واقعیات و پیامدهای جنگ هسته ای
مقدمه
تصویر حقیقی از یک جنگ هستهای هنوز نه برای مردم ما و
نه برای مردم جهان به طور واقعی ترسیم نگردیده است. تجربه بمباران هستهای
ژاپن و حقیقت فاجعه دردناک بشری حاصل از آن و عواقب دهشت آور آن فاجعه تا
همین امروز در پرده ابهام باقی مانده است. ازدلایل این ابهام تسلط
رسانهای ایالات متحده بر جهان است که خود فاجعه آفرین جنگ هستهای بود.
سایر کشورهای قدرتمند از جمله شوروی سابق و حتی کشورهای اروپایی نیز به
این دلیل که خود دارای سلاح هستهای هستند، تصویر واقعی و وحشتبار فاجعه
را روشن نمیسازند. در صورت وقوع یک حمله هستهای، میزان تخریب و فاجعه
امروز مسلما میلیونها بار بیشتر از اولین حمله هستهای به شهرهای ژاپن
خواهد بود. متاسفانه مقامات حکومتی در کشورها نه تنها برای ارائه ابعاد
فاجعه آور یک جنگ هستهای به مردم نمیکوشند، که خود آنها نیز عمدتا
نمیدانند که ابعاد فاجعه تا به کجاست. به تصور آنها، همین که برای خود
پناهگاهی مطمئن دست و پا کردهاند، احساس امنیت کرده غافل از اینکه قدرت
تخریب و ادامه آلودگی و از بین رفتن فضای زندگی پس از بمباران حتی برای
آنها نیز ادامه حیات را ممکن نخواهد کرد.
مطلب حاضر ترجمه بخشی
از کتاب خانم دکتر هلن کالدکات تحت عنوان «خطر هستهای جدید» است که در
دست ترجمه میباشد. این کتاب پس از حادثه ١١ سپتامبر منتشر گردیده است.
خانم دکتر هلن کالدکات بنیانگذار و رئیس «موسسه تحقیقاتی سیاست هستهای» و
بنیانگذار سازمان «پزشکان برای مسئولیت اجتماعی»، و نامزد دریافت جایزه
صلح نوبل بوده و برنده جایزه Lannan برای آزادی فرهنگی در سال ٢٠٠٣
میباشد. دکتر هلن کالدکات به دریافت دکترای افتخاری از نوزده دانشگاه
معتبر جهان نائل گردیده است. ایشان که دارای تخصص پزشکی در رشته
بیماریهای کودکان است، بیشتراز سی سال زندگی خود را وقف مبارزه بین
المللی جهت افزایش آگاهی عمومی در زمینه خطرات کاربرد سلاحهای هستهای
برای سلامت انسان با دقت پزشکی در عصر هستهای کنونی نموده است.
داشتن
تصویری واقعی از فاجعه هستهای و عواقب وحشتآور آن از آن جهت امروز برای
ما ایرانیان لازم است که نه تنها مسئولین نظام با شاخ و شانه کشیدنهای
قلدرمنشانه و بازی با غرور ملی مردم در جهت دستیابی به سلاح هستهای بازی
با مرگ و نابودی کشور را جدی نمیگیرند، که حتی بخشی از مردم و از جمله
برخی شخصیتهای اپوزیسیون نیز گاه حتی استفاده از سلاح هستهای و مداخله
نظامی اسرائیل و امریکا را به قیمت فروپاشی نظام جمهوری اسلامی نیز توجیه
مینمایند.
ارزش اثر دکتر هلن کالدکات در ارائه تصویری است از
فاجعه هستهای که اگر مورد توجه عموم قرار گیرد، نه تنها به بزرگترین جنبش
ضد سلاح هستهای در کلیه کشورها تبدیل خواهد شد که بسیاری از مسئولین
حکومتی نیز با آگاهی از عواقب فاجعه آور آن برای آنها و خانوادههایشان از
چنین بازی مرگباری دوری خواهند گزید.
واقعیت جنگ هستهای
نتایج نهایی و احتمالی یک جنگ هستهای چیست؟ نابودی کره زمین.
چه بسا همین امشب یا فردا خطای یک انسان یا یک کامپیوتر، یا یک اقدام تروریستی، به وقوع چنین حادثهای منجر گردد.
واقعیت جنگ هستهای چیست؟
پیآمدهای پزشکی جنگ هستهای
در
صورت حمله هستهای روسیه به امریکا، کلاهکهای هستهای بر آسمان شهرهای
ایالات متحده در فاصله ٣٠ دقیقه پس از پرواز منفجر خواهند شد. (در مورد
چین، به دلیل استفاده از سوخت مایع در مقایسه با سوخت جامد، انفجار
کلاهکهای هستهای چند ساعت پس از پرواز به وقوع خواهد پیوست. گرچه این
اقدام غیرمنتظره نخواهد بود، اما خسارات مشابهی تولید خواهد کرد. درمورد
سایرکشورهای دارای سلاح هستهای از جمله هندوستان و پاکستان، بدلیل فقدان
تکنولوژی موشکی خطری ایالات متحده را تهدید نمیکند.) فرض بر این است که
شهرهای با جمعیت بیش از صدهزار نفر هدف حمله هستهای روسیه قرار میگیرند.
در فاصله این ٣٠ دقیقه، اولین سیستمهای مادون قرمز جستجوگر و هشداردهنده
ماهوارهای به مرکز فرماندهی استراتژیک هوایی آمریکا در کلرادو پیام
میفرستند. این مرکز پس از دریافت پیام، ریاست جمهوری ایالات متحده را
باخبر میسازد. رئیس جمهوری فقط سه دقیقه فرصت دارد که تصمیم به حمله
متقابل را اختیار نماید. در رابطه با سناریوی موجود برای حمله متقابل در
ایالات متحده، رئیس جمهور شلیک موشکها را فرمان داده و موشکهای هستهای
در فضا به پرواز درخواهند آمد و تمام این عملیات در فاصله کمتر از یک ساعت
تمام خواهد شد.
موشکها با سرعت بیشتر از بیست برابر سرعت صوت بر
فراز شهرها فرود آمده و منفجر خواهند شد. میزان حرارت و گرمای تولید شده
از انفجار با گرمای مرکزی خورشید برابر است. عملا هیچ سیستم خبردهنده به
جز رادیو و تلویزیونهای موجود به منظور خبررسانی وجود ندارد، مردم کمتر
از چند دقیقه بیشتر فرصت ندارند که به پناهگاهها هجوم بیاورند، تازه اگر
پناهگاهی وجود داشته باشد. هیچ فرصتی برای جمع آوری کودکان و اعضای
خانواده باقی نمیماند.
بیشتر شهرهای مورد حمله، مورد اصابت
بیشتر از یک بمب قرار خواهند گرفت. انفجار حاصل از بمب یا بمبهای هستهای
در صورت انفجار در سطح زمین حفرههایی به عمق هفتاد متر و قطر ٣٠٠ متر
بوجود خواهد آورد. گرچه بیشتر بمبها و انفجارها به گونهای برنامهریزی
شدهاند که که تولید فشارهای ناگهانی در هوا و جابجایی حجم قابل توجهی در
هوای اطراف خواهند کرد که این عمل باعث افزایش دامنه تخریب میشود. در
چنین وضعیتی، عمق حفرههای حاصل از انفجار کمتر گردیده ولی به فاصله هشتصد
متر از مرکز انفجار کلیه ساختمانها نابود گردیده و حتی تا فاصله سه
کیلومتری فقط ساختمانهای بتونی هستند که باقی خواهند ماند.
تا
فاصله چهار کیلومتری فقط شاهد اسکلت لخت ساختمانهای مخروبه خواهیم بود،
خانههای مسکونی بکلی ناپدید شده و پنجاه درصد جمعیت هلاک و چهل درصد بشدت
مجروح خواهند شد. تخریب ساختمانها و شدت انفجار بحدی است که قطعات تخریب
شده ساختمانها نیز در لحظه انفجار بر اثر مکش شدید هوا به بیرون پرتاب
شده و تبدیل به موشکهایی میگردد که با سرعت صدها کیلومتر در آسمان به
پرواز درمیآیند. فشار بیش از حد حاصل از انفجار (چندین برابر فشار جو)
باعث خواهد شد که پنجرههای ساختمانها از جا درآمده و خرد گردد،
میلیونها تکه شیشه خرد شده در حال پرواز در سطح زمین باعث خواهد شد که
جراحات وحشتناکی از جمله قطع سر و دست و سایر اعضای بدن انسانها را موجب
گردد. فشار بیش از حد ذکر شده همچنین پارگیهایی در بینی، دهان، ششها و
گوش انسانها خواهد شد، پارگی پرده گوش بر اثر این فشار از جمله موارد جدی
آسیبهاست.
بیشتر مردم دچار سوختگیهای شدید خواهند شد. در
بمباران هیروشیما که از بمب سیزده هزار تنی استفاده شد، مقایسه کنید با
بمبهای امروزی که قدرت تخریب آنها یک میلیون تن میباشد، باعث نابودی این
شهر گردید. از جمله فجایع آن میتوان از ناپدید شدن و محو کودکی نام برد
که سایه آن بر پیادهروهای شهر باقی ماند، یا جسد مادری که بچهاش را در
آغوش گرفته و در حال فرار بوده و به مجسمهای ذغالی تبدیل شده است. شدت
حرارت بقدری است که کلیه اجسام جامد از جمله مبلمان منازل، لباسها و اجسام
چوبی همزمان آتش گرفته و انسانها نیز به مشعلهای سوزانی در حال راه رفتن
تبدیل خواهند شد.
در فاصله شصت تا هشتاد کیلومتری انفجار، کلیه
انسانهایی که به انفجار نگاه کنند بر اثر سوختگی شبکیه چشم نابینا خواهند
شد. شدت انفجار و جابجایی هوا همزمان با آتش سوزیهای وسیع باعث میشود که
صدها هزار کیلومتر مربع از زمینهای اطراف محل انفجار در محاصره
آتشسوزیهای وسیع قرار گرفته و نابود گردد. آتش سوزیهای مهیب باعث تخلیه
اکسیژن داخل پناهگاهها شده و مردم درون پناهگاهها از کمبود اکسیژن تنفسی
خفه خواهند شد. (در جنگ جهانی دوم بر اثر انفجار بمبهای معمولی چنین
حادثهای در شهرهامبورگ آلمان اتفاق افتاد. درجه حرارت بر اثر انفجار
بمبها داخل پناهگاهها به هشتصد درجه سانتیگراد رسید.)
ریزش مواد رادیو اکتیو پس از انفجار
بیشتر
شهر و ساکنین آن به غبار رادیواکتیو تبدیل شده که به شکل ابری قارچگونه
بر شهر فرود میآید. بسته به شدت باد و شرایط آب و هوایی منطقه، ریزش
غبار رادیو اکتیو حاصل از انفجار بمبهای مهلک و مرگآور تا هزاران
کیلومتر مربع را خواهد پوشاند. میزان پنج هزار واحد راد ( rad واحدی برای
میزان تششع جذب شده) یا بیشتر برای آنهایی که در معرض آن قرار گرفتهاند،
حتی اگر زنده مانده باشند باعث بروز بیماریهای شدید و حاد مغزی میگردد،
سلولهای مغزی بشدت آسیب دیده و متورم میشوند و بدلیل حجم ثابت جمجمه و
فشار حاصل از تورم سلولهای مغزی، فشار داخل جمجمه افزایش یافته و موجب
نشانههایی از هیجانات سریع، حالت تهوع شدید، سرگیجه، اسهال، غش سردردهای
بسیار شدید و به دنبال آن بیهوشی و مرگ در فاصلهای کمتر از بیست و چهار
ساعت میشود.
حتی مقدار کمتر رادیواکتیویته حدود هزار راد باعث
مرگ خواهد شد، مرگی در اثر بیماریهای گوارشی که براثر مرگ سلولهای سطحی
دستگاه گوارشی اتفاق خواهد افتاد و همچنین از بین رفتن سلولهای مغز
استخوان که وظیفه مقابله با عفونت و انعقاد خون را به عهده دارند. در
فاصلهای کمتر از دو هفته، زخمهای درون دهان، از دست دادن اشتها، دردهای
شدید معده، سرگیجه و استفراغ و اسهال خونی باعث از دست رفتن مایعات بدن
گردیده و عفونت و خونریزی و گرسنگی حاصل از آن باعث مرگ میشود.
میزان
٤٥٠ راد باعث مرگ بیش از پنجاهدرصد جمعیت میگردد. ریزش مو، استفراغ
شدید، اسهال خونی توام با خونریزیهای زیرپوست و لثه پیش میآید. مرگ بر
اثر خونریزیهای داخلی، عفونت حاصل از زخمها و عفونتهای خونی اتفاق
میافتد. آسیبهای شدید جسمی و روحی پس از ریزش مواد رادیو اکتیو باعث
میشود که بیماران در اثر میزان کمتر راد جان خود را از دست بدهند.
نوزادان و کودکان وسالمندان نسبت به سایر افراد به رادیواکتیو حساس تر
بوده و آسیب پذیری بیشتری دارند. در منطقه بمباران شده دلایل مرگ و میر در
واقع ترکیبی است از آسیبهای روانی، سوختگیهای ناشی از انفجار،
بیماریهای ناشی از تششع رادیواکتیو، و گرسنگی، عملا هیچ امکان پزشکی قابل
دسترسی نبوده و حتی استفاده از داروهایی برای تسکین درد وجود ندارد چرا که
پزشگان و مراکز درمانی نیز در منطقه بمباران شده بوده و آسیب دیدهاند.
