تانک ام 47
اسرار سانسور در رسانههای آمریکا
مطبوعات و رسانههای گروهی، یکی از ارکان اصلی دموکراسی به شمار میآیند. آیا رسانههای گروهی این پایههای اصلی دموکراسی در اجرای نقش خود موفق بوده و هستند؟ آیا میشود به آنچه رسانههای گروهی پخش میکنند، اعتماد کرد؟ آیا رسانههای گروهی آنطور که خود بیان میدارند، مستقل هستند؟ امروزه شمار کمی از سرمایهداران مانند اختاپوس، چنگ بر دستگاههای ارتباط جمعی انداخته و به یمن غارتهای کلان مالی، بر این وسایل سلطه و تملک یافتهاند، لذا اخبار و اطلاعاتی که مخابره میشود، میبایست مطابق ذوق و علاقه این مالکان بوده و از زیر قیچی آنها بگذرد. به همین دلیل تنها بخشهایی از اطلاعات و اخبار که با منافع این صاحبان اصلی و اربابان جنایتکار آنها مطابقت دارد، به خورد مردم جهان داده میشود. هدف این نوشته آن است که میزان آزادی و استقلال مورد ادعای رسانههای جمعی را مورد ارزیابی قرار دهد. قدرتی که امروزه رسانههای گروهی برای اعمال نفوذ روی انسانها کسب کردهاند، چنان عظیم است که هیچ نوع قدرت، مقام و ارگانی در هیچ زمانی این اندازه قدرت نداشته است. اگر دیروز نیروهای ارتجاعی، تنها از آتش و تانک برای سرکوب و ارعاب مردم استفاده میکردند، در حال حاضر به یمن تحت کنترل داشتن رسانههای گروهی و به یمن جهانی بودن آنها، وسیلهای برتر و با کاربردی چندین برابر برای کنترل مردم جهان در اختیار خود دارند. غولهای خبری، امروزه قدرتی جهانی داشته و قادرند که همزمان پیغام خود را ـ آن هم پیغامی به غایت نادرست و دستکاری شده ـ به گوش میلیونها انسان در اقصی نقاط جهان برسانند. این نوشتار کوششی است برای نشان دادن گوشهای هرچند خیلی کوچک، از واقعیت ناگوار دستهای پشت پردهای که بدون داشتن دستگاه عریض و طویل سانسور، چگونه قادرند و چه نوع مطالبی را هر روزه به نام اخبار به خورد مردم جهان میدهند و چگونه این مطالب به دلخواه این آدمهای نامرئی، وارونه نشان داده و یا به طور کلی عوض میشوند. بیشک برخورد با مقوله رسانههای گروهی، میبایست به مشغله فکری هر نیروی انقلابی که قصد مبارزه ضدامپریالیستی را دارد، تبدیل شده و راهحلی برای مبارزه با این پدیده پیدا نمایند. این نوشتار کوششی هرچند ناکافی در راه نشان دادن جوانبی از نقش رسانههای گروهی است. سعی میشود که در پی سلسله مقالاتی، نکات در رابطه با رسانههای گروهی و نقش آنها هرچه بیشتر شکافته شود. در اواسط ماه مارس امسال، دفتر «ت.ب.ر نیوز» نامه الکترونیکی از فردی که خود را رییس یکی از شبکههای عمده تلویزیونی آمریکا معرفی میکرد، دریافت نمود (از آنجایی که رسانههای گروهی آمریکایی سراسری هستند، میتوان نتیجه گرفت که این شبکه عمده آمریکایی، از شبکههای عمده جهان هم است. این فرد در نامههای بعدی خود اعلام کرد، هزاران صفحه از مدارکی را در اختیار دارد که نشان میدهد چگونه دفتر مرکزی این شبکه در نیویورک از آنها خواسته است که چه اخباری پخش کرده و چه مطالبی را نادیده بگیرند. این فرد بیان کرد که اعتماد خود را به رسانههای گروهی کاملا از دست داده، لذا تصمیم به ارسال این نامهها برای پخش به «ت.ب.ر. نیوز» گرفته است. این شخص بیان داشت که اگر هنگام پخش مطالب، نامی از او برده شود یا اینکه شبکه «ت.ب.ر. نیوز»، مشخصات او را برملا سازد، بیشک این مسأله باعث از دست دادن شغل او خواهد شد. لذا با «ت.