نگاهی به وضعیت فعلی و آینده زمین در مواجه با چالش افزایش جمعیت
شمارش معکوس برای انفجار جمعیت
یک معادله ساده اما نگرانکننده: محیط زندگی، غذا و انرژی، 3 ضلع یک مثلث محدود هستند که در نهایت پایان خواهند یافت و این در حالی است که از سوی دیگر، جمعیت زمین روز به روز افزایش پیدا میکند، در نتیجه تقاضا برای این 3 فاکتور هر لحظه در حال افزایش است. اکنون این پرسش مطرح میشود که چگونه میتوان با چنین منابع محدودی، پاسخی مناسب برای این نیاز در حال افزایش پیدا کرد؟
زمانی که مطالعه این جمله را به پایان برسانید، 12 نفر به جمعیت زمین اضافه شده است... به همین راحتی ... همچنان که این مطلب را میخوانید، میانگین زاد و ولد در سراسر جهان بر میانگین مرگ و میر سایه افکنده است. اگر اینگونه تصور کنیم که متن 250 کلمه ای در یک دقیقه خوانده میشود، درحالی که مطالعه کامل این گزارش را به پایان میرسانید 1800 نفر به جمعیت زمین افزوده میشود.
اما آیا این چیزی است که درباره آن نگران شویم؟ از قرون وسطی و دوران مرگ و میر سیاه به این سو، جمعیت زمین همواره در حال افزایش بوده است. هر سال، 78 میلیون نفر به جمعیت زمین افزوده میشود و این درحالی است که جمعیت زمین هم اکنون 8/6 میلیارد نفر است. از سوی دیگر، پیشبینی کارشناسان بر این است که تا سال ،2012 جمعیت زمین به 7 میلیارد برسد. بر اساس گزارش اخیر سازمان ملل، جمعیت زمین در سال 2050 به مرز 1/9 میلیارد نفر خواهد رسید و نکته قابل تأمل این است که 100 سال قبل از این موعد یعنی در سال 1950 جمعیت ساکنان زمین تنها 6/6 میلیارد نفر بوده است.
پرسشی که اکنون مطرح میشود این است که آیا زمین گنجایش این همه جمعیت را دارد؟ قرنهاست که هشدارها درباره افزایش جمعیت زمین به گوش میرسد. تاکنون بشر به لطف پیشرفتهای فناورانه و توسعه در زمینههای گوناگون، موفق شده تا حد زیادی از فجایع و بلایای طبیعی در امان بماند. بهرغم وقوع خشکسالی و قحطیهای فراگیر در قرون گذشته، بشر در کل به منابع غذایی دسترسی داشته است و میتوان گفت که استانداردهای زندگی و سلامت ارتقا پیدا کرده است و البته اگر وضعیت جوی و زیستمحیطی زمین نیز رو به تیرگی گذاشته است، اما تبعات منفی آن هنوز آنچنان بشر را زمین گیر نکرده است، البته خوشبختانه تا اکنون.
اما اکنون و در حالی که یک دهه از قرنی گذشته که به عقیده جوامع علمی، عصری حساس و مملو از مخاطرات برای محیط زیست زمین است، بسیاری از فعالان و حامیان مباحث کنترل جمعیت، امید چندانی به توجه دولتها به ضرورت کنترل جمعیت زمین ندارند. منطق این گروهها بسیار ساده و قابل پذیرش است: شمار انسانها بسیار زیاد شده است. تداوم افزایش جمعیت زمین ریشه تمام چالشهای زیستمحیطی است که بشر با آن دست به گریبان است. این چالشها از چگونگی کاهش حجم دیاکسیدکربن معلق در اتمسفر زمین گرفته تا مقابله با منابع محدود آب در دهههای گذشته، به عوامل آزاردهندهای برای بشر تبدیل شده است. به عقیده این گروهها، اگر هر چه زودتر کار خاصی انجام نشود، منابع طبیعی که بشر همواره بر آنها تکیه داشته است، از بین خواهند رفت.