نیروگاههای هستهای
ایالات
متحده علاوه بر شماری تاسیسات خطرناک هستهای مربوط به دوران جنگ سرد،
دارای صدوسه نیروگاه هستهاست. در صورتیکه یک بمب یک هزار کیلو تنی (مگا
بمب) به یک نیروگاه هستهای هزارمگاواتی و حوضچههای سردکننده آن که حاوی
میزان متراکمی از سوخت هستهای است اصابت کند، فضایی به اندازه کل کشور
آلمان غربی را برای همیشه آلوده خواهد کرد. آژانس بینالمللی انرژی اتمی
(IAEE) نیروگاههای هستهای را به عنوان یکی از اهداف مورد نظر تروریستها
پس از ١١ سپتامبر اعلام نموده است.
بیماریهای حاصل از انفجار
میلیونها
جسد از انسانها و حیوانها در منطقه بمباران شده، آلوده به ویروسها و
باکتریهایی که در محیط آلوده به رادیواکتیو تغییرات ژنتیک حاصل کرده و
کشنده تر میشوند، متلاشی میشوند. هزاران میلیارد حشرهای که طبیعتا در
مقابل رادیواکتیو مقاومت هستند، همچون مگسها، پشهها، سوسکها و شپشها
بیماریها را از اجساد مرده به افراد زنده منتقل خواهند کرد. افرادی که در
اثر انفجار دفاع بدنی آنها بشدت آسیب دیده و با توجه به میزان آلودگی
رادیواکتیو در محیط بشدت در معرض آسیب پذیری هستند. انواع جوندگان بشدت در
سیستمهای فاضل آب تخریب شده و مزارع تولید مثل کرده و باعث انتقال
بیماریهای واگیردار که تا بحال تحت کنترل بوده، میشوند، بیماریهایی از
جمله سرخک، فلج اطفان، حصبه، وبا، سیاه سرفه، دیفتری، آبله، طاعون، سل،
مننژیت، مالاریا و یرقان دوباره در ابعاد وسیع ظاهر خواهند شد.
کلیه
کسانی که به پناهگاههای هستهای فرار کرده و در آنجا از کمبود اکسیژن
دچار خفگی نشده و جان بدر بردهاند، باید حداقل به مدت شش ماه در
پناهگاهها باقی بمانند تا زمانی که میزان رادیواکتیو در فضای بیرون به
اندازهای کم شود که حیات امکان پذیر باشد. فرض بر آن است که افراد مسن تر
از آن جهت که زمان زیادی از عمر آنها باقی نمانده، برای تهیه غذا به بیرون
از پناهگاهها فرستاده شده و وظیفه تهیه غذا به آنها واگذار میگردد.
البته قابل تذکر است که انواع مواد غذایی به علت تمرکز شدید عناصر رادیو
اکتیو در گیاهان بشدت آلوده خواهند بود.
زمستان هستهای
در
پایان باید به تاثیر سیستماتیک جنگ هستهای بر جهان نظر افکند. آتش
سوزیهای وسیع و طوفانهای آتش چاههای نفت، تاسیسات شیمیایی، شهرها و
جنگلها را سوزانده و دور کره زمین را با ابر ضخیمی از گاز و دود سیاه
رادیو اکتیو خواهد پوشاند. این ابر ضخیم باعث خواهد شد که نور خورشید به
کمتر از هفده درصد (%١٧) شرایط عادی آن به زمین برسد. حداقل یک یا دوسال
لازم است که درجه حرارت و نور در سطح زمین به وضعیت طبیعی آن بازگردد.
تابش اشعه ماوراء بنفش بشدت افزایش خواهد یافت. شدت برودت و سرما در سطح
زمین سیستم دفاع بیولوژیک برای حفظ تمدن بشری را نابود نموده و موجب
گرسنگی، کم آبی، و فقدان حرارت فراگیر میگردد.
براساس سند منتشر
شده در سال ١٩٨٥ توسط دفتر سیاست گذاری علم و تکنولوژی (SCOPE) "مجموع
خسارات وارده بر سیستم دفاع جامعه تا به حدی است که تقریبا همه ابناء بشر
در سطح کره زمین از بین خواهد رفت، هیچ تفاوتی بین کشورهای در حال جنگ و
دیگر کشورها نیست. در حقیقت تمام جامعه بشری و نه تنها کشورهای در حال
جنگ، در گروگان یک جنگ همه جانبه هستهای در خطر نابودی است."
پیمان
پیشنهادی START III بین ایالات متحده و روسیه، حتی در صورت اجرای کامل آن،
هنوز بین سه تا پنج هزار بمب هیدروژنی را که آماده شلیک میباشند، شامل
نمیشود. همین تعداد بمب هیدروژنی برای یک زمستان هستهای کافی است. هزار
بمب ١٠٠ کیلوتنی میتواند ١٠٠ شهر را نابود کند، احتمال مشخصی که با توجه
به تواناییها و طرحهای موجود بعید به نظر نمیرسد.
جنگ هستهای تصادفی
در
تاریخ ٢٥ ژانویه ١٩٩٥، تکنیسینهای نظامی در یکی از مراکز رادار روسیه در
شمال این کشور سیگنالهایی را دریافت کردند که نشانگر پرواز یک موشک
آمریکایی از یکی از سواحل نروژ بر فراز و در جهت فرود بر این کشور بود.
این موشک در حقیقت حامل یک سیستم اکتشافی علمی بود که قبلا به اطلاع
مقامات روسی رسیده بود، اما گویا یا فراموش شده و یا اینکه نادیده گرفته
شده بوده است. مقامات روسی با آگاهی از اینکه زیردریاییهای امریکایی
امکان شلیک موشکهایی را دارند که هرکدام از این موشکها خود دارای ٨ بمب
مرگبار هیدروژنی است و در فاصله ١٥ دقیقهای مسکو قرار گرفتهاند، تصور
کردند که ایالات متحده جنگ هستهای علیه این کشور را آغاز کرده است.
برای
اولین بار در تاریخ روسیه کامپیوتر ویژه نگهداری رمزهای شلیک موشکهای
هستهای باز شد. رئیس جمهوری روسیه، بوریس یلتسین فقط سه دقیقه فرصت داشت
که پشت این کامپیوتر قرار گرفته و با مشاورین عالیرتبه نظامی خود اقدام به
شلیک موشکهای هستهای نماید. در آخرین لحظات پیش از شلیک، موشک آمریکایی
تغییر جهت داد و یلتسین و سایر مقامات روسیه متوجه شدند که روسیه مورد
حمله هستهای قرار نگرفته است.
اگر روسیه موشکهایش را شلیک کرده
بود، سیستمهای ماهوارهای هشدار دهنده و جستجوگر امریکایی فورا پرواز
موشکهای روسی را کشف کرده و به ستادفرماندهی در Cheyenne Mountain گزارش
میکرد. متعاقب آن رئیس جمهور ایالات متحده در جریان حمله قرار میگرفت که
فقط سه دقیقه فرصت داشت که اقدام به شلیک موشکهای امریکایی از خاک این
کشور نماید، به این معنی که جهان ما در کمتر از چند دقیقه در آن روز به
کلی ویران میشد.
امروز در روسیه سیستمهای فرماندهی هستهای و
هشدار دهنده و اعلام خطر در حال زوال هستند و فقط یک سوم از رادارهای این
کشور کار میکنند. سیستم اخطار دهنده اولیه در روسیه حداقل در روز هفت
ساعت بطور متوسط دچار اختلال میگردند. همچنین دو ناحیه از ٩ ناحیه
جغرافیایی تحت پوشش دفاع ضد موشکی در این کشور در شرایط حاضر زیر پوشش
نبوده و بدتر از آن تجهیزات کنترل کننده سلاحهای هستهای مرتبا دچار
اشکالات فنی بوده و تجهیزات سرنوشت ساز الکترونیکی و کامپیوترهای کنترل
کننده سلاح هستهای بارها خود به خود و بدون هیچ دلیل معینی به حالت آماده
باش در آمدهاند. بر طبق گزارشات سازمان CIA در پاییز سال ١٩٩٦ حداقل هفت
مورد اختلاف در تاسیسات هستهای روسیه به وجود آمد. علت این اختلالات فقط
و فقط تلاش عدهای به منظور دزدیدن و فروش کابلهایی بود که در این
تاسیسات حساس بکار رفته بود. سیستم هستهای آسیب پذیر کنونی روسیه به
آسانی تحت تاثیر بحرانهای داخلی و خارجی قرار میگیرد بویژه زمانی که خطر
جنگ هستهای به گونه واقعی یا اتفاقی به یک خطر واقعی تبدیل شود.
ایالات
متحده نیز به همین ترتیب از چنین اشتباهاتی بری نیست. به عنوان مثال در
ماه آگوست سال ١٩٩٩ سازمان نقشه برداری و کارتوگرافی (NIMA) اقدام به نصب
سیستم جدید کامپیوتری به منظور مقابله با مشکلات فنی معروف به Y٢K (در
آستانه سال ٢٠٠٠) نمود. این اقدام موجب گردید که در کامپیترهای این موسسه
اختلال ایجاد گردیده و برای روزهای متوالی قابلیت کشف و ردیابی هوایی را
در این موسسه دچار نابینایی نمود و عملا بیشتر از هشت ماه طول کشید تا
سیستم مورد نظر ترمیم گردد. به گزارش نیویورک تایمز بخشی از سیستم هشدار
دهنده دفاع هستهای ایالات متحده حداقل به مدت یک سال دچار اختلال جدی
بوده است. جالب توجه است که نگارنده در همان زمان در یک جلسه در ضلع غربی
کاخ سفید که به منظور بررسی خطرات احتمالی (مشکل کامپیوتری سال ٢٠٠٠) در
رابطه با سلاحهای هستهای برگزار میشد، از طرف چندین مقام مسئول وزارت
دفاع اطمینان داده شدم که همه چیز تحت کنترل بوده و هیچ مشکلی در رابطه با
نصب سیستمهای جدید وجود ندارد، غافل از اینکه درست در همان زمان سیستم
اطلاعاتی آنها از کار افتاده بود.
چنین وضعیتی بالقوه فاجعه
آفرین است. اگر مقامات ایالات متحده نتوانند مشاهده کنند که روسها با
موشکهای هستهای خود چه خواهند کرد و بالعکس، بخصوص در یک برهه بحرانی در
مناسبات بین المللی، احتمال بسیار جدی وجود دارد که اشتباهاتی به منظور
خنثی سازی حمله متقابل به یک فاجعه هستهای منجر گردد. این وضعیت بویژه پس
از ١١ سپتامبر از اهمیت بیشتری برخوردار است.