ب.ر. نیوز» قرار گذاشته میشود، در صورتی که این شبکه تعهد کند که مشخصات فرد را مخفی نگه دارد، او حاضر است که مطالب را برای پخش به آنها بدهد. به هر حال بنا به قرارداد بین این فرد و «ت.ب.ر. نیوز»، مطالب برای آنها فرستاده میشود. «والتر استورش» مسؤول «ت.ب.ر. نیوز» اظهار میدارد که اولا، مطالب شامل هزاران صفحه ـ که ایشان مدعی شده بودند ـ نبوده است بلکه جمعا شامل 1497 صفحه میشود و ثانیا اگر محتوای این مطالب درست باشند، این نشاندهنده این واقعیت است که دستکم بخشی از رسانههای گروهی آمریکا، شدیدا تحت کنترل کاخ سفید اداره شده و میتوان گفت که به شبکههای خبررسانی کاخ سفید تبدیل شدهاند. «والتر استورش» بیان میکند، به خاطر اطمینان به اینکه این مطالب ساختگی نباشند، در آغاز تصمیم گرفته شده، تا آنجا که ممکن است، برخی از مطالب آن را با واقعیت و خبرهایی که پخش میشود، مقایسه کند و برای انجام این کار، خبرهایی را که میباید در روزهای آتی پخش میشد برگزیدهاند. به عنوان مثال شرکت «فیات» میبایست مدل جدیدی را به معرض نمایش قرار میداد و در این نامهها توضیح داده شده بود که داستان را چگونه پخش کند. او میگوید، زمانی که این خبر پخش شد، واقعا تعجب کردیم چرا که دقیقا خبر در چارچوب بیان شده بود و پس از دیدن این خبر تصمیم گرفتیم، بخشهایی از مطالب دریافتی را منتشر کنیم. والتر استورش میگوید که پس از منتشر کردن این مطالب، دو نوع واکنش به پخش این مطالب صورت گرفت؛ یکی نامههای مردم عادی که تشکر میکردند و دیگری افراد متشخص که به غایت ناراحت و عصبانی بوده و میگفتند، اینها همه دروغ است و شما نمیبایست آن را منتشر میکردید. سعی میشود که بخشهایی از محتوای این مطالب را که تا به حال منتشر شده، در یک سلسله مقالات ترجمه و منتشر کنم. قسمتهایی از بخش اول این مطالب شامل بخشهای 1،2، و 3 منتشر شده از طرف «ت.ب.ر. نیوز» به قرار زیر میباشد: در ضمن همه نقطهچینها از متن اصلی است. 21 ژانویه …… نقش «ک.لای» در رابطه با شرکت ورشکسته «انرون» نباید در هیچ مقالهای ذکر شود. در عوض روی اتهامات رؤسای جزء میباید تأکید بسیار شود. کادوهای گرانقیمت و زیاد «ک.لای» به رییسجمهور را باید به عنوان «کمکهای ناچیز برای تبلیغات انتخاباتی» معرفی کرد....... 10 فوریه ..... پخش و استفاده از فیلم، خبر یا مقالاتی از منابع فرانسوی در این موقعیت اکیدا ممنوع است. 26 فوریه ..... انتظار میرود که جنگ آینده عراق همانند جنگ «طوفان کویر» گزارش شود. باید عکس سربازان آمریکایی را از نژادهای مختلف نشان داد...... و مصاحبهها میباید انعکاسدهنده طراوت و جوانی و ایدهآل و نه انتقادجویانه باشد..... باید عکسهای جمعیت شاد و مردم آزاد شده عراق در حالی که پرچم آمریکا را در دست دارند، را نشان داد. همچنین باید عکسهای سربازان را در حالی که با بچههای عراقی رفاقت کرده و به آنها غذا یا چیزهای مباحثهبرانگیز میدهند، نشان داده شود..... البته نشان دادن عکسهای سربازان آمریکایی که کشته یا زخمی شدهاند، اکیدا ممنوع است و هنگام نشان دادن عکس سربازان کشته شده عراقی، سعی شود که قاهرانه نباشد..... همزمان میباید مصاحبهای را با یک عراقی که بتواند انگلیسی صحبت کرده و از کوششهای آمریکا برای آزاد کردن عراق ستایش کند، نشان داد.....