یکیاز چالشهایی که در زمینه مقابله با افزایش جمعیت مطرح میشود، سهم قابل توجه کشورهای توسعهنیافته در ایجاد این گرداب است
راجر مارتین، یکی از شناختهشدهترین فعالان در این زمینه در انگلیس معتقد است: «جهان باید از خواب بیدار شده و با این حقیقت روبهرو شود که جمعیت زمین همچون تغییرات جوی ریشه تمام مسائل زیستمحیطی است. بیتردید باید جمعیت زمین را سومین فاکتور در هر معادله زیستمحیطی قلمداد کرد. راجر مارتین ریاست یک گروه علمی را بر عهده دارد که تحقیقاتی در زمینه نگرانیهای مربوط به تأثیر جمعیت زمین بر ادامه چالشهای زیستمحیطی آن انجام میدهد. این گروه تحقیقاتی سالهاست که به انجام فعالیتهایی روی تثبیت جمعیت و در ادامه کاهش تدریجی آن مشغول است. به عقیده او محیط زندگی و منابع زمین محدود هستند بنابراین میتوان روزی را متصور شد که رشد جمعیت زمین به نقطه پایانی و حداکثری خود برسد و زمانی که رشد جمعیت به پایان برسد، علت آن را باید در 2 مقوله مجزا جستجو کرد: یکی زاد و ولد کمتر ناشی از روشهای مختلف کنترل بارداری و سیاستهای کنترل جمعیت (ترغیب خانوادهها به برنامهریزی در کنترل خانواده به جای اعمال فشار بر آنها) یا مرگ و میرهای ناشی از قحطی و خشکسالی، شیوع بیماری و وقوع جنگها. بدون تردید هیچ راه سومی را نمیتوان برای رشد جمعیت در نظر گرفت.
سال 2050 و 1/9 میلیارد جمعیت
یکی از چالشهایی که در زمینه مقابله با افزایش جمعیت زمین مطرح میشود، سهم قابل توجه کشورهای فقیر و توسعهنیافته جهان در این گرداب نگران کننده است. مشکلات و نارساییهایی که در این کشورها وجود دارد، برخی کارشناسان را نیز ناامید کرده است؛ تا آنجا که با مطرح شدن عدد 1/9 میلیارد جمعیت برای زمین در سال 2050، برخی از آنها به کنایه میگویند: «این همه جمعیت در یک اتاق کوچک (زمین!) حقیقتا شاید تمایلی برای گفتگو در چنین وضعیتی وجود نداشته باشد»! بررسیها نشان میدهند که 3/2 میلیارد جمعیتی که از هم اکنون تا سال 2050 به جمعیت زمین افزوده میشود، عمدتا از کشورهای در حال توسعه جهان سر در میآورند و نکته قابل تأمل دیگر این است که بیشترین کشورهایی که سریعترین رشد جمعیت را خواهند داشت، در میان 49 کشوری جای دارند که سازمان ملل آنها را به عنوان کم توسعهیافتهترین کشورهای جهان طبقهبندی کرده است. برخی از این کشورها نظیر لیبریا، نیجر و کشورهای دیگری که در مناطق خشک و سوزان قاره سیاه قرار دارند، در این مدت تا 150 درصد و حتی بیشتر با افزایش جمعیت همراه خواهند بود.
در این کشورها که در دهههای اخیر بسیاری از منابع آنها رو با پایانی گذاشته است، نرخ باروری در حد فاجعه است. به عنوان مثال، در لیبریا، نرخ باروری هر زن در طول زندگی 5 تا 14 فرزند است. در نیجر این رقم 7 تا 15 است و در دهههای پیش رو کشورهایی از این دست با بحرانی روبهرو خواهند شد که برخی از کارشناسان از آن به توفان تمام عیار کمبود منابع غذا، آب و انرژی یاد میکنند.
کارشناسان هشدار میدهند که تا سال 2030، تقاضا برای غذا و انرژی در سراسر جهان 50 درصد افزایش پیدا خواهد کرد. نیاز به آب نیز تا آن موقع 30 درصد رشد خواهد داشت. از این رو میتوان گفت هرچه جمعیت افزایش پیدا کند، منابعی که در اختیار آنها قرار میگیرد کمتر و کمتر خواهد شد و البته هنوز معلوم نیست که تغییرات جوی چه تأثیری بر این مشکل خواهد داشت. «زلوتنیک» مدیر بخش جمعیت سازمان ملل در این خصوص میگوید: «کشورهایی که بیشترین تأثیرپذیری را از این بحران میبرند، فقیرترین آنها خواهند بود.» این وضعیت موجب میشود توسعه و پیشرفت چنین جوامعی با کندی و موانع زیادی همراه شود. به نظر میرسد برای چنین جوامعی ارائه طرحهای تنظیم خانواده و دسترسی زنان به پیشرفتهترین تکنیکهای کنترل بارداری جنبه حیاتی پیدا کرده باشد. گذشته از این موارد اطلاعرسانی مناسب درخصوص مزایای کند شدن آهنگ رشد جمعیت نیز ابزار مناسبی برای کمک به جوامعی از این دست به حساب میآید. البته اگر چنین مواردی تنها برای کشورهای فقیر و توسعه نیافته گوشزد شود و کشورهای پیشرفته و توسعهیافته به حال خود رها شوند، اشتباه بزرگی مرتکب شدهایم. عقیده بر این است که هر کشوری در جهان که به دنبال رشد و توسعه اقتصادی است، باید به تثبیت و کنترل جمعیت به عنوان فاکتور ناگسستنی با آن نگاه کند. کاملا بدیهی است که ارائه خدمات رفاهی و بهداشتی مناسب و تأمین غذا و آب برای جمعیتی که آهنگ رشد سریعی ندارد به مراتب راحت تر است که در نتیجه و به صورت خودکار چنین جمعیتی به واسطه برخورداری از زیرساختارهای مناسبتر، بهره وری بیشتر خواهد داشت. برخی کارشناسان امور کنترل جمعیت میگویند، باید برخی کشورهای جهان را متقاعد کرد که کاهش نرخ زاد و ولد نه برای کشورهای توسعهیافته و دنیا بلکه برای خودشان سودمند است.
