را به بلوکهای کوچکتری شکسته و به این ترتیب به شکل سازمانیافتهای به برنامه نهایی دست یافت. ضمن این که با کوچکتر شدن قسمتهای برنامه، اشکالزدایی آن راحتتر میشود. همچنین خوانایی و درک برنامه بهبود مییابد و اعمال تغییرات در برنامه سادهتر میشود، اما با توجه به این که امروزه برنامهنویسی ساختیافته جای خود را به برنامهنویسی شیگرا داده است، پاسکال نیز در توسعههای بعدی خود، همانندC زبان دیگری به نام پاسکال شیگرا یا Object Pascal را به دنیای زبانهای برنامهنویسی معرفی کرد. این کار توسط شرکت بورلند صورت گرفت. زبان پاسکال شیءگرا همراه با یک IDE به همراه ماژولهای بصری (Visual) در سال 1995 به نام دلفی عرضه شد که پس از آن این زبان به دلفی مشهور شد.
با این که پاسکال زبان قدرتمندی است، اما به دلیل ساختیافته بودن، برای برنامهنویسیهای امروزی توصیه نمیشود. اگر به زبان پاسکال علاقهمند هستید میتوانید دلفی را انتخاب کنید و ما نیز در آینده شما را در این مسیر همراهی خواهیم کرد.