که البته همه این مصاحبه باید از نظر کاخ سفید یا پنتاگون پیش از پخش گذشته باشد. 2مارس .... از پخش بیشتر دیدگاههای مذهبی رییسجمهور باید خودداری شود...... 10 مارس .... راهپیماییهای طرفدار رژیم را میباید به طور خیلی کامل پخش کرد.... اگر احتیاج به پخش تظاهرات ضد رژیم باشد، هیچ وقت نباید تعداد واقعی آنها را بیان کرد بلکه میبایست گفت که آنها گروه بسیاری کوچکی از افراد «غیرعادی» و یا گروهی نخاله هستند و در این رابطه میبایست افراد با ریشهای ناجور، خالکوبی شده، یا افراد ناقصالعضو و غیره نشان داده شوند. در عوض طرفداران رژیم و جنگ را تا آنجا که ممکن است میبایست خیلی تمیز و شسته، رفته نشان داد...... در این میان باید افرادی را که صد در صد از برنامههای رییسجمهور و به ویژه از ارتش آمریکا طرفداری میکند نشان داد...... همچنین باید مصاحبه با خانوادههای فوتوژنیک سربازان در جنگ که از نیروهای ارتش طرفداری میکنند، پخش شود..... به یاد داشته باشید که پرچم آمریکا در زمینه وجود داشته باشد...... 12 مارس .... در این برهه از زمان کلا نباید به تهدیدهای کره شمالی اهمیت داد. در حال حاضر نباید پیش از آماده کردن افکار عمومی برای کمپین آزادی عراق روی قطب دیگر محور شرارت فوکوس شود...... 15 مارس .... عکسهای رییسجمهور با افراد کابینه به ویژه رامسفلد و سربازان خوشحال را نباید از دست داد..... 19 مارس ..... «اسمی»، تکرار میشود، اسمی از عملیات انتحاری فلسطینیها در زمان جنگ عراق نباید به طور کلی برده شود.... 22 مارس.... در رابطه با جنبش فلسطین، موضع بیطرف داشتن و پخش عکس دختر آمریکایی که به عنوان سپر انسانی در فلسطین بود و به وسیله بولدوزر اسراییلی زیر گرفته و کشته شد، غیرقابل قبول است. از این واقعه باید به عنوان یک اتفاق اسفبار که نیروهای نظامی اسراییل (ای.د.اف) بسیار متأثر است، نام برد. 25 مارس .... در حال حاضر نباید اشارهای به ولفوویتز یا پرل (یکی از طراحان اصلی دکترین بوش، که به خاطر مسایل مالی، مجبور شد از سمت خود استعفا دهد) شود. 26مارس .... نباید به اتحاد آمریکا با ترکیه یا طایفه کرد عراق اهمیت داده شود. این مسأله برای ترکیه و ارتش آمریکا بسیار حساس است چرا که طرفداری از کردها، باعث ناراحتی ترکیه خواهد شد...... کردها را میباید «نیروهای رزمنده برای آزادی عراق» خطاب و معرفی کرد و تحت هیچ شرایطی نباید آنها را «کُرد» خطاب کرد. 29 مارس ….. میبایست در برنامههای آینده در مورد هدف رییسجمهور برای خودکفا کردن آمریکا از نفت صحبت شود. تکذیب کنگره در مورد استخراج در مناطق «حساس» زیستمحیطی باید به عنوان یک سوءتفاهم احمقانه مورد تمسخر قرار گیرد. نباید هیچگونه صحبتی در رابطه با ممنوعیت وارد کردن نفت از ونزوئلا و نیجریه صورت گیرد. در مورد روش و برخورد چاوز در مورد آمریکا، نباید صحبتی شود و بهتر است که به کلی فراموش شود. او یک بار از قدرت به زیر کشیده شد و امکان دارد، این امر دوباره صورت گیرد. باید عکسهایی از جمعیت ونزوئلایی ناراضی و ناراحت از چاوز را برای زمانی که او بار دیگر از قدرت به زیر کشیده میشود، آماده و در دسترس داشت. 30 مارس ..... به خاطر جدی بودن بیماری سارس، شمار واقعی افراد مبتلا یا کشته شده را که از سوی بیمارستانهای محلی اعلام میشود، میباید پیش از پخش با دفتر «س.