غرش جمعیت
رشد جمعیت تنها به کشورهای فقیر جهان منتهی نمیشود. اما در نقاط مختلف دنیا نرخ رشد جمعیت با سرعتهای متفاوتی به پیش میرود و حتی در برخی نقاط این سرعت آهنگ منفی به خود گرفته است. چندین دهه است که در برخی کشورهای توسعهیافته جهان شمار زاد و ولدها کمتر از نرخ مرگ و میر افراد است. حتی در چین که با 33/1 میلیارد نفر جمعیت، پرجمعیتترین کشور جهان است بیش از یک دهه است که رشد جمعیت منفی شده است و حتی کار به جایی رسیده که بتازگی مقامات رسمی در منطقه شهرنشین شانگهای قانون تک فرزندی را برداشته اند. پروفسور دوید کلمن، از جمعیتشناسان سرشناس در دانشگاه آکسفورد میگوید: «در برخی کشورها که اتفاقا شمار آنها نیز کم نیست. نرخ زاد و ولد در کاهش است که این روند بخشی به خاطر توسعه زیرساختارهای اقتصادی و آموزشی و بخشی نیز به دلیل برنامههای کنترل جمعیت و تنظیم خانواده است. در بخشهایی از جنوب هند، نرخ زاد و ولد با آنچه که در اروپای غربی دیده میشود برابری میکند. در تایلند، سریلانکا، برزیل و اندونزی نرخ زاد و ولد تا حد قابل توجهی کم شده و مردم نیز متوجه شدهاند که با کاهش جمعیت میتوان به تثبیت آن در طولانیمدت فکر کرد. پیشبینی کلی برخی کارشناسان نیز این است که بسیاری از کشورهای جهان از چنین رویهای تبعیت کنند.»
سازمان ملل با تکیه بر چشماندازی که در آن کاهش نرخ زاد و ولد در سراسر کشورهای جهان تحقق یابد، پروژههایی را در دست دارد که براساس آن جمعیت زمین در پایان قرن جاری میلادی به اوج خود میرسد و سپس برای نخستین بار در قرون اخیر شروع به کاهش خواهد کرد. اما برای رسیدن به چنین چشماندازی ضروری است تا پیش از سال 2050 در بسیاری از جوامع متراکم زمین کاهش جمعیت دیده شود و این درحالی است که نگرانیهایی وجود دارد مبنی بر آنکه تا اواسط قرن حاضر جمعیت همچنان روند افزایشی خود را طی میکند. نکته مهم این است که در گذشته نرخ زاد و ولد بویژه در کشورهای در حال توسعه بسیار قابل توجه بوده است و این مسأله توقف و کاهش آهنگ افزایش جمعیت را با مشکل روبهرو کرده است. این فرآیند دقیقا مشابه خودرویی است که در سرعت بالا راننده آن ترمز میکند. کاملا بدیهی است که این خودرو بلافاصله متوقف نخواهد شد. البته مشکل دیگری نیز در این میان خودنمایی میکند. در برخی جوامع هنوز فرهنگ داشتن چندین فرزند در ذهن بسیاری از زنان دست نخورده باقی مانده است و از این رو حتی اگر برنامههای جهانی در خصوص کاهش جمعیت و تنظیم خانواده به صورت گسترده پیاده شوند، با این حال به نظر میرسد یک تا 2 نسل دیگر به تثبیت جمعیت زمین فاصله باقی مانده باشد.