ارتش و شکست راهبرد نظامی عراق در جنگ تحمیلی |
از: علی سجادی انصاری حدود ساعت 1400 روز 31 شهریور سال 1359 فرودگاه تهران و چندین فرودگاه، مراکز نظامی و اقتصادی 19 شهر ایران توسط هواپیماهای متجاوز عراقی بمباران شد و این آغاز جنگی بود که هشت سال به درازا انجامید؛ هرچند که در روزهای نخستین، کمتر کسی چنین زمان طولانی را برای آن پیشبینی میکرد. صدام حسین، رئیس رژیم بعثی عراق، با تحریک دشمنان انقلاب اسلامی ایران و در رأس آنان آمریکا، و متأثر از اخبار و اطلاعات عمدتاً ناصحیح که توسط گروهکهای مخالف و معاند نظام دریافت کرده بود و نیز برانگیخته از غرور کاذب و کینهای عمیق، راهبردی را انتخاب کرد که رزمندگان سلحشور ارتش اسلام، فقط به فاصله چند روز پس از آغاز جنگ، شکست آن را به رهبر خودکامه و خود بزرگبین عراق نشان دادند. صدامحسین بر اثر یک ارزیابی کاملاً غلط و اشتباه از توان رزمی نیروهای خود و ایران اسلامی، راهبرد «پیروزی سریع» را انتخاب کرد و اعلام نمود که طی سه روز خوزستان را فتح و آن را از ایران جدا خواهد کرد. اطمینان او به پیروزی چنان بود که از پیش، نقشه های جدیدی از منطقه خوزستان تهیه و نامهایی جعلی چون «الاحواز» به جای «اهواز»، «عبادان» به جای «آبادان»، «محمره» به جای «خرمشهر» و ... را بر روی آنها درج کرده بود. صدام آنچنان مغرور و فریفته قدرت ظاهری و پوشالی ارتش خود و حمایتهای همه جانبه شرق و غرب بود که در آغاز حمله زمینی به مرزهای ایران، شخصاً در پای یک عراده توپ 130 میلیمتری حاضر شد و درحالی که یار دیرین و متحد نزدیکش، ملکحسین پادشاه اردن، او را همراهی میکرد با کشیدن طناب، اولین گلوله توپ را به سوی ایران شلیک کرد تا به زعم خویش، افتخار این پیروزی سریع و آسان را به نام خود در تاریخ جنگهای جهان ثبت نماید. اما تقدیر الهی به گونهای دیگر رقم خورده بود و در سنتهای خداوندی هرگز نصرت و ظفر زورگویان و متجاوزان پیشبینی نشده بود. از آن گذشته، صدام نمیدانست که مشکلات موجود در ارتش ایران - که تا حدودی موجب بر هم خوردن سازمان آن شده بود - آن چنان عمیق نیست که فرزندان این ملت نتوانند در کمترین زمان ممکن خود را باز یابند و نه تنها خود آماده رزم و دفاع گرد، بلکه صدها هزار نفر از فرزندان مؤمن و رشید این مرز و بوم را آماده جانفشانی و دفاع از کیان اسلام و کشور نمایند. اولین پاسخ دندان شکن که چون پتکی بر سر صدام و ژنرالهای او فرود آمد، در بعد از ظهر همان روز 31 شهریور به عراق داده شد؛ زمانی که چندین فروند از جنگندههای نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران فقط به فاصله دو ساعت از آغاز تجاوز، پایگاههای کوت و شعیبیه عراق را مورد حمله قرار داده و بمباران کردند و فردای آن روز نیروی هوایی دلاور ارتش اسلام موفق شد با به پرواز درآوردن بیش از 200 فروند هواپیمای جنگنده و شکاری 140 فروند از آنها را از مرز عبور داده و نقاط حیاتی و حساس زیادی را در داخل خاک عراق بمباران کنند. نیروی زمینی ارتش بعث عراق هم هرچند پیشرویهایی را در روزهای نخستین جنگ در داخل خاک ایران انجام داد، اما مقاومتهای سرسختانه و دلیرانه نیروهای ارتش اسلام و داوطلبان شهادتطلب و جانبرکف مردمی، مانع از تحقق راهبرد «پیروزی سریع» ارتش عراق شدند. اگر پیروزی را نیل به اهداف تعیین شده و شکست را عدم دستیابی به آنها بدانیم، بدون کمترین اغراق و گزافهای باید قبول کنیم که عراق حتی در ماه اول، جنگ را باخت؛ چرا که در دستیابی به اهداف خود و بهویژه کسب یک پیروزی سریع و قاطع شکست خورد. و باز بدون کمترین تردیدی باید پذیرفت که در این شکست زودهنگام، ارتش جمهوری اسلامی ایران علیرغم مواجهه با مشکلاتی سنگین و کمرشکن نقشی تعیین کننده ایفا کرده است. نیروی زمینی، هوایی، هوانیروز و حتی نیروی دریایی با بهکارگیری تکاوران خود، به دشمن متجاوز یورش بردند و چنان زخمهای کاری به آنان وارد کردند که ادامه پیشروی برای آن غیرممکن و عراق ناگزیر شد از مناطق اشغال شده پدافند کند و شرایط برای آغاز مرحله دوم یعنی آفند متقابل و اخراج متجاوزین از خاک مقدس میهن اسلامی میسور و مقدور شود. ارتش سرافراز اسلام هم در مرحله سدّ دشمن، هم در مرحله آفند متقابل و اخراج او از خاک کشور و هم در مرحله تعقیب متجاوز به منظور تنبیه او حداکثر توان خود را در طبق اخلاص گذاشته و تقدیم ملت و رهبر فقید خود نمود. ارتش جمهوری اسلامی ایران، تحت فرماندهیهای الهی و داهیانه حضرت امام خمینی(ره) و با اتکا به ایمان، اعتقاد، دانش و تخصص بالای خود و با پشتیبانی ملت بزرگوار ایران درسی فراموش نشدنی به متجاوزین بعثی داد، درسی که امروز نیز متجاوزین و زورگویان دنیا برای تحمیل تجاوزی دیگر به ایران اسلامی پیوسته آن را مرور کرده و در تصمیم خود درنگ مینمایند. یاد و خاطره همه شهیدان وطن بهویژه 48 هزار شهید گلگون کفن ارتش جمهوری اسلامی ایران گرامی باد برای مقالات بیشتر به موضوع مقالات نظامی یا به جستجو مراجعه نمایید |
تهدیدات مکرر غرب؛ آزمونِ آزموده! |
سرمقاله چند هفتهای است که تهدیدات غرب و در رأس آن آمریکا، علیه ایران افزایش چشمگیری یافته است. البته جمهوری اسلامی ایران و ملت قهرمان عادت کردهاند که طی چند سال اخیر که موضوع فعالیتهای هستهای ایران در مجامع بینالمللی در دست بررسی بوده، هرگاه که به نقطه حساسی برای تصمیمگیری میرسد، شاهد اینگونه تهدیدات باشند و البته همه به خوبی میدانند که یکی از اهداف اصلی این تهدیدات تأثیرگذاری بر مجامع بینالمللی است تا تحت این فشارها تا جایی که ممکن است دست از حقیقت برداشته و با حمایت از مواضع غیر منطقی، خصمانه و ظالمانه آمریکا، جمهوری اسلامی ایران را متهم به تلاش برای دستیابی به سلاح هستهای و از آن بدتر، تهدید امنیت جهانی نمایند. اخیراً هم که آقای بوش پا را از این فراتر گذاشته و در کمال وقاحت اعلام میکند که فعالیتهای صلحآمیز هستهای ایران - که خود آن را توسعهطلبیهای ایران میخواند - میتواند آغازگر جنگ جهانی سوم باشد! ادعایی پوچ و مضحک که حتی دانشآموزان ابتدایی را نیز به تمسخر وا میدارد؛ چرا که آنها نیز میدانند که هر دو جنگ جهانی اول و دوم را غربیهای به اصطلاح متمدن و انساندوست و دقیقاً با اهداف توسطهطلبانه به راه انداختهاند که حاصل آن ویرانی نیمی از جهان و کشته شدن دهها میلیون نفر انسان بیگناه بوده است. نکته جالب توجه و قابل تأمل در این تهدیدات جدید، موضع یکی از کشورهای اروپایی است که خود را مهد آزادی و حقوق بشر میداند و در عین حال با پیشی گرفتن از آمریکا، تهدیداتی به مراتب شدیدتر و صد البته بیمحتواتر را علیه ایران اعلام میکند. گویا سردمداران جدید این کشور که از طرفداران پر و پا قرص صهیونیسم بینالملل میباشند و با حمایت مستقیم و بیچون و چرای آمریکا و رژیم صهیونیستی به قدرت رسیدهاند، فراموش کردهاند که زمانی دولت آنها از طرفداران و حامیان اصلی رژیم بعثی عراق بوده و از هیچگونه حمایت تسلیحاتی، مالی، سیاسی و تبلیغاتی از این رژیم فروگذار نکردند، ولی سرانجام ناگزیر شدند به همراه سایر حامیان صدام سر تسلیم در مقابل ملت بزرگ ایران فرود آورند. چه کسی میتواند حمایتهای بیدریغ اینان از رژیم بعث عراق و شخص صدام حسین را فراموش کند و حال آنکه اگر حمایتهای تمام نشدنی آنها از صدام نبود، در همان سالهای ابتدایی جنگ تحمیلی، ملت قهرمان ایران صدام و رژیم بعث را از اریکه قدرت به زیر میکشید و مردم دو کشور ایران و عراق، منطقه و جهان این همه مصیبت را پس از آن سالها تحمل نمیکردند. جالب اینجاست که سردمداران این کشور اروپایی پس از مخالفت اتحادیه اروپا با طرح پیشنهادی آنها مبنی بر تشدید تحریمها علیه ایران، قصد خود را مبنی بر تحریم یکجانبه کشورمان اعلام کردهاند که این ادعا مضحکتر از ادعای طنزآمیز اولی است. متأسفانه مجال کندوکاو و موشکافی دقیق برای اثبات پوچی و بیمحتوایی تهدید این دولت اروپایی در این مقال وجود ندارد و فقط یادآوری یک نکته را کافی میدانیم و آن اینکه، ارتش این کشور طی یک قرن اخیر هیچ افتخار نظامی جز سرکوب مردمی مظلوم، فقیر، پابرهنه و آزادیخواه در ویتنام، الجزایر و تعداد زیادی از کشورهای عقب مانده آفریقایی در پرونده خود ثبت نکرده و البته در جنگ جهانی دوم نیز با یک هجوم به اشغال آلمان نازی درآمده است! و اما آمریکا که چند سال خطر هستهای ایران را در گوش جهانیان فریاد کرده، امروز ناامید از همراهی آنها، اتهام دیگری را برجسته میسازد تا به این ترتیب حس ترحم و همدردی شهروندان آمریکایی و احتمالاً شهروندان سایر کشورها را به نفع خود جلب نماید. دولت آمریکا ادعا میکند که جمهوری اسلامی ایران با حمایت از شورشیان عراق، حدود 200 هزار نفر نیروی نظامی مجهز به پیشرفتهترین تجهیزات را به استیصال کشانده است. هرچند این موضوع نیز ادعایی پوچ و بیاساس است، اما آیا دولت آمریکا نمیداند که با چنین اتهامی، ضعف و ناتوانی خود را در برابر ایران اسلامی به اثبات میرساند؟! اگر جمهوری اسلامی ایران قادر است با صرف اندکی از توان نظامی خود اینگونه آمریکا را مستأصل کند، پس در این صورت چه جایی برای تهدید ملت سلحشور و قهرمان ایران که امروز قویتر از هر زمان دیگری است، باقی میماند؟ واقعیت این است که آمریکاییها، خود بهتر از هرکس به دروغ بودنها ادعا و اتهامات خود واقفند و در عین حال بهتر از هرکس دیگر از اقتدار و توانایی ملت و نیروهای مسلح ایران اسلامی آگاهی دارند و میدانند که نباید آزموده را آزمود؛ چرا که آزموده را آزمودن خطاست! |
نکاتی در مورد درمانهای غلط و خطرناک
آنچه خانواده معتاد باید بدانند
با تغییر تدریجی شیوه زندگی بدنبال پیشرفت تمدن ، همانگونه که بشر از رفاه بیشتری برخوردار می شود عوارض و معضلات نیز رخ می نماید . زمانی انسانها به شیوه ای سنتی و ابتدائی زندگی می کردند و مسائل و مشکلات جمعی و روانی شان را نیز سنتی حل می کردند اما با تغییر شیوه زندگی به شکل امروزی و جدید گاهی مسائلی ایجاد می شود که حل آن از عهده بسیاری از افراد خارج است .
بروز بیماریهای روانی و سیر تدریجی آن منجر به ایجاد رفتارها و عادت هایی در انسان می شود که بعضاً کنترل و ترک آن بسیار مشکل و گاهی غیرممکن است .
اعتیاد انسان به مصرف مواد و داروها از جمله این عادت هاست . طبق آخرین آمارها در کشور 5000000 نفر از افراد حداقل یک بار مصرف مواد مخدر را تجربه کرده اند و 2000000 نفر معتاد به آن هستند . سیر پیشرونده اعتیاد به مواد و ترویج روشهای مصرف غیربهداشتی آن همچون تزریق مواد مخدر با سرنگ مشترک منجر به بروز بیمایهای لاعلاجی همچون ایدز می شود که بیش از 70000000 نفر را در جهان گرفتار نموده است و در کشور ما نیز بیش از 14000 نفر به آن آلوده اند . مجموعه مسائل موجود ، دست اندرکاران و آگاهان را می بایست وادار به برنامه ریزی و اقدامات مناسب جهت کنترل معضلات اجتماعی نماید . یکی از استراتژی های مهم مبارزه با بروز معضلات اجتماعی ، آموزش و اطلاع رسانی است . ما نیز به نوبه خود کوشیده ایم سهمی کوچک در آگاهی رسانی به جوانان و هم وطنان داشته باشیم و با ترسیم روشهای پیشگیری و درمان معضل اعتیاد ، قدمی هر چند کوچک برای کمک به هم وطنان خود برداریم .
انواع مواد
خانواده حشیش : حشیش ، چرس ، بنگ و ....
خانواده مخدرها : تریاک ، هروئین ، کراک هروئین ، مورفین ، کدئین و ...
خانواده محرکها : متاآمفتامین ( یا شیشه ) ، ریتالین و ...
خانواده کوکائین : کوکائین و کراک کوکائین
خانواده توهم زاها : LSD یا اسید لیزرژیک ، اکستازی و ...
خانواده مواد استنشاقی : چسب ، بنزین ، تینر و ...
داروها :
داروهای مخدر یا محرک مثل ترکیبات کدئین ، دیفنوکسیلات ، ترامادول ، ریتالین ، فن فلورامین ، پزودوافدرین و ...
داروهای خواب آور مثل خانواده بنزودیازپین ها شامل دیازپام ، اکسازپام ، لورازپام ، فلورازپام و .... یا خانواده فنوباربیتال
الکل و مشروبات الکلی
مواد مخدر :
مواد مخدر طبیعی (natural opiates ) ( مانند تریاک ) از جوانه تریاک (papaver somniferum) (opium poppy) که یک گیاه زیبا و گل دهنده است و سالیانه جوانه می زند ، گرفته می شود . این گیاه تا ارتفاع یک متر رشد می کند و گلهای آن به رنگهای سفید ، صورتی ، قرمز و بنفش است.
قدمت استفاده از مواد مخدر به 6 هزار سال قبل برمی گردد . از مواد مخدر برای درمان بیماریهای متفاوتی از جمله بیماری افسردگی استفاده می شد . استفاده از این ماده بسیار گسترده بود و اغلب افراد از آن برای درمان خود استفاده می کردند . چرا که عمدتاً به عنوان مرهمی برای تمامی مشکلات آدمی (از جمله کاهش درد ، درمان سرفه و اسهال ) پنداشته می شد . لذا ، تجارت و داد و ستد این ماده مخدر رشد چشمگیری داشت .
اصطلاح شناسی
مواد مخدر از مشتقات تریاک (opium ) هستند که شامل مورفین ، کدئین و مواد نیمه سنتز شده از آنها مانند هروئین می شود . اصطلاح اپیوئید ( opioid ) اصطلاحی است گسترده تر که تمامی آگونیستها ( agonists ) و آنتاگونیستهایی ( antagonists ) را که فعالیت مشابه مورفین دارند (مانند پپتیدهای اپیوئیدی طبیعی از جمله آندورفینها را ) شامل می شود . گاهی اوقات به اپیوئیدها اصطلاح مخدر اطلاق می گردد ، چرا که این مواد خواب آلودگی یا حالت شبه رویا که به آن چرت زدن (nod ) نیز گفته می شود ایجاد می کنند .