د.اس» در آتلانتا در میان گذاشت. بنا بر دستور بالاترین مقام دولت، ضروری است که از پخش هرگونه خبر که موجب ترس و اضطراب مردم آمریکا به خاطر بیماری سارس شود، اکیدا خودداری شود. تعمق در رابطه با علت واقعی بیماری سارس جداً ممنوع و نباید تحت هیچ شرایطی پخش شود..... 30 مارس .... به طور جدی نباید اختلاف بین رامسفلد و فرماندههای ارتش در عراق را بزرگ نشان داد. این مسأله را تنها زمانی که مطلقا احتیاج باشد و نشود از آن گذشت، پخش کنید. نظرات رامسفلد در رابطه با ارتش را میباید مورد تأکید هرچه بیشتر قرار داد..... نکات مهمی از قبیل خوشنامی ایشان به مثابه «مردی که قادر است همه چیز را برای بهتر کردن به هم بزند» و «نوآوری با استعداد» را به هنگام نام بردن از ایشان فراموش نکنید. 31 مارس ..... میبایست از پخش هرگونه صحبت در رابطه با شایعات حمله اتمی پیشگیرانه بر علیه کره شمالی بایستی خودداری شود...... مسأله کره شمالی میباید از قول یک شخصیت عالیرتبه نظامی آمریکا (نامی احتیاج نیست) به عنوان مسألهای «جدی ولی نه بحرانی» تأکید شود. 31 مارس ...... نباید در رابطه اعتراض جدی جمهوری خلق کره به حمله پیشگیرانه آمریکا بر علیه کره شمالی حرفی زد.... تنها مختصری درباره رد هرگونه مذاکره با کره شمالی از سوی رییسجمهور گفته شود.... در این رابطه میبایست در مورد نیروهای ضددموکراتیک در کره شمالی به طور کامل صحبت شود..... از علاقه دولت کره جنوبی برای رابطه نزدیک با نیروهای آمریکایی ـ که از آنها حفاظت میکنند ـ صحبت شود..... از پخش هرگونه بحث و گفتوگو در رابطه با تظاهرات ضدآمریکایی در سئول خودداری شود. این تظاهرات را باید به طور مرتب به عنوان تظاهرات جمعی دانشجوی رادیکال ـ که هیچ پشتیبانی بین نیروهای مردمی و لیبرال که طرفدار پر پا قرص آمریکا هستند ندارند ـ رد کرد. 2 آوریل …... قطعهای در رابطه با خروج نیروهای آمریکایی از کره جنوبی باید تهیه شود. موضوع اصلی این قطعه: آمریکا نیروهای خود را به خاطر جلوگیری از حملات احتمالی کره شمالی از کره جنوبی خارج میکند. روی پشتیبانی و طرفداری رییسجمهور کره جنوبی و تلاشهای بیاندازه ایشان برای جلوگیری از کره شمالی، تأکید بسیار شود…... هیچگونه حرف یا صحبتی در مورد آشوبهای ضدآمریکایی در کره جنوبی نباید صورت گیرد. آنها را باید «تظاهرات دانشجویی رادیکال معرفی کرد» اما نباید هیچ نوع عکسی از تظاهرات نشان داده شود، مگر اینکه به اطمینان بدانید که تعداد آنها خیلی کم است. 4 آوریل .... میبایست شمار تلفات متحدین را کم نشان داد، همچنین چیزی در مورد تلفات زیاد مردم عادی عراق نباید گفته شود و یا اگر قرار است چیزی گفته شود، میبایست تعداد آنها را کم نشان داد. در مورد تلفات مردم عادی میبایست گفت که «آنها به وسیله طرفداران مسلح صدام قلع و قمع شدهاند». همچنین نشان دادن عکسهای زنان و بچههای کشته شده اکیدا ممنوع است. 4 آوریل ..... در صورت امکان عکس رییسجمهور را میبایست با کتاب یا در حالت بهتر، زمانی که در حال مطالعه است نشان داد. باید روی عادت و علاقه عمیق ایشان به خواندن تأکید به سزایی شود...... به خصوص روی مسایل تاریخی و اقتصادی میبایست تأکید بسیار شود. 4 آوریل ..... باید توجه خاصی به بحث و گفتوگو درباره بیحرمتی فرانسه، نسبت به قبر سربازان آمریکایی