باید پذیرفت که سرزمینهای توسعهیافته نیز هیچگونه حاشیه امنیتی ندارند. علت این است که براساس آمار و ارقام موجود و به رغم 1/2 زاد و ولد به ازای هر زن، تا سال 2050 حدود 42 میلیون نفر دیگر به جمعیت کشورهای توسعهیافته و پیشرفته جهان افزوده خواهد شد. اداره آمار ملی انگلیس پیشبینی کرده است که در سال 2051 بالغ بر 77 میلیون نفر در این کشور اروپایی زندگی خواهند کرد و این درحالی است که جمعیت این کشور هم اکنون 61 میلیون نفر است. البته تا آن سال 89 میلیون تن به تنهایی به جمعیت آمریکا اضافه میشود که عمدتا به دلیل مهاجرتهایی است که به این کشور صورت میگیرد.
آب و غذا
براساس آماری که از سوی سازمان بهداشت جهانی منتشر شده است، هم اکنون 1/1 میلیارد نفر از جمعیت زمین دسترسی به آب ندارند. همزمان با افزایش جمعیت، منابع آبی کاهش مییابد چون این منابع محدود هستند. این کاهش منابع به چند فاکتور مهم بازمیگردد. رشد اقتصادی و افزایش مهاجرت به شهرها به معنای آن است که در کشورهایی نظیر چین، تقاضاها برای آب و غذا به مرز انفجار خواهد رسید.
این مسأله نگرانکننده تأثیر زیادی نیز بر سیستمهای بهداشتی و دفع فاضلاب در چنین کشورهایی خواهد داشت. از سوی دیگر تغییرات جوی زمین همچنان ادامه دارد که این مسأله موجب خواهد شد در چند دهه آینده کمآبی تا 20 درصد افزایش خواهد یافت و این به معنای آن است که حدود یک میلیارد نفر از جمیعت زمین در معرض خطر توسعه مناطق بیابانی زمین خواهند بود. همچنین، پیشبینی میشود که تا اواسط قرن حاضر بیش از 2 میلیارد نفر در 48 کشور جهان در معرض کمآبی قرار گیرند که این نگرانی بر ترس از وقوع نزاع بر سر منابع آبی و رودخانهها دامن میزند. اما این وضعیت زمین در دهههای آینده درخصوص منابع غذایی نیز نگرانکننده خواهد بود، به طوری که سازمان غذا و کشاورزی فائو از وجود 850 میلیون نفر در سراسر جهان خبر میدهد که دچار سوءتغذیه هستند. شمار قابل توجهی از این رقم در کشورهای در حال توسعه زندگی میکنند یعنی 60 درصد در آسیا و 25 درصد در آفریقا.
آمارها چه میگویند؟
بر اساس آمار و ارقام رسمی، تا سال 2050 میلادی 9 کشور جهان از جمله آمریکا، هند و چین سهم 50 درصدی در افزایش جمعیت زمین خواهند داشت. البته در کشوری همچون چین که پرجمعیتترین کشور جهان به حساب میآید، سیاست تکفرزندی تأثیر قابل توجهی در کنترل جمعیت آن داشته است به طوری که از سال 1978 که این سیاست به مرحله اجرا در آمده است، از به دنیا آمدن 400 میلیون نوزاد جلوگیری شده است. در سال 2050 حدود 2 میلیارد نفر از جمعیت زمین بالای 60 سال سن خواهند داشت که این رقم 3 برابر رقم فعلی است. در حال حاضر نیز گروه سنی 60 و به بالا بیشترین نرخ افزایش جمعیت را دارد که به عقیده کارشناسان پیشرفتهای پزشکی از جمله موارد تأثیرگذار در این زمینه بوده است.
فاطمه پورمزرعه
رشد جمعیت تنها به کشورهای فقیر جهان منتهی نمیشود. اما در نقاط مختلف دنیا نرخ رشد جمعیت با سرعتهای متفاوتی به پیش میرود و حتی در برخی نقاط این سرعت آهنگ منفی به خود گرفته است. چندین دهه است که در برخی کشورهای توسعهیافته جهان شمار زاد و ولدها کمتر از نرخ مرگ و میر افراد است. حتی در چین که با 33/1 میلیارد نفر جمعیت، پرجمعیتترین کشور جهان است بیش از یک دهه است که رشد جمعیت منفی شده است و حتی کار به جایی رسیده که بتازگی مقامات رسمی در منطقه شهرنشین شانگهای قانون تک فرزندی را برداشته اند.