موارد استفاده
در سال 1806 داروساز آلمانی به نام فردریک سرترنر (Frederich serturner ) عنصر فعال موجود در تریاک را کشف کرد و آن را مورفیوم (morphium) نامید که برگرفته از لغت مورفیوس (morphius ) در زبان یونانی به معنای خدای رویاهاست .
در 1832 ماده کدئین کشف شد که این ماده نیز مانند مورفین ، دیگر ماده روان گردان موجود در تریاک به شمار می رود . شناسایی این مواد مصادف گشت با ابداع سرنگهای زیرپوستی (hypodermic syringes ) در اوایل دهه 1850 که این امر از یک سو به شکل چشمگیری به درمان دردهای شدید و از سوی دیگر به افزایش شیوع اعتیاد به مواد مخدر منجر شد . از آنجا که استفاده از مواد مخدر تحت هیچ گونه سیستم نظارت کننده ای قرار نداشت و دسترسی به آنها نیز بدون نسخه پزشک ممکن بود ، لذا شیوع آن افزایش چشمگیری پیدا کرد . علاوه بر این ، استفاده از این مواد در میان بسیاری از سربازان که در جنگهای قرن نوزدهم مانند جنگ داخلی آمریکا (1861-1865) شرکت داشتند ، رواج یافت و زمانی که این سربازان از جنگ برمی گشتند اعتیاد آنان به این مواد ادامه می یافت . از این رو اعتیاد به تریاک در آن زمان ، به عنوان بیماری سربازان (soldiers disease ) شناخته شد .
طی قرن نوزدهم ، تعداد پزشکان و درمانهای پزشکی بسیار محدود بود و برای رفع این کمبود ، صنعت جدیدی به وجود آمد که استفاده از داروهای مقوی حاوی مواد مخدر و شربتهای مختلف حاوی این ماده را تشدید کرد . این داروها و شربتها بسیار ارزان قیمت بود و موجب کاهش درد و نا آرامی و رفع اسهال و سرفه می شد ، ولی در عین حال مواد اعتیاد آور بود . در ایالات متحده ، نگرانی از افزایش تعداد افراد مبتلا به اعتیاد به مواد مخدر باعث وضع قانون غذا و دارو (food and drugs act ) در سال 1906 و نهایتاً قانون مواد مخدر هاریسون گشت که براساس آن تجویز این مواد تحت کنترل و نظارت پزشکان قرار گرفت . (رابینز ، 1973 )
مواد مخدر نیمه سنتز شده ( نیمه مصنوعی )استفاده گسترده از مواد مخدر و توانایی چشمگیر آنها در کاهش درد ، و نیز وجود بازار بالقوه سود آور ، باعث شد تا تحقیقات بسیاری در خصوص ساختار شیمیایی این مواد انجام پذیرد . در اواخر قرن هجدهم ، محققان دریافتند که با اضافه کردن دو گروه استیل به مولکول مورفین ، می توان به ماده جدیدی به نام هروئین دست یافت . اضافه شدن دو گروه استیل به مورفین باعث افزایش حلالیت آن در در چربی می شود و نهایتاً آن را قادر به عبور سریع از سد خونی می سازد.
هروئین با ورود به مغز مجدداً به مورفین تبدیل می شود . آثار مورفین و هروئین کاملاً مشابه یکدیگر است ، با این تفاوت که هروئین 3 برابر قوی تر از مورفین است و سریع تر از مورفین اثر خود را اعمال می کند .
مواد مخدر سنتز شده (مصنوعی )
یکی از شناخته شده ترین مواد مخدر سنتز شده ماده متادون است که نیمه عمر طولانی ( چیزی حدود 18 تا 22 ساعت ) دارد . این ماده طی جنگ جهانی دوم توسط آلمانها به منظور مقابله و جبران کاهش مورفین و دیگر مواد بی حس کننده تولید شد. این ماده ابتدا دولوفین (dolophine ) (گرفته شده از نام آدولف هیتلر ) به منظور درمان معتادان به هروئین به بازار آمد . متادون دارویی است اعتیادآور و روان گردان ، ولی زمانی که در شرایط کنترل شده کلینیکی مصرف شود باعث کاهش نیاز به مواد مخدر در محیطهای غیر قابل کنترل (مانند خیابانها) می شود . علاوه بر این ، استفاده از آن درمقدار بالا نه تنها باعث انسداد و یا از بین رفتن آثار سرخوشی هروئین می شود بلکه خطرهای مرتبط با استفاده جمعی از سرنگهای آلوده به ویروس ایدز ویا هپاتیت را کاهش می دهد .
ماده مخدر سنتز شدهی دیگر مپریدین (meperidine ) یا دمرول (Demerol ) نام دارد که در مقایسه با متادون از نیمه عمر کوتاه تری برخوردار است .( جافی و مارتین (jaff & martin ) ، 1975 )
پپتیدهای اپیوئیدی مغز
همانطور که ذکر شد ، اپیوئیدها موادی اعتیادآور و روانگردان هستند و سلامت افراد را به خطر می اندازند ، لذا در اینجا این سوال مطرح می شود که به چه علت بدن افراد به اپیوئیدها پاسخ میدهد ؟ در اوایل دهه 1970 محققان دریافتند که گیرنده های مواد مخدر درونزاد (endogenous) نه تنها در سیستم اعصاب مرکزی بلکه در سیستمهای دیگری مانند معدی - روده ای نیز وجود دارند .
دلیل وجود گیرنده های خاصی مانند این نوع گیرنده ها در بدن اینست که بدن خود به تولید موادی که شبیه مواد مخدر خارجی (exogenous opioids) هستند ، می پردازد . اولین اپیوئیدهای پپتیدی درونزادی که کشف شدند دارای زنجیره آمینواسید کوتاهی بودند که به نامهای لوسین – انکفالین (leucine-enkephaline ) و متایونین – انکفالین (methionine-enkephalin ) شناخته شدند .به دنبال شناسایی این دو اپیوئید پپتیدی ، اپیوئید پپتید دیگری به نام بتا اندورفین(beta endorphin ) نیز کشف شد که قسمتی از ساختار آمینو اسیدی آن شبیه ساختار آمینو اسیدی متایونین – انکفالین بود .
با پیشرفت فناوری و افزایش تحقیقات ، محققان دریافتند که آندورفینهای مختلف و متنوعی در مغز و دیگر قسمتهای بدن تولید و ساخته می شوند که هدف آنها مقابله طبیعی بدن با درد است ؛ برای مثال تحقیقات نشان داده اند که در حین تولد نوزاد ، وقایع آسیب زا و نیز در حین دویدن ، میزان آندورفین موجود در پلاسما افزایش می یابد . در حقیقت ، درخصوص مورد آخر( دویدن ) ، افرادی که به شکل مرتب به ورزش دویدن می پردازند ، از پدیده ای به نام سرخوشی دونده (runners high ) برخوردارند که طی آن فرد دونده میزان لذت زیادی را در حین دویدن و بعد از آن احساس می کند.(بلوم (bloom )،1983 )
آنتاگونیستهای اپیوئیدیآنتاگونیستهای اپیوئیدی داروهایی هستند که از تأثیرگذاری مواد مخدر بر گیرنده های مربوطه پیشگیری می کنند و آثار آنها را خنثی میکنند . در صورتی که این دسته از داروها به شکل داروی پیشگیری کننده (prophylactic ) استفاده شوند ، مواد مخدر مسمومیتی ایجاد نخواهند کرد . آنتاگونیستهای اپیوئیدی آن قدر در خنثی کردن آثار مواد مخدر موثرند که از آنها در درمان مسمویت ناشی از استفاده بیش از حد (overdose) دارو استفاده میکنند؛ برای مثال ، داروی نالوکسون ( نارکن ، narcan )، که یک آنتاگونیست اپیوئیدی است بدین منظور استفاده میشود . این دارو، فقط بعد از چند ثانیه بعد از تزریق وریدی ، باعث میشود تا بیمارانی را که دچار حالت اغمای ناشی از استفاده بیش از حد اپیوئیدها شده اند ، به سرعت به حالت هوشیاری برگرداند . آنتاگونیست اپیوئیدی دیگری به نام نالترکسون (ریویا،revia ) وجود دارد که در درمان معتادان به الکل و هروئین موثر است . تأثیرات رفتاری – زیستی مخدرها در جدول 1-7 ذکر شده اند . (جافی و مارتین ، 1975 )
جدول 1-7 تاثیرات زیستی – رفتاری اپیوئیدها
انقباض مردمک چشم
کاهش میزان نبض
کاهش دمای بدن
کاهش تنفس
بازتابهای آهسته
تکلم آهسته و آرام
استفراغ
حافظه و توجه مختل
گیجی یا اغما
روشهای استفاده
1.دهانی : قدیمیترین روش استفاده از مخدرها، روش دهانی است . کیکهای تریاکی ، آب نباتها و شربتهای مختلف حاوی این مواد، جزو روشهای سنتی استفاده از مخدرها به شمار می روند . از آنجا که مخدرهای طبیعی از حلالیت نسبتاً کمی در چربی برخوردارند ، استفاده دهانی از آنها گرچه موثر است ، ارزش حیاتی (bioavailability ) چندانی ندارد .
2. ریوی : استفاده بیش از حد و گسترده تریاک در چین تا قبل از هزاره اول کاملاً عادی و از لحاظ اجتماعی قابل قبول پنداشته می شد ، در حالی که سیگار کشیدن (تنباکو ) به عنوان عملی اهانت آمیز و غیرقابل قبول به شمار می رفت .در 1644 ، امپراتور چین کشیدن سیگار را ممنوع اعلام کرد ، ولی در خصوص تریاک این ممنوعیت اعمال نگشت . به همین دلیل ، کشیدن تریاک به سرعت تبدیل به روش معمول استفاده از این ماده مخدر شد .
3. استنشاقی : پودر تریاک و هروئین را می توان از طریق بینی استفاده کرد . از این طریق این مواد به سرعت از پوشش بینی عبور کرده و وارد جریان خون می شوند . اگرچه تریاک معمولاً از این طریق استفاده نمی شود ، افرادی که برای اولین بار از این ماده استفاده می کنند ، آن را به این روش مورد استفاده قرار میدهند . از آنجا که هروئین ماده ای است با حلالیت بالا در چربی ، از این طریق به سرعت وارد جریان گردش خون می شود .
4. تزریقی : مورفین که به شکل مایع موجود است یا دیگر مواد مخدر حلال (مانند هروئین) را می توان از سه روش تزریق زیرپوستی ، درون عضلانی و درون وریدی استفاده کرد .
توزیع ، پخش و دفع : کلیه مخدرها در تمامی قسمتهای بدن توزیع و پخش می شوند ، بالاخص در قسمت دستگاه اعصاب مرکزی که تاثیرات روانگردانی خود را در آنجا اعمال می کنند . از آنجا که قابلیت حلالیت در چربی ، مواد مخدر طبیعی کم است ، عمدتاً کندتر از مخدرهای نیمه سنتز شده ، مانند هروئین ، وارد مغز می شوند ( بنت ، میچل و شاینر ، 1990 ) مانند داروهای دیگر ، اگر مواد شبه مخدر دود شوند (یا کشیده شوند ) به سرعت وارد خون می شوند . مواد مخدر در کبد متابولیزه می شوند و از نیمه عمر تقریباً کوتاهی برخوردارند (تقریباً سه ساعت ) . تنها مورد استثنا در این خصوص ، داروی متادون است که نیمه عمر آن چیزی حدود 22 تا 25 ساعت است .
مصارف پزشکی
استفاده عمده ازمواد شبه مخدر، مانند مورفین ، در درمان درد است . مواد شبه مخدر در کاهش درد بسیار موثرند . زمانی که افراد تحت تأثیراین مواد هستند ، از وجود درد آگاهی دارند ، ولی قادر به پاسخگویی به آن نیستند . مواد شبه مخدر که به شکل کدئین هستند در درمان سرفه بسیار موثرند ، گرچه مشتقهای سنتزشده آن مانند دکسترومتورفان (dextromethorphan ) بدون آنکه دارای خواص اعتیاد آور و مسکنی باشند ، در درمان سرفه نیز استفاده می شوند .
آثار مضردر مقایسه با داروهای روانگردان غیرمخدر ، مخدرها مضرات کمتری دارند . با این حال ، مخدرها مضرات بالقوه ای برای افراد دارند برای مثال این داروها از قابلیت اعتیاد آوری ونیز مسمویت بسیار بالایی برخوردارند . همچنین باعث کاهش فعالیت آن دسته از قسمتهای ساقه مغز می شوند که میزان دی اکسید کربن (co2) موجود در خون را کنترل می کنند . یکی از تبعات مسمومیت با مخدرها کاهش میزان تنفس و نهایتاً مرگ است . اکثر مخدرها باعث تحریک نورونهای موجود در قسمت بصل النخاع مغز و موجب رفلکس استفراغ می شوند . در نتیجه ، افرادی که از موادی مانند هروئین استفاده می کنند حالت تهوع و استفراغ را تا زمانی که وضعیت تحمل نسبت به این ماده و در آنها ایجاد نشده ، تجربه می کنند .