و انگلیسی در فرانسه شود. همچنین این صحبتها را میباید، با گفتوگویی درباره لطمه زدن به آثار یادبود 9 سپتامبر در فرانسه در هم آمیخت. از پخش هرگونه عکس از صلیب شکسته نازی، یا مترسکهای سران دولت، اکیدا خودداری شود. معذرتخواهی سران فرانسه را میباید پخش کرد....... هیچگونه صحبت یا توضیح در رابطه با مقایسه رییسجمهور با هیتلر نباید صورت گیرد...... نباید اجازه داد که اشغال عراق با اشغال لهستان به وسیله هیتلر مقایسه شود؛ اینگونه ادعاها که در رسانههای غیرجدی به طور گسترده بیان میشود، نباید جدی گرفته و روی آنها صحبت شود. کمپین بر علیه عراق رسما کمپین دولت دموکراتیک آمریکا بر علیه ظلم، بیدادگری و ستم معرفی شود. 4 آوریل ...... باید گزارش در رابطه با افزایش تعداد بیکاران را به وسیله مصاحبه با افراد دولت که این مسأله را تکذیب کرده و میگویند که بیکاری به طور کامل مهار شده و در حال پایین آمدن است، رد کرد. 5 آوریل ..... ملاقاتهای رییسجمهور به مناطق نظامی را میبایست به طور کامل پخش کرد و آن را با عکسها و فیلمهای قدیمی کامل نمود..... به ویژه در بخشهایی که از ایشان به طور خیلی گرم و دوستانه استقبال و پذیرایی میشود. 5 آوریل ..... روزنامه چپی انگلیسی «گاردین» در مقالاتی، از اشغال و تسخیر عراق به وسیله ارتش آمریکا و اداره این کشور به وسیله اشغالگران نام برده، که میبایست به طور کلی، بیاهمیت جلوه داده شود و هیچگونه صحبتی در این رابطه جایز نیست. در عوض میباید روی آرامش، آزادی، تشکر از رییسجمهور تأکید شود. 6 آوریل .... عکسهای مساجد خراب شده به وسیله تانکها را باید کاملا از بین برد و تحت هیچ شرایطی نشان نداد. 7 آوریل ..... نباید هیچگونه عکسی از سربازان آمریکایی در حال دزدی در عراق نشان داد. غارتگران عراقی را باید به عنوان عراقیهای «خوشحال و آزاد شده» از یوغ صدام معرفی کرد. غارتگران را میباید مردم گرسنه و فقیر که برای پر کردن شکم خانواده خود، دست به این کارها میزنند، معرفی کرد...... عکسهایی از ماشینهای نظامیهای آمریکایی، پر از قالیهای گرانقیمت و تابلوهای نقاشی که از منابع فرانسوی پخش میشود را باید به عنوان تبلیغات بیارزش رد کرد. اگر کانالی اقدام به پخش چنین عکسهایی کرد، میبایست گفت که «ژنرالهای آمریکایی اینها را از دست دزدها گرفتهاند و در حال انتقال آنها به مکان امنی هستند.» همچنین باید آشوبگران عراقی را در حالی که برای سربازان آمریکایی دست دوستانه تکان میدهند، نشان داد. 7 آوریل ..... لطفا عکسهایی از رییسجمهور در حال ملاقات با سربازان زخمی تهیه کنید...... عکسهای خوب و فتوژنیک که با مخلوطی از سربازان از نژادهای مختلف نشان داده شود. همچنین باید برای پخش عکسهایی از خانم رییسجمهور در حالی که هدایایی تقدیم زخمیها میکند، کوشش شود...... در صورت امکان عکسهای رییسجمهور در حالی که به سربازان زخمی مدال اعطا میکند، همراه با لبخند تشکرآمیز سربازان نباید فراموش شود. 8 آوریل ..... یک نوع رابطه بین تظاهرات در عراق با ایجاد نظم به وسیله نیروهای آمریکایی باید ایجاد شود. در این رابطه باید تأکید شود که وجود نیروهای آمریکایی برای ایجاد نظم و دموکراسی برای مدت کوتاهی، لازم و ضروری است. حرفی در مورد وجود نیروی زیاد آمریکایی در عراق نباید زده شود. تأکید روی کلمات «ایجاد