تأثیرمخدرها بر روی جنینزنان بارداری که از مخدرها سوء استفاده می کنند نه تنها خود بلکه جنین خود را در معرض خطر قرار میدهند . آن دسته از زنان معتاد به هروئین ، در صورت قطع مصرف این ماده ( زمانی که کودک آنها متولد می شود ) علایم ترک دارو را تجربه می کنند که این تجربه می تواند بسیار ناراحت کننده و مضر برای جنین آنها باشد . کودکان زنان معتاد به هروئین اغلب از ناراحتیهایی مانند بی قراری و تحریک پذیری رنج می برند . همچنین این کودکان به علایم ترکی که بزرگسالان از آن رنج می برند ( مانند آبریزش بینی ) نیز دچار می شوند و گریه آنها بسیار شدید است .
نوزادان زنان معتاد به هروئین اکثراً جثه کوچک تری دارند و محیط سر آنها بسیار کوچک تر از نوزادان مادران غیرمعتاد است . در ارتباط با رشد شناختی کودکان مادران معتاد به هروئین گزارشهای چندان روشن و واضحی در دسترس نیست . با این حال گزارشهای موجود حاکی از آن است که این کودکان زمانی که وارد دوره ابتدایی می شوند ، توانایی یادگیری شان نسبت به کودکان دیگر کمتر است و اکثراً دچار عقب ماندگی ذهنی (delayed mental ability ) و تأخیر رشد(delayed motor development ) می شوند . مادران معتاد به هروئین ، اغلب مواد دیگری (مانند نیکوتین ) نیز استفاده می کنند و از مراقبتهای پیش از تولد ( مانند مراقبتهای بهداشتی ، اجتماعی و روانی ) کمتری بهره مند می شوند . درنتیجه ، این عوامل می توانند منجر به تأثیرات عمیقی بر روی آنها و بروز بیماریها و استرس روحی – روانی درآنها گردد ، همچنین می تواند زمینه ساز بروز بیماریهای متعددی ( اعم از فیزیکی و روانی ) برای کودکان آنها نیز باشد.
سوء استفاده و وابستگی به مخدرها
پدیده تحمل نسبت به مواد مخدر فقط طی چند روز پس از استفاده از آن ایجاد می شود و با تداوم در طول فرایند اعتیاد افزایش می یابد. تحمل نسبت به مواد شبه مخدر بسیار جالب و متفاوت است . در پاره ای از مواد، شاید میزان بسیار کمی از اختلالات در فرد مسموم شده مشاهده می گردد برای مثال تحمل نسبت به آثار ضددردی و سرخوشی و همچنین تاثیرات جانبی استفاده از این مواد ( مانند استفراغ ) ایجاد می شود، ولی تحمل نسبت به تاثیرات ضد درد این گونه مواد مخدر بر روی انقباض مردمک چشم ایجاد نمی گردد و در خصوص تأثیریبوستی ایجاد تحمل بسیار کم است . در میان معتادان مزمن، حتی مقادیر بالای دارو سرخوشی کمی ایجاد می کندو استفاده از دارو فقط به منظور دوری جستن از بروز علایم ترک صورت می گیرد.
مواد شبه مخدر به طور کلی و بدون در نظر گرفتن نوع آنها ( طبیعی ، نیمه سنتز شده ویا سنتز شده ) وابستگی فیزیکی ایجاد می کنند . استفاده مرتب و منظم از این داروها نهایتاً ، بعد از قطع مصرف ، باعث بروز علایم ترک می شود . ترک داروهای مخدر ضددرد به ندرت زندگی فرد را به مخاطره می اندازد . این گونه علایم شبیه علایم بیماری آنفولانزاست، یعنی فرد دچار درد می شود واحساس خستگی، تحریک پذیری ، حساسیت بیش از حد وآبریزش بینی را تجربه می کند . بعضی از این علایم فقط به مدت چند ساعت بعد از آخرین دفعه استفاده از دارو بروز می کنند.
بیشترین و شدیدترین علایم ترک که شامل حرکات اسپاستیک (spastic movement) می شود ، 48 تا 72 ساعت بعد از آخرین دفعه استفاده از دارو رخ می دهد . با توجه به اینکه ترک مواد مخدر هیچ گونه تأثیرمثبتی بر پیامد پرهیز (abstinence) ندارد و در حقیقت احتمال پرهیز و قطع استفاده از مواد مخدر را افزایش نمی دهد ، با این حال ، علاقه و تمایل بسیاری ، از بعد کلینیکی نسبت به سم زدایی (detoxification) معتادان به مخدرها وجود دارد. چند گونه روش سم زدایی وجود دارد که در ذیل بدان می پردازیم :
روش یابوئی و یا "cold turkey" در این روش بیمار به ناگهان از مصرف مواد مخدر منع و دچار علایم ترک می شود . ترک ماده مخدر به این روش برای بیمار بسیار ناخوشایند و ناراحت کننده است ، ولی مرگ آور نیست .
ترک ماده مخدر با استفاده از دارو . در این روش بیمار ( یا فرد معتاد ) استفاده از مواد مخدر را با استفاده از دارو ترک میکند ، برای مثال کلونیدین (clonidine) (کاتاپرس ، catapres) باعث کاهش علایم ناراحت کنند ترک ، مانند تحریک پذیری بیش از حد می شود . داروی دیگری که در این روش استفاده می شود لوفکسیدین (lofexidine) است که هنوز داروی آزمایشی است و یا استفاده از داروهای مخدر متادون و بوپرنورفین که علائم بیمار را تخفیف می دهد .
درمانهای جایگزین (alternative treatments). یکی از روشهایی که در کاهش علایم ترک دارو در بعضی از بیماران موثر بوده است ، روش طب سوزنی (acupuncture) است .
بعد از انجام سم زدایی ، درمان درازمدت وابستگی مواد افیونی به دو شکل ادامه می یابد: پرهیز کامل یا پرهیز یاری شده (assisted abstinence) . برای دستیابی به پرهیز کامل ، فرد معتاد تشویق می شود در مراکز درمانی به منظور یادگیری و ایجاد مهارتهای زندگی عاری از هر گونه ماده مخدر ، شرکت کند. در این مراکز افراد می آموزند که چگونه از مواد مخدر دوری جویند و نیز چگونه بدون استفاده از ماده مخدر زندگی کنند .
در روش پرهیز یاری شده ، به فرد معتاد داروهایی مانند نالترکسون داده می شودکه یک آنتاگونیست مخدر است و تاثیرات لذت بخش مواد مخدر را خنثی می کند . علاوه بر نالترکسون ، داروی بوپرنورفین (buprernorphine) (بیوپرنکس ، bupernex) نیز به منظور یاری دادن به فرد برای ترک داده می شود . این دارو ، مخدری است که با خواص آگونیستی و آنتاگونیستی که دارد تأثیرخود را از طریق کاهش ویار برای مخدرهای دیگر مانند هروئین ، اعمال می کند . این گونه برنامه های درمانی در درمان افراد معتاد به مخدّر ها بسیار موثر بوده و آنها را از استفاده مجدد از داروهای مخدر، دور نگاه می دارد .
از دیگر داروهایی که به طور گسترده در درمان اعتیاد به مخدرها استفاده می شود، متادون است . این دارو در برنامه های درمانی متعددی در ترک فرد استفاده می شود، ولی بهترین برنامه درمانی متادون برنامه ای است که فرد معتاد مجبور باشد داروی خود را ( متادون ) در کلینیک دریافت کند، آزمایشهای ادرار به منظور نظارت بر استفاده از مواد دیگر انجام پذیرد ، فرد معتاد باید بتواند شغل خود را حفظ نماید و در برنامه های درمانی و جلسات دوازده مرحله ای (narcotics anonymous) (NA) (معتادان گمنام ) شرکت جوید . در این گونه برنامه های درمانی ، علاوه بر متادون از داروی دیگری نیز استفاده می شود که نیازی مراجعه روزانه فرد معتاد به کلینیک ندارد . این دارو LAAM نام دارد و از مشتقات متادون است و زمان عملکرد آن طولانی تر از متادون است . هدف در اینجا ترک عادت فرد معتاد به مصرف ماده مخدر ( معمولاً هروئین ) است ، ولی بسیاری از مواقع افراد معتاد برای همیشه روی متادون نگهداشته می شوند ، چراکه توانایی و تعهد به پرهیز و دوری جویی از ماده مخدر را ندارند ،لذا اثربخشی این گونه برنامه های درمانی بر اساس میزان توانایی این گونه برنامه ها در پرهیز دادن یا ترک دادن افراد معتاد ارزیابی نمی شود ، بلکه بر اساس کیفیت زندگی که فرد معتاد بدان دست یافته است ، ارزیابی می گردد . ( جافی ، 1985)
مواد مخدر بسیار اعتیاد آورند ،بدین معنا که یک نیاز قوی در فرد وابسته به مواد مخدر ایجاد می کنند . این وابستگی را به سختی می توان از بین برد و به همین دلیل می تواند به استفاده مادام العمر از ماده مخدر منجر شود .
از آنجا که اکثر افراد معتاد به مواد مخدر به این امر واقفند که این مواد ، برخلاف دیگر داروهای روانگردان ،اثر تخریبی بر روی اندامهای بدن ندارند ، به استفاده از این مواد ادامه می دهند و در حقیقت عمده مشکل استفاده از متادون و بحث برانگیز بودن درمان توسط متادون همین امر است
درمان دارویی اعتیاد :در درمان اعتیاد به مواد مخدر می توان از روشهای سم زدایی و یا درمان نگهدانده استفاده نمود . درمان به روش سم زدایی چندان ماندگاری نداشته و احتمال عود مجدد بسیار بالاست مگر اینکه توسط درمانهای نگهدارنده و یا درمانهای غیردارویی (روان درمانی) حمایت شود .
سم زدایی یعنی استفاده از دارو و روشهای پزشکی برای خروج بدون عارضه و ناراحتی مواد مخدر از بدن فرد و رفع وابستگی جسمی به مواد مخدر .
انواع روشهای معمول سم زدایی که امروزه کاربرد دارند :
1 - درمان علامتی و کلونیدین : در این روش از کلونیدین بعنوان داروی غیرمخدر در درمان استفاده می شود .این دارو با تأثیر بر گیرنده های خاصی در مغز و سایر قسمتهای بدن سبب کاهش علائم ناخوشایند ترک می شود . به همراه کلونیدین داروهایی بصورت کمکی برای کاهش درد ، بهبود خواب ، کاهش علائم آبریزش بینی ، دل پیچه و ... تجویز می شود . در این روش بهتر است فرد برای مدت کوتاه به استراحت بپردازد تا علائم قابل تحمل باشد . این درمان برای مصرف کنندگان کم تا متوسط تریاک توصیه می شود .
2 - درمان با استفاده از داروهای مخدر : در این درمان از داروهایی همچون متادون یا بوپرنورفین می توان با روش خاصی استفاده کرد . در این روش پزشک با شیوه خاصی میزان مناسب دارو را تجویز می کند و سپس بتدریج ظرف حدود سه هفته از میزان دارو کاسته می شود و در نهایت قطع می گردد . در این روش فرد می تواند به فعالیتهای روزمره خود بپردازد و علائم جسمی و روانی اندکی را تجربه خواهد کرد .
3 - سم زدایی سریع : این روش که سم زدایی سه روزه نامیده می شود با استفاده از داروهای مخدر و غیرمخدر با بستری کوتاه مدت بیمار صورت می گیرد . در این روش بیمار مختصری درد و ناراحتی را در روزهای اول تجربه خواهد کرد . و لیکن در صورتی که تحت نظر پزشک مجرب انجام شود خطری بیمار را تهدید نمی کند . این روش برای مصارف کم تا متوسط مواد و برای کسانی که بیماریهای قلبی و تنفسی ندارند مناسب است .
4 - سم زدایی فوق سریع یا Urod : که در اصطلاع عوام تعویض خون نیز نامیده می شود و در حقیقت سم زدایی بیمار با داروهای ضد مخدر تحت بیهوشی می باشد . بیمار در یک مرکز مجهز بمدت چند ساعت بیهوش می شود و در مدت بیهوشی با تزریق داروی نالوکسان به مقدار مورد نیاز مواد موجود در بدن خنثی می شود . پس از بهوش آمدن بیمار با تجویز دارو مرخص می شود . این روش ، برای مصارف بالا خصوصاً کراک و هروئین توصیه می شود و لیکن قابل ذکر است ریسک بیهوشی برای این افراد وجود دارد . منتهی پس از سم زدائی این بیماران باید تحت درمان نگهدارنده قرار گیرند.
از نظر اقتصادی هزینه مصرف سرپایی کمتر از روش سریع یا فوق سریع می باشد چرا که در دو روش اخیر امکانات و تجهیزات بیشتری مورد نیاز است .
سم زدایی در حقیقت سهم کوچکی از درمان اعتیاد را به خود اختصاص می دهد .
بیمار به هر روشی که سم زدایی شود می بایست تحت درمانهای نگهدارنده با نالترکسون یا متادون یا درمانهای غیر دارویی و مشاوره ای قرار گیرد . در غیر این صورت احتمال لغزش و یا عود بیماری بسیار زیاد خواهد بود .
تمام این درمانها با هدف تقویت انگیزه و حفظ تمایل بیمار به دوری از عادت مصرف مواد و بازگشت به زندگی عادی صورت می گیرد . اکثر بیماران معتقدند نیاز به روانشناس و مشاوره ندارند و تمام آنچه در این جلسات گفته می شود را به خوبی می دانند و فقط اگر سم زدایی شوند برای همیشه می توانند خود را حفظ کنند .
شاید این حرف در موارد نادری به عمل در آید و لیکن عادت اعتیاد ریشه دارتر از آن است که یک فرد به تنهایی با تمام مشغله های ذهنی و فکری با عدم آگاهی به روشهای پیشگیری از عود بتواند در برابر عود مجدد اعتیاد مقاومت کند . لذا قویاً توصیه می کنیم اگر می خواهید زحمات خود و خانواده خود را هدر ندهید حتماً بنا به دستور پزشک معالجتان در جلسات روان درمانی شرکت کنید ویا تحت درمان نگهدارنده داروئی قرار گیرید .
درمان نگهدارنده با نالترکسون :
پس از اینکه بیمار سم زدایی شد و 10-7 روز از قطع متادون ویا داروهای مخدر گذشت فرد مورد آزمایش قرار خواهد گرفت و در صورتی که اثری از مواد مخدر در بدن موجود نبود با احتیاط و تحت نظر پزشک داروی نالترکسون برای بیمار شروع خواهد شد .
در نهایت با مصرف روزانه این دارو فرد تمایل به مصرف مواد مخدر را از دست می دهد و احیاناً اگر در مصرف مواد سماجت کند بعلت تداخل این دو ، دچار حالات بدی از نظر جسمی و روانی خواهد شد لذا تا زمانی که از داروی نالترکسون استفاده می کند به سمت مصرف مواد مخدر نخواهد رفت . این زمان ، زمان مناسبی برای درمانهای مشاوره ای و غیر دارویی و شرکت در جلسات NA خواهد بود . در طول مصرف نالترکسون تحت نظر پزشک می بایست کارکرد کبد مورد آزمایش قرار گیرد .
درمان نگهدارنده با متادون یا بوپرنورفین ( داروی مخدر )در روش فوق بیمار از ابتدا با داروی مخدر مورد درمان قرار می گیرد . دارو به اندازه مورد نیاز برای فرد تنظیم می شود و مدت طولانی بنا به صلاحدید پزشک تجویز و در اختیار بیمار قرار می گیرد . تا زمانی که فرد از این روش استفاده می کند میل و کشش بیمار به مصرف مواد مخدر کاهش یافته و حتی به صفر می رسد .
روشهای فوق بر اساس وضعیت جسمی و روانی بیمار ، نوع ماده مصرفی ، مدت مصرف مواد مخدر و ... توسط پزشک معالج تجویز و اجرا می گردد .
درمانهای مکمل : از روشهای دیگری که در درمان اعتیاد کاربرد دارد و می تواند سبب موفقیت بعضی از افراد شود می توان به درمانهای مکمل زیر اشاره نمود :
طب سوزنی
هومیوپاتی
طب سنتی و گیاه درمانی
هیپنوتیزم
و ...
- اعتیاد بعنوان بیماری پیچیده و سخت نیاز به یک درمان تخصصی و دقیق دارد . لذا بجز پزشکان ، روانشناسان و افراد دوره دیده هیچکس صلاحیت درمان اعتیاد را ندارد .
- استفاده از داروهای خطرناک و بعضاً اعتیادآور همچون اکستازی ، مواد محرک همچون شیشه ، استفاده از مخدرهای قویتر مانند هروئین نه تنها کمکی به درمان اعتیاد نمی کند بلکه مشکل را دوچندان خواهد کرد .
- استفاده از مشروبات الکلی یا حشیش در درمان اعتیاد جایگاهی ندارد و می تواند خطراتی را برای بیمار در بر داشته باشد .
- استفاده از داروهای مخدر تزریقی همچون تمجیزک ، نورجیزک ، ترامادول تزریقی در درمان اعتیاد به هیچ عنوان توصیه نمی شود و شدیداً اعتیادآور است .
- استفاده و مصرف داروهایی همچون کدئین ، ترامادول ، دیفنوکسیلات و ... بعلت اعتیادآوری ممنوع است و عوارض کبدی و کلیوی فراوانی به همراه دارد .
خطرات مصرف خودسرانه داروهای ترک اعتیاد :بوپرنورفین و متادون : این داروها مخدر بوده و در صورت عدم مصرف اصولی و تحت نظر پزشک اعتیادآور است . بعلت دفع کند این دارو و تجمع دارو در بدن خطر مسمومیت با این داروها وجود دارد . کلونیدین : این دارو با اینکه مخدر نیست و لیکن سوء مصرف آن اعتیادآور است .
کسانی که مشکلات مربوط به فشار خون ویا بیماریهای قلبی دارند و همچنین خانم های باردار می بایست فقط با تجویز پزشک از این دارو استفاده کنند .
این دارو سبب خشکی دهان ، خواب آلودگی و افت فشار خون می شود .
نالترکسون : یا داروی ضد مخدر که برای ایجاد انزجار و تنفر از مصرف مواد بین عوام مصرف گردیده دارویی بسیار مفید در عین حال بسیار خطرناک است . در صورت مصرف غیراصولی این دارو مخصوصاً در فرد مصرف کننده خطر مرگ وجود دارد . توصیه های درمانی :در خاتمه این بحث نظر خوانندگان محترم را به نکات ذیل جهت افزایش موفقیت در درمان جلب می کنیم :
- قبل از شروع درمان انگیزه کافی و قوی برای درمان داشته باشید در غیر این صورت بعلت عدم موفقیت در درمان دچار سرخوردگی و کاهش اعتمادبه نفس خواهید شد .
- جهت درمان حتماً به پزشکان دوره دیده و یا مراکز دارای مجوز دولتی یا خصوصی زیر نظر وزارت بهداشت و یا سازمان بهزیستی مراجعه نمایید .
- دقیقاً به توصیه های پزشک گوش فرا داده و از تغییر دستور دارویی جداً بپرهیزید و از مصرف همزمان داروهای ترک اعتیاد و سایر داروها بدون اطلاع و تجویز پزشک خودداری کنید .
- در صورت بارداری ، وجود بیماری قلبی ، تنفسی ، بیماریهای اعصاب و روان ، بیماریهای کبد همچون هپاتیت ها و بیماریهای کلیوی حتماً پزشک معالجتان را مطلع کنید .
- در طول درمان از نظرات و مشورت روانشناسان ، مطالعه کتب روانشناسی عمومی و تفکر در خصوص اعتیاد استفاده کنید .
آنچه خانواده معتاد باید بداند1 - اعتیاد یک عادت است نه بیماری . بیماری درمان دارد ولی اعتیاد به عنوان یک عادت درمان ندارد و باید کنترل شود .
2 - شروع به ترک اعتیاد به معنی کنار گذاشتن مطلق اعتیاد نیست ، ممکن است معتاد در طول ترک دچار لغزش و حتی عود گردد اما آنچه انسان را به موفقیت امیدوار می کند این است که فرد پشیمان شود و به درمان برگردد . نباید با لغزش و یا حتی عود اعتیاد ، ناامید شد و احساس بی لیاقتی و ناتوانی کرد . در چنین زمانی خانواده به هیچ عنوان نباید برخورد نامناسب و پرخاشگرانه داشته باشند و نباید او را تحقیر کنند و بلکه برعکس می بایست اعتمادبه نفس اورا تقویت کنند و او را به درمان بازگردانند .
3 - برای ترک اعتیاد هر زحمت و تلاشی نتیجه دارد حتی اگر نتیجه اش در زمان طولانی حاصل شود . هر هزینه ای که برای ترک اعتیاد صورت می گیرد نوعی سرمایه گذاری و پس انداز است و در هر شرایطی کمتر از هزینه مصرف مواد مخدر خواهد بود .
4 - زندگی با معتاد صبر و حوصله فراوان می خواهد . اعتیاد و یا بهتر بگوییم عادات جزء زندگی ما انسانهاست و مبارزه با عادات ناپسند و مضر جزئی از زندگی ماست . از تجربه اعتیاد و تجربه ترک آن باید حداکثر استفاده را خصوصاً در تربیت فرزندان نمود .
5 - هر عادت زشت نشان دهنده یک نقطه ضعف در شخصیت ، تربیت ، شیوه تفکر یا شیوه زندگی فرد است با بروز هر عادت نقاط ضعف بیمار را شناسایی کنیم و به اصلاح آن بپردازیم .
6 - بروز بعضی از عادات به شیوه زندگی ، توقعات ما و رفتارهای غلط ما بستگی دارد قبل از جستجوی عامل اعتیاد در بیرون به خودمان نگاه کنیم شایدعلت را پیدا کنیم .
7 - خانواده های متشنج و ناآرام ، والدین ایرادگیر ، والدین متعصب و بدون انعطاف ، والدین بی خیال و ... معتاد پرورند .
8 - کسانی در کنترل این عادت موفقند که با هدفی متعالی ، با اشتیاق برای رسیدن به هدف خود با سختی و تلاش قدم بردارند ، از شکستها نهراسند ، در همه حال سعی کنند امیدوار باشند . تمام عوامل شکست خود را شناسایی و کنار بگذارند و عوامل موفقیت خود را تقویت کنند . حمایت خانواده را با صداقت و تلاش خود جلب کنند و خانواده نیز برای موفقیت آنها از هیچ تلاشی فروگذار نکند . باید منظم و امیدوارانه زندگی کرد و عادات خوب را در زندگی تقویت نمود تا عادات زشت ایجاد نشود .
درمانهای غیردارویی در اعتیاد :
اعتیاد یک بیماری جسمی – روانی – اجتماعی و معنوی است. (Biophsycosocio spirilual)
این به این معنی است که علاوه بر مداخله داروئی برای تغییر ساختار شیمیایی بدن مداخله روانشناختی ، مداخله جامعه شناختی و همچنین مداخله روحانی نیز در امر درمان می تواند موثر واقع شود .
روشهای درمان غیردارویی یاروانشناختی به صورت خلاصه عبارتند از :
مشاوره انگیزشی برای تغییر
آموزش مهارتهای سازگاری
آموزش روشهای پیشگیری از عود
درمان شبکه ای و قرارداد مشروط
تغذیه و ورزش
آموزش خانواده به منظور کنترل مشکلات خانوادگی
* ایجاد انگیزش یا مشاوره انگیزشی : انگیزه نیروی محرک فرد در حرکت به سوی هدف می باشد . هر کاری بدون انگیزه به سرانجام نخواهد رسید . قدم اول در درمان اعتیاد ایجاد انگیزه کافی در فرد می باشد گاهی این انگیزه تحت تاثیر دیدن صحنه های عبرت انگیز ، دلسوزی برای خانواده و فرزند ، هزینه زیاد زندگی ، تحقیر وتوهین ناشی از اعتیاد ، نداشتن وقت کافی برای مصرف مواد ، تغییر ظاهری در چهره بیمار و ترس از دست دادن اعتبار و شخصیت در فرد معتاد ایجاد می شود . ولی گاهی هیچ چیز برای بیمار مهم نیست ایجاد انگیزه نیاز به مداخله خانواده ، پزشک و روان درمانگر دارد . با روشهای زیر می توان تا حدودی به انگیزش بیمار برای درمان کمک کرد :
1 - توصیه : نصیحت یا توصیه مستقیم به فرد معتاد ساده ترین روش است . گاهی یک توصیه ساده منجر به یک ترک دائمی می شود . در یک نصیحت باید به زمان و مکان را رعایت کرد و بگونه ای استدلال نمود که فرد معتاد قانع شود از پافشاری و اصرار نیز باید پرهیز نمود . از همه مهمتر فرد نصیحت کننده خود نباید معتاد باشد .
2 - برداشتن موانع : روش دیگر ، از بین بردن موانع در سر راه درمان اعتیاد برای معتاد است . مثلاً نگهداری از فرزندان کوچک فرد معتاد ، حمایت مالی از بیمار ، حمایت شغلی و کاری از بیمار ، تسهیل در رفت وآمد بیمار به مرکز درمانی علی الخصوص در مسافت های دور .
3 - حق انتخاب ، بیمار باید در انتخاب روش درمان آزادی داشته باشد . روشی را که خود انتخاب می کند ممکن است امکان موفقیت بیشتری برای او فراهم کند .
4 - کاهش جذابیت مواد : با آگاه سازی بیمار از نتایج منفی و خطرات مصرف مواد از بعد فردی روانی – اجتماعی – خانوادگی و اقتصادی می توان انگیزه بیمار را برای درمان تقویت کرد .
5 - درمان مشروط : بیمار باید میان از دست دادن شغل ، جداشدن همسر ، محروم شدن از ارث و ... و درمان بیمار یکی را انتخاب کند .
6 - هدف گذاری : نشان دادن یک هدف روشن و دست یافتنی به بیمار انگیزه او را تقویت می کند . هدف بهترین وسیله برای حرکت است . ایجاد امید و اشتیاق برای رسیدن به هدف انگیزه تحمل سختی ترک و مقاومت در برابر وسوسه مصرف مواد است .
* آموزش مهارت های سازگاری : بسیاری از افراد در دوران رشد و تربیت آگاهانه و ناآگاهانه مهارتهایی را جهت سازگاری با محیط و مواجهه با مشکلات کسب می کنند . یکی از تبعات تمدن و شهرنشینی عدم توجه به والدین ومعلمین به آموزش مهارت های سازگاری است . ده مهارت اصلی که سازمان بهداشت جهانی برای سلامت روان افراد ضروری می داند عبارتند از : - خودآگاهی ، همدلی ، ارتباط موثر ، روابط بین فردی ، تصمیم گیری ، حل مسئله ، تفکر خلاق ، تفکر انتقادی ، توانایی حل مسئله ، توانایی مقابله با استرس
* آموزش مهارتهایی همچون کنترل خشم ، کنترل افسردگی ، کنترل اضطراب و ... نیز بعنوان مهارتهای فرعی در درمان اعتیاد و پیشگیری از عود موثر است .