نظم و امنیت» و «کمک برای انتقال به دموکراسی» بسیار ضروری است. 9 آوریل..... در رابطه با بازسازی زیربنای اقتصادی عراق، باید اعلام شود که شرکتهای آمریکایی، حاضرند که مردم عراق را در ساختن عراقی جدید و دموکراتیک یاری کنند. نباید در هیچ جایی، اسمی از هالیبرتون آورده شود. 9 آوریل ..... ملاقات سران فرانسه، آلمان و روسیه را خیلی کماهمیت نشان دهید. لطفا نباید حرفی در رابطه با بحران در ناتو زده شود. 9 آوریل ...... در رابطه با ملاقات سران روسیه، فرانسه و آلمان، اعلام شود که اگر رییسجمهور بخواهد، آنها حاضرند که بدهیهای عراق را ببخشند. باید تأکید شود که عراق این پولها را برای بازسازی مملکت پس از سالها دیکتاتوری احتیاج دارد. 10 آوریل...... فیلم نصب دوباره مجسمه پایهگذار «کا.گ.ب» در مسکو، باید نشان داده شود..... (در اینجا از فلشبک میباید استفاده شود). در مورد عضو بودن پوتین در «کا.گ.ب» هم صحبت شود. در ضمن یک توضیح کوتاه در رابطه با زیاد شدن طرفداران استالین در روسیه هم داده شود. این نکات باید در سلسله برنامههای آینده در رابطه با روسیه استفاده شود. 11 آوریل ..... حمله نیروهای آمریکایی به ماشینهای سفیر روسیه را باید کماهمیت نشان داد و یا آن را حمله «گروههای تروریستی ناشناس عرب» که از صدام طرفداری میکنند، معرفی کرد. باید مواظب بود که اگر حرفی از حمله به سفیر روسیه پیش آمد، چیزی درباره کشوری که آن را انجام داده، نباید گفته شود. این واقعه به طور رسمی سوءتفاهم معرفی شده و مسأله با روسیه در حال حل شدن است. 13 آوریل..... سارس به طور رسمی در آمریکا «تحت کنترل» است. مقامات اداری و بهداشتی مسافرتهای هوایی در آمریکا را کاملا بدون خطر معرفی میکنند. به طور رسمی هیچگونه تلفاتی در آمریکا وجود ندارد. با استناد به کانال «س.ب.س» گفته شود که سارس در کانادا کاملا تحت کنترل است....... در عین حال باید چین را برای این مسأله تا آنجا که میتوانید سرزنش کنید. 16 آوریل ....... ادامه دادخواهی قانونی بر علیه «اف.بی.آی» در رابطه با «لیست ممنوعیت پرواز» میباید به عنوان عدم درک صحیح مردم آمریکا نسبت به این موضوع معرفی شود. نکات منفی بر علیه این قانون جدید آن است که ادعا میشود، این قانون اصولا برای جلوگیری نیروهای مخالف دولت که در حرکتها، جلسات، تظاهرات و یا مخالفتهایی که با عنوان چیزی به اصطلاح «جلسات صلح» شرکت میکنند، تصویب شده است. باید روی نظرات مقامات دولتی که بیان میکنند، این قانون برای جلوگیری از تروریستهای مظنون یا افرادی با نظرات خطرناک مثل مسلمانان جنگطلب و غیره و برای جلوگیری از اتفاقات تروریستی دیگر مشابه 11 سپتامبر، تصویب شده است، تأکید زیاد شود. مقامات دولتی بیان میکنند که محتوای لیست بدون تغییر و کماکان مثل لیست قبلی خواهد بود...... 17 آوریل ...... حمله به خبرنگاران خارجی را که با آمریکا رابطه خوبی ندارند، باید به عنوان «اشتباه غمانگیز» معرفی کرد. باید گفته شود که نیروهای طرفدار و بازمانده صدام از مقر هتل، به نیروهای آزادکننده عراق حمله کردند و این نیروها، تنها جواب این حملات را آن هم برای دفاع از خود دادند. 