* آموزش روشهای پیشگیری از عود همچون تغییر شیوه زندگی ، تغییر و تجدید نظر در دوست یابی ، حذف تمام مظاهر مصرف مواد ، پرهیز از خشم و تنهایی و ... در کنترل و پیشگیری از عود اعتیاد توصیه می شود .
* همچنین درمان شبکه ای ، قرارداد مشروط ، تغذیه مناسب ، برنامه ورزشی منظم و آموزش خانواده می تواند فرد را در کنترل و درمان اعتیاد یاری رساند .
منابع :
کتاب دارو و رفتار تألیف آقای سعید نقاش زاده تهرانی استادیار دانشگاه تهران
Benet,L.,J. Mitchell and L. Sheiner(1990) .Pharmaco kinetice: the Dynamics of Drug
Absorptim and Eliminatin. in: L.Goudwen and A.Gilman (Eds.), The pharmacoligical
Basis of Therapeutics, NewYork: McGraw Hill
Bloom, F.E. (1983). The Endophins. A Growing Family of Pharmacologially Pertinent
Peptides, Annual Review of Pharmacology and Toxicology. pp. 151_170.
jaffe,j.H.(1985). Drug Addiction and Drug Abuse, in A.G.Gilman, L.S. Goodman,
T.W. Rall and F. Murad(Eds.), The Pharmacological Basis of Therapeutics. 7 ed.
(New York: MacMillan) ,pp.567_568.
jaffe, J. and W.Martin (1975). Nancotic Analfesics and Antagouists. in:L. Goodman
and A. Gilman (Eds.) pharmacological Basis of Therapeutics, New York, Macmillan.
Robins (1974). The Vietnam Drug User Returns: Final Report, September 1973.
Special Action office Monograph, Series A no. 2 (Washington D.C.:U.S.Government
Printing Office.)
Swonger,A.and L.Constantine,(1983). Drugs and Therapy Boston: Little, Brown.
از: سرهنگ یعقوب اصلانی
ابتدا لازم است توضیح داده شود که دفاع هوایی
چیست و یا به عبارت دیگر دفاع هوایی را تعریف کنیم. دفاع یا پدافند هوایی
به مجموعه اقداماتی گفته میشود که در آن نیروی کشور مقابلهکننده، هرگونه
مهاجم هوایی به قلمرو هوافضای خود را (هواپیما، موشک و ...) منهدم، یا از
انجام مأموریت خصمانه بازداشته و باعث فرار و یا انهدام آن شود. چنانچه ما
بتوانیم عامل آفندی را منهدم، فراری و یا میزان خسارت را کاهش دهیم، دفاع
هوایی را انجام دادهایم. بخش اول اقدامات فوق (انهدام و فراری دادن) را
«دفاع هوایی عامل» و بخش دیگر آن نظیر اخطار به نیروهای خودی جهت تفرقه و
پناه گرفتن و یا خاموشی را «دفاع غیرعامل» میگویند.
عملیات دفاع هوایی همانند آنچه در طبیعت انسان ملاحظه میشود، دارای مراحل متوالی و متفاوتی به شرح زیر میباشد:
1
– کشف (Detection) : همانطور که هر انسانی برای دفاع و رفع خطر، نیاز به
رؤیت بهموقع دارد و این کار در انسان از طریق چشم، گوش و حس لامسه
میتواند به تنهایی یا توأمان انجام گیرد، در بعد نظامی این کار و پایش
محیط اطراف به رادار محول شده است. مزیت رادار نسبت به چشم انسان این است
که امکان سنجش و بینایی در مسافت بسیار دور را دارد و نیز خسته نمیشود.
2
– شناسایی (Identification): شناسایی به این مفهوم است که تهدید را بهطور
دقیق شناسایی و از دوست یا دشمن بودن و میزان عملیات خصمانه آن آگاه
شویم. در طبیعت ممکن است تهدید، حمله یک جانور وحشی، حمله انسان، سیل و
زلزله را شامل شده و یا اینکه به اشتباه، عامل بیخطری تهدید محسوب شود.
تهدید از نظر نظامی ممکن است شکستن حریم هوایی توسط بالگرد، هواپیما، بمب،
موشک و ... باشد که قبل از هرگونه عکسالعمل مناسب میباید از دوست یا
دشمن بودن آن (Friend or foe/IFF)، میزان عملیات خصمانه، اشتباهی و یا
عمدی بودن آن اطمینان حاصل شده و به عبارت دیگر شناخت لازم از تهدید
بهعمل آید.
3 – تعقیب (Tracking): تعقیب به این مفهوم است که بعد از
اطمینان از خصم بودن متجاوز، آن را کاملاً مد نظر قرار داده و مسیر،
اهداف، چگونگی و دیگر خطرات آن را تحلیل کنیم.
در این صورت یعنی با
تحلیل و ردگیری درست، میتوان با توجه به هدف عامل آفندی و تهدید، نیروهای
خودی رادر وضعیت آمادگی دفاعی قرار داد. در طبیعت نیز این کار توسط انسان
انجام شده و طبیعی است فردی که مورد تهاجم قرار میگیرد، چشم از حریف
مهاجم برنمیتابد تا بتواند آخرین واکنش را نشان دهد. تعقیب لحظهای توپ و
پای پنالتی زن در فوتبال، توسط دروازهبان، مثال دیگری در این زمینه است.
امروزه سه مرحله فوق به صورت خودکار و توسط رادارهای مختلف انجام و نتیجه
به کنترل آتش واگذار میشود.
4 – درگیری و انهدام (Intercept): این
اقدام چهارمین مرحله واکنش به خصم از نظر دفاع هوایی است. این کار در
طبیعت انسانها به صورت مقابله فیزیکی با دست، استفاده از سنگ و چوب و
بهکارگیری هر نوع سلاح دیگر (پدافند عامل) و یا فرار و پنهان شدن (پدافند
غیرعامل) صورت میگیرد. در جنگ و دفاع هوایی، رهگیری با پرتاب موشکهای
دفاع هوایی و ضد موشکی نظیر «آرو» (ساخت اسرائیل)، «پاتریوت» (ساخت
آمریکا) و «300 – اس» (ساخت روسیه) انجام میشود.
در دفاع هوایی موشکی
یا عملیات سپر دفاع هوایی موشکی نیز عیناً لازم است مراحل فوق به ترتیب
اجرا شود. به دلیل ماهیت پرواز موشک و خصوصیات متمایز آن با هواپیما،
امکانات سامانه دفاع موشکی دارای مقدورات گستردهای بوده و به تجهیزات
بیشتر و قویتری نیاز دارند. این سامانهها که بسیار پیچیده هستند، نیاز
به هزینه زیادی نیز دارند که به دلایل اقتصادی و فنی، بسیاری از کشورها
فاقد آن میباشند. عواملی که سامانههای دفاع موشکی یا سپر دفاع موشکی را
با سامانههای پدافند هوایی مخصوص هواپیما متمایز میسازد، (Stand of
Attack) به شرح زیر است:
1 – معمولاً موشکها از نقاط بسیار دور و
بهصورت حمله از دور (Stand of Attack) شلیک میشود و انواع قارهپیمای
آنها (ICBM) بردی بیشتر از 10 هزار کیلومتر دارند.
2 – موشکها دارای سقف پرواز بلندتری هستند. برای مثال، سقف پرواز موشک منیموتمن آمریکا 1000 تا 1100 کیلومتر است.
3
– موشکهای بالستیک از سامانه کنترل و هدایت متفاوتی نظیر هدایت اینرسی –
ستارهای (GPS-Stellar) استفاده میکنند و این باعث سختتر شدن عملیات
پدافندی میشود.
موشکها نسبت به هواپیما دارای سرعت بیشتری هستند و حتی در زمان ورود مجدد به جو (Reentry)، سرعتشان به 8 ماخ میرسد.
موشکها قدرت تخریب زیادی دارند و معمولاً از سرجنگی اتمی مجتمع یا چندین
واحدی استفاده میکنند. بد نیست بدانیم که قدرت تخریب زرادخانه اتمی شوروی
در سالهای 1985 به بعد، با 29 بار نابودی کره زمین برابری میکرد.
این
نوع موشکها به دلیل داشتن سرهای جنگی متعدد (MRV) درصورت شلیک، در مسیر
میانه پرواز که بیش از 20 الی 40 دقیقه طول میکشد، بهصورت انبوه حرکت
میکنند و دفاع در برابر مدلهایی که سرجنگی میتواند یک هدف خاص را دنبال
کند، بسیار مشکل است.
در بخش میانی مسیر، هدفهای کاذبی نیز تولید
میشود که همراه سرهای جنگی واقعی حرکت کرده و تشخیص هدف کاذب از سرجنگی
حقیقی را بسیار مشکل میسازد. لازم به ذکر است، هدفهای غیر واقعی به
هنگام برگشت مجدد به جو، سوخته و از بین میروند.
این تجهیزات آفندی یا
سرهای جنگی، از سطح مقطع راداری (RCS) کمتری برخوردار بوده که این عمل
باعث میشود تا نیاز به راداری خاص داشته و نیز حافظه رادار تقویت گردد.
این
موشکها برای نفوذ به قلمرو هوایی، دارای تجهیزات مخصوص ضد الکترونیک نیز
هستند که پدافند در مقابل آنها را با دشواری مواجه میکند.
نتیجه
اینکه، یک سامانه مخصوص دفاع موشکی یا سپر موشکی نیاز به استفاده از
رادارهای تشخیص اخطار اولیه و ردگیری با برد بسیار بالا (چندین هزار
کیلومتر) را دارد، تا با توجه به دور بودن محل پرتاب موشک، بتواند بهموقع
- که از ضروریات دفاع هوایی است - آنها را کشف کند. لازم به ذکر است، اگر
چه امکان زدن موشک در مراحل پایانی و نزدیک به هدف نیز وجود دارد، ولی از
نظر تاکتیکی لازم است فعالیت دشمن بلافاصله کشف تا امکان عملیات دفاع از
نظر زمان و موقعیت فراهم شود. این رادارها که «oth» نامیده میشود، بسیار
پیچیده و گران قیمت بوده و میتوانند ضمن مراقبت در مسیرهای خارج از دید
مستقیم، ماهوارهها را نیز در فضا کنترل کنند. امکان بهرهگیری از این
رادارها به عنوان دیگر عنصر کسب اطلاعات نظیر ماهوارهها، باعث میشود که
اطلاعات بهطور دقیق و مضاعف کنترل و مقایسه شده و در نهایت تصمیمگیری
مسئولان نظامی و سیاسی را آسانتر کنند.
حال چنانچه برابر طرح ایالات
متحده چنین سامانه دفاع موشکی (BMD) یا سپر دفاع ضد موشکی در کشورهای شرق
اروپا (چک و لهستان) و کشورهای شمال شرق اروپا که نزدیک به روسیه هستند،
استقرار یابد – اگرچه همانطور که آمریکا ادعا میکند، میتواند از فعالیت
و آزمایشهای موشکی ایران و کره کسب اطلاع کند و مؤثر در اهداف کلی آمریکا
است – لاجرم هرگونه فعالیت نظامی و غیرنظامی روسیه و دیگر کشورها نظیر چین
و هندوستان نیز از آن طریق قابل کنترل و ردیابی میباشد.
پوتین و
مسئولان نظامی روسیه میدانند که کسب امتیاز اطلاعات در این حد توسط
آمریکا، یعنی به هم خوردن تعادل نظامی، یعنی اینکه اگر روسیه دوباره
بخواهد این برتری غرب را خنثی کند، ضرورتاً باید سرمایهگذاری بیشتری کرده
تا با توجه به عامل غفلت و تأثیر آن در جنگ، امتیاز از دست رفته را
بازیابد. برای دستیابی به این هدف، اینکه بوش - ریاست جمهوری آمریکا -
بگوید روسیه را دشمن نمیداند یا عصر جنگ سرد پایان یافته، کافی نیست و
شاید آزمایش اخیر موشک با کلاهک چند پیکانه (هر سرجنگی مخصوص یک هدف) از
جانب روسیه و یا اعلام هدفگیری کشورهای اروپایی توسط روسیه، هشداری به غرب
تلقی شود.
پوتین با انجام یک مانور سیاسی، جهت رد استقرار سپر موشکی در
همسایگی خود، استفاده از سامانه دفاع ضد موشکی مستقر در آذربایجان را در
کنفرانس اخیر سران 8 کشور صنعتی پیشنهاد کرد. او میداند که در این صورت،
دستکم اداره عملیات کلی این تأسیسات و تجهیزات از طریق روسیه و زیرنظر
کارشناسان آن کشور خواهد بود و سرانجام روسیه کنترلی بر اینگونه فعالیت و
کاهش درز اطلاعات را خواهد داشت، در عین حال این پیشنهاد مغایر با خواسته
غرب نیست.
اگرچه آمریکا امکانات بهرهگیری از تأسیسات آذربایجان برای
کنترل آزمایشهای موشکی ایران و کره را ندیده نخواهد گرفت، اما ادامه
فعالیت استقرار سامانه سپر موشکی در کشورهای شرق اروپا را، نیز با طرح
دلایل فنی و سیاسی همواره مد نظر خواهد داشت؛ زیرا اهدافی که از استقرار
سامانه سپر ضد موشکی و استقرار آن در کشورهای موردنظر توسط آمریکا دنبال
میشود، نتایجی کاملاً جدا از پیشنهاد پوتین به بوش را میدهد و جایگزینی
این پیشنهاد با طرح اولیه هرگز امکانپذیر نخواهد بود.