18 آوریل...... موضع سیاستمدارانه رییسجمهور و پیشنهاد «مذاکره واقعی» ایشان با کره شمالی را میباید با صحبتهایی در رابطه با «پشتیبانی کامل» مردم کره شمالی از پیشنهاد داهیانه رییسجمهور برای صلح و آمادگی مردم برای فارغ شدن از دست رهبریت تروریستی و کمونیستی کره شمالی گره زده و مورد توجه ویژهای قرار داد...... 19 آوریل..... کاخ سفید درخواست کرده است که در رابطه با تصمیم و قصد رییسجمهور برای سرنگون کردن دولت کره شمالی نمیبایست چیزی بیان و یا گفته شود. اگر در این باره احتیاج به حرفی باشد، باید گفته شود که رییسجمهور نه میل به این کار و نه قصد انجام این عمل را دارد. 19 آوریل ....... در رابطه با آزادی عراق و مخالفتهای نیروهای «مخالف عراقی» و رد نیروهای آمریکا به وسیله، این گروهها و درخواست آنها برای بیرون رفتن نیروهای آمریکایی میبایست چنان بیان شود که این مخالفتها بر خلاف «میل مردم تازه آزاد شده عراق هستند.....» ادامه کشتار عراقیان طرفدار آمریکا و کشتن نیروهای آمریکایی، باید کم نشان داده شود و گفته شود که اینها کار نیروهای «ضد مردمی طرفدار صدام هستند». میبایست با عکس، فیلم و مقاله نشان داد که مردم عراق «با دل و جان نیروهای آمریکایی را که آنها را از یوغ صدام آزاد کردند، دوست دارند....» ...... و تحت هیچ شرایطی نباید در رابطه با اینکه رهبران جدید عراقی با سازمان سیا رابطه نزدیک دارند، حرفی زده و یا چیزی بیان شود و در صورت پیش آمدن چنین صحبتی میباید آن را قطع کرد. 19 آوریل ..... باید بر روی جنبه انسانی بخشی از نقشه دولت برای برداشتن تحریمهای اقتصادی بر علیه عراق تأکید زیاد شود. اگر لازم باشد که در مورد درآمد نفت چیزی گفته شود، باید گفت که این درآمد در وهله اول برای بازسازی کشور عراق استفاده خواهد شد و در وهله دوم برای پشتیبانی سیستم و نظام آن کشور مورد استفاده قرار خواهد گرفت. 20 آوریل..... بودجه دولت را باید بودجهای برای به جریان درآوردن اقتصاد معرفی کرد. باید گفته شود، این اقدامات برای جلوگیری از مشکلات اقتصادی که نتیجه برخی از اقدامات دولت پیشین میباشد، لازم و ضروری است و کم کردن مالیات را، نه به نفع بخش پولدار جامعه که به نفع همه مردم آمریکا معرفی کرد. 21 آوریل..... یک سیاست همگون و پیوسته در رابطه با مسأله سارس میباید در پیش گرفت. این واقعیت را که این بیماری در آسیا همهگیر شده و تعدادی کشته هم گرفته، نمیتوان کتمان کرد. در همین رابطه مسأله مهم این است. به فوریت تأکید شود که هیچ وقت گوشت گاوهای مبتلا به این بیماری به آمریکا وارد نشده است. میباید گفت که تنها یک رأس گاو و تعدادی گوساله به این مرض دچار شده بودند که همگی آنها از بین برده شدند........ اگر مردم متوجه واقعیت شده و آن را باور کنند، ضربهای مهلک به بخش دامداری، فست فود و رستورانها خواهد بود. بیماری جنون گاوی پیشتر در آمریکا وجود داشته ولی هیچکس در اینباره چیزی نگفته است. بگذار ببینیم، میتوانیم این سنت را همچنان ادامه دهیم. 27 آوریل ....... در حال حاضر موج شکست و مشکلات عدیدهای، شرکتهای بزرگ را فرا گرفته است. از پخش و یا بحث در این مورد میبایستی تا آنجا که ممکن است خودداری کرد، مگر در صورتی که این شرکتها رسما اعلام ورشکستگی کنند. پخش اینگونه خبرها، در بین مردم ترس انداخته و لذا باعث هرچه بیشتر خراب شدن وضع نابسامان اقتصادی خواهد شد. چنانکه اختلاسی مالی در یکی از شرکتهای بزرگ عمومی صورت گیرد، میبایست بنا به روش معمول و عمومی که رؤسای جزء را مسؤول این اختلاسها قلمداد میکنند و کاری به رؤسای بزرگ ندارند، عمل کرد؛ شرکت «انرون» مثالی در این رابطه است….. 10 می ….. بهتر است که در حال حاضر روی داستان کشف آزمایشگاههای میکروبی سیار چیزی گفته نشود. چرا که این مسأله مشکلات و بحثهای زیادی را در جراید خارجی و بین هیپیهای چپ آمریکایی به وجود آورده است. به ما اطمینان داده شده که در آینده نزدیک، شاهد «کشف عظیمی» که موجب «ثابت نمودن کامل» آزمایشگاههای میکروبی سیار است خواهیم بود. 12 می ...... باید داستان کشف مقدار زیادی دلارهای تقلبی در نقاط مختلف جهان را با داستانهای تهیه و چاپ پولهای رنگی کاملا جدیدی پیوند داده و سعی کرد که اثرات منفی آن را با این گزارش خنثی کرد. باید گفت که امکان جعل پولهای جدید خیلی مشکل است........ وارد شدن مقدار زیادی 20 دلاری تقلبی در آمریکا...... و عدم اعتماد مردم جهان به 20 دلاری ممکن است باعث شود که بازار پول جهان از پذیرش آن خودداری کند و این خود اثر بسیار مخربی بر اقتصاد خواهد داشت......... حتما فراموش نکنید که روی این مسأله، تأکید کنید........... . 13 می ....... باید یک سری مطالب برای ثابت کردن اینکه چرا سقوط دلار در برابر یورو، پولهای کانادا و مکزیک میتواند برای تجارت آمریکا مؤثر و مفید باشد، تهیه و پخش شود. تأکید شود که نرخ پایین دلار، باعث افزایش تولیدات میشود، چرا که این تولیدات ارزانتر از پیش به بازار ارایه میشوند و تأکید شود که این کالاها به خاطر ارزانی، میتوانند به آسانی به بازارهای جهان راه یابند. 16 می ...... پیشنهاد شده است که مسأله بهبود اقتصادی را نباید با مسأله سقوط دلار پیوند زد. ما احتیاج به یک شخصیت محبوب و شناخته شده داریم که نظرات خود را در رابطه با مفید بودن نرخ پایین دلار برای اقتصاد و تولید آمریکا بیان کند.......... . 16 می ...... دلیل وجود طولانی مدت نیروهای آمریکایی در کشور عراق، به خاطر وجود هرجومرج در این کشور قلمداد شود. نباید داستانهایی که در رابطه با شلیک نیروهای آمریکایی به بچههای عراقی در حال پرتاب سنگ، که در برخی از رسانهها دیده شده، تکرار شود. در این مورد نباید هیچگونه عکسی یا فیلمی پخش شود...... 17می...... برنامه جدید رییسجمهور درباره کم کردن مالیات را برنامهای که برای همه مردم آمریکا خوب و مفید است، معرفی کنید. انتقادات دموکراتها در این مورد را بیاهمیت جلوه داده و کمترین وقت را باید صرف آن کرد. بهترین مسأله برای انحراف افکار عمومی از این واقعه، پرداختن به وجود هوای بد (گردباد) در مرکز ـ غرب کشور و.... و..... است. 19 می ...... باید بیان شود که سارس در چین و تایوان غیرقابل کنترل است. باید به اطلاعیههای مقامات دولتی در مورد «از بین رفتن» کامل سارس اهمیت ویژه داده شود. در رابطه با کانادا اعلام کنید که بیماران مبتلا به سارس در تورنتو «کاملا بهبود» یافتهاند و بر از میان برداشتن قرنطینه در تورنتو به وسیله سازمان بهداشت جهانی تأکید شود. 21 می ...... به زودی کاخ سفید پیشنویس طرحهایی از تریلیهای حامل سلاحهای کشتارجمعی در عراق را منتشر خواهد کرد. در این مورد میبایست برنامهای از متخصصان خودی،که در مورد چگونگی خطرناک بودن این تریلیها نظر مساعد دارند، تهیه کرد. در مورد موفق نبودن و شکست بازرسان سازمان ملل