اگرچه روسیه در
پی کسب امتیازاتی در این زمینه بوده و دولت آذربایجان نیز موافقت خود را
با این طرح اعلام کرده است، نتایج نهایی که از اینگونه سیاستها نصیب
سیاستمداران کرملین خواهد شد، بسیار ناچیزتر از امتیاز بیاعتمادی است که
در کشورهای همسایه و باورهای مردم آن میگذرد.
سیاستمداران کرملین باید بدانند که در این صورت عملاً آمریکا به چیزی بیشتر از آنچه مدنظرش است، دست خواهد یافت.
توضیحات:
شناسایی دوست از دشمن
IFF=Identification Friend or Foe
موشکهای بالستیک قارهپیما
ICBM=Inter Continental Ballistic Missile
ورود مجدد به جو
RV=Re Entry
موشک چند پیکانه
MRV=Muliple Reentry Vehicle
موشک چند پیکانه مستقل
MIRV= Multiple Indipedent Re entry Vehicle
سطح مقطع راداری
RCS= Radar Cross Section
رادار پشت افقبین
OTH= Over The Horizon Radar
دفاع ضد موشکی
BMD= Ballistic Missile Defence
در
رادار OTH تشعشعات راداری از طبقه یونسفر فضا انتشار و به فضای پایین خارج
از دید منعکس و امواج برگشتی مجدداً پس از برگشت از طبقه مزبور تحلیل
میشوند
حتما برای شما هم پیش آمده که بخواهید به منظور جیره نویسی یا تعیین دوز مناسب دارو
وزن اسب خود را بدانید. مطمئنا دقیق ترین روش وزن کشی با استفاده از باسکول است اما
اگر باسکول در اختیار نداشته باشید باید از راه های دیگر استفاده کنید و وزن اسب را
تخمین بزنید. کافیست یکی از سه فاکتور زیر را اندازه گیری کنید:
اندازه دور
سینه
طول بدن
قد
نسبت مشخصی بین وزن اسب و این سه فاکتور وجود دارد که
در همه نژاد ها تقریبا ثابت است. در اینجا وزن اسب در تناسب با دور سینه (در ناحیه
تن گاه و پشت جدو گاه ) نشان داده شده است.
دور سینه(سانتیمتر)
وزن بدن(کیلوگرم)
80
45
90 70
100
90
110
120
120 150
130
185
140
230
150 285
160
345
170 410
180
475
190
545
200 615
توجه: اندازه ها برای مادیان های 11-8 ماهه آبستن د راعداد
02/1 ، 06/1 ، 11/1 و 17/1 باید ضرب شود
ژرفای دانش دوچرخه متعلق به آینده / منبع:wpn
تحقیقات ناسا پس از بیش از 18 سال به نتیجه رسیده است. طی تحقیقات انجام گرفته وجود یک منظومه دیگر شامل سیارات متعدد که به دور ستاره به وجود آورنده خود در گردش هستند به اثبات رسیده است. در این عکس کشف سیارات جدیدی متعلق به این منظومه به نام Fomalhaut b به تصویر کشیده شده است / منبع : nasa
این هتل عجیب در ابوظبی به زودی ساخته میشود و به بهرهبرداری میرسد. نکته جالب توجه این است که این هتل روی یک پل غولپیکر ساخته میشود / منبع: popsci
آینهای با جیوه نیمهمایع / منبع: curiousphotos
|
|
ترشحات مهبلی چیست؟
به طور طبیعی این ترشحات روشن یا سفید هستند. در حین تخمک گذاری (حدود 2 هفته پس از قاعدگی) ممکن است این ترشحات چسبناک و لغزنده شوند. تغییر در رنگ و میزان ترشح همراه با سایر نشانه های آن می تواند بیانگر این باشد که شما عفونت دارید.مهبل به طور طبیعی حاوی باکتری است. رشد این باکتریها کنترل شده است و توسط بسیاری عوامل مانند سطح اسید و هورمونها تحت تأثیر قرار می گیرد. هر چیزی این تعادل را به هم بزند، می تواند خطر عفونتها یا افزایش رشد هر یک از باکتریهای طبیعی یا مخمرها را افزایش دهد. تحریک کننده های احتمالی موارد زیر هستند:
{ استفاده از آنتی بیوتیکها
{ داروهای جلوگیری از بارداری
{ دوش مهبلی گرفتن
{ دیابت
{ حاملگی
{ استرس
{ زیرپوشهای تنگ یا استفاده از پارچه های صناعی
ترشح مهبلی ممکن است از عفونت با موارد زیر ناشی شود:
þ مخمرها : که به کاندیدا نیز معروف است و نوعی قارچ که بخشی از میکربهای طبیعی پوست انسان است اما می تواند ایجاد عفوت نیز کند.
þ گاردنرلا : که نوعی باکتری است که به طور طبیعی در راههای تناسلی زنانه یافت می شود و عامل التهاب باکتریایی مهبل است.
þ تریکومونا : نوعی تک یاخته است (جانداری که فقط از یک سلول ساخته شده است)
þ بیماریهای منتقله از راه جنسی : مانند سوزاک یا کلامیدیا هم می توانند باعث ترشحات مهبلی شوند.
þ دیگر علل احتمالی غیر عفونی ترشحات مهبلی : شامل التهاب مهبل تحلیل رفته (التهاب مهبل که معمولاً پس از یائسگی رخ می دهد)، دیابت ، (به طور شایعی با عفونتهای عود کننده مخمری همراه است، یا تحریک ناشی از محصولات معطر مانند صابون، دوشهای مهبلی، پد یا پنبه قاعدگی است.
نشانه ها
ممکن است متوجه تغییر رنگ ترشحات میزان یا بوی ترشحات شوید. یک ترشح سفید
دلمه
ای که شبیه پنیر روستایی باشد علامت مشخصه عفونت مخمری است. ترشح زرد، سبز
یا خاکستری معمولاً علامت عفونت تریکومونایی یا التهاب باکتریایی مهبل
است. این عفونت معمولاً با بوی غیر معمول ماهی مشخص می شود. خارش معمولاً
با عفونت مخمری همراه است، گر چه ممکن است با هر یک از انواع عفونتها یا
تحریکات همراه باشد. آستر تحریک شده مهبل که بخصوص می تواند حین ارتباط
جنسی خارش دار یا دردناک شود،این حالت معمولاً بر جسته ترین علامت التهاب
مهبل تحلیل رفته است. ترشح جدید مهبلی همراه با تب، درد شکمی یا درد هنگام
ارتباط جنسی، می تواند نشانه یک عفونت منتقله از راه جنسی مانند سوزاک یا
کلامیدیا باشد. به هر حال سوزاک و کلامیدیا معمولاً هیچ علامتی ایجاد نمی
کنند.
تشخیص
در ابتدا کارشناس بهداشتی سوالات متفاوتی را به منظور کمک به تعیین دقیق علت ترشحات، شامل سوالاتی در مورد استفاده اخیر از آنتی بیوتیک، اینکه آیا متأهل هستید یا نه ( آیا شریک جنسی دارید یا خیر )، علائم یائسگی، علائم دیابت و سایر تغییراتی که اخیراً در سلامتی یا شیوه زندگی شما رخ داده است، از شما می پرسد. کارشناس بهداشتی با استفاده از وسیله ای به نام اسپکولوم معاینه لگنی برای شما انجام می دهد تا مستقیماً دهانه رحم را مشاهده کند. در حین معاینه لگنی، یک نمونه از ترشحات برای آزمایش در آزمایشگاه جمع آوری می شود. با بررسی ترشحات در زیر میکروسکوپ، کارشناس بهداشتی می تواند تشخیص عفونت مخمری، التهاب باکتریایی مهبل یا عفونت تریکومونایی را بلافاصله بگذارد و درمان را شروع کند. کارشناس بهداشتی بر اساس ظاهر دیواره های مهبل، می تواند التهاب مهبل تحلیل رفته راتشخیص بدهد.
یک امتحان دستی برای تشخیص حساس بودن دهانه رحم، رحم و تخمدانها انجام می گیرد. در طی این آزمایش، آزمایش کننده انگشت خود را وارد مهبل شما می نماید. حساسیت می تواند نشانه حضور بیماریهای منتقله از راه جنسی یا بیماریهای التهابی لگن باشد. تشخیص سوزاک و کلامیدیا نیاز به تستهای آزمایشگاهی دارد که ممکن است چند روزی طول بکشد.
دوره مورد انتظار
ترشحات مهبلی ناشی از عفونت مخمری یا باکتریها بین چند روز تا یک هفته به درمان پاسخ می دهد. بیماریهای منتقله از راه جنسی نیز در عرض یک هفته باید به درمان آنتی بیوتیکی جواب بدهند. اگر عفونت به سمت بیماری التهابی لگن بالاتر از ناحیه مهبل گسترش یابد، ممکن است درمان طولانی تری نیاز داشته باشد.
التهاب مهبل تحلیل رفته، بهتر از همه به درمان هورمونی با کرمهای مهبلی یا درمان ماهانه جایگزینی با هورمونها پاسخ می دهد. معمولاً چند هفته طول می کشد تا این حالت از بین برود. نشانه های خفیف امکان دارد در عرض چند روز با استفاده از مواد لغزنده کننده آبکی از بین بروند. اگر نشانه ها به وسیله تحریک ایجاد شده اند، شناسایی ماده تحریک کننده و برداشت آن می تواند علائم را در طی یک هفته از بین ببرد.
پیشگیری
کار با کارشناس بهداشتی عواملی را که منجر به عفونت می شود، مانند استفاده از آنتی بیوتیکها، پوشیدن لباس زیرهای غیرپنبه ای، پوشیدن لباسهای زیر تنگ در حین ورزش، استفاده از محصولات معطرکه مخاط مهبل را تحریک می کند یا استفاده از داروهای جلوگیری از بارداری مشخص می کند. اگر از قرصهای جلوگیری از بارداری استفاده می کنید، برای جلوگیری از عفونتهای مکرر نیازی به قطع دارو نیست. تغییر نوع هورمون یا قدرت آن می تواند برای جلوگیری از بازگشت مشکل کافی باشد. اگر مبتلا به دیابت هستید، کنترل سطح قند خون می تواند به جلوگیری از عفونتهای راجعه بخصوص عفونتهای مخمری کمک کند.
درمان
عفونتها با آنتی بیوتیک درمان می شوند. غالباً فقط یک دوز آنتی بیوتیک در ماه کافی است. به عنوان جایگزین می توانید از کرمهای آنتی بیوتیکی مهبلی خصوصاً اگر عوارض جانبی قابل توجهی از استفاده خوراکی آنتی بیوتیکها نشان می دهید، استفاده کنید. همچنین کرم مهبلی میتواند برای التهاب و یا مخاط زخمی مهبل تسکین دهنده باشد. اگر برای شما تشخیص التهاب باکتریایی مهبل گذاشته شده است، امکان دارد برایتان ا آنتی بیوتیکی به نام مترونیدازول (فلاژیل) تجویز شود. اگر پزشک شما بر اساس یافته های شرح حال و معاینه تان شک کند که ممکن است شما بیماری منتقله از راه جنسی داشته باشید، ممکن است قبل از آماده شدن نتایج آزمایشها برایتان به روش تزریقی و خوراکی آنتی بیوتیک شروع کند.
اگر عفونت راجعه مخمری دارید و علائم را شناسایی کرده اید، می توانید از کرمهای ضدقارچ بدون نسخه استفاده کنید. اگر نشانه های شما بهتر نشدند، می توانید به کارشناس بهداشتی خود مراجعه کنید تا معاینه انجام شده، و تشخیص را تأیید کرده و در مان را تغییر دهد.
التهاب مهبل تحلیل رفته می تواند با تغییرات هورمونی ایجاد شود، مثلاً بعد از بارداری یا در هنگام استفاده از قرصهای جلوگیری از بارداری بروز کند. به طور شایعتر این مشکل در طی و بعد از یائسگی ایجاد می شود. پس از یائسگی، درمان جایگزین هورمونی میتواند از راه خوراکی یا مهبلی تجویز شود. تجویز مهبلی کرم باعث می شود در معرض سطح کمتری از هورمون قرار بگیرید. در موارد خفیف استفاده از یک لغزنده کننده می تواند کافی باشد. اگر از قرصهای جلوگیری از بارداری استفاده می کنید، تغییر نوع قرص یا قدرت آن می تواند به شما کمک کند که از التهاب مهبل تحلیل رفته خلاصی یابید.
نیازی به درمان شریک جنسی نیست مگر آنکه تشخیص داده شود که دچار بیماری منتقله از راه جنسی هستید یا مبتلا به عفونتهای مکرر می باشید و هیچ عامل مستعد کننده دیگری وجود ندارد. اگر شریک جنسی شما دچار ترشحات یا ناراحتی جدیدی در حین ادرار کردن یا ارتباط جنسی شده است، بایستی توسط یک کارشناس بهداشتی ویزیت شود.
چه وقت به کارشناس مراجعه کنیم ؟
اگر عفونت مخمری قبلی داشته اید و علائم تکرار شونده مشابهی دارید، می توانید از داروهای ضدقارچ استفاده کنید. اگر علائم شما بهبودی نمی یابد به کارشناس مراجعه کنید. در هنگام مواجهه با هر ترشح جدیدی که با توقف استفاده از تحریک کننده های باقوه مهبل بهبودی نمی یابند به کارشناس مراجعه کنید. اگر دچار درد شکمی یا تب در همراهی با هر ترشح جدید مهبلی شدید، باید در همانروز به کارشناس مراجعه کنید.
پیش آگهی
معمولاً حالاتی که منجر به ترشحات مهبلی می شوند در عرض چند روز به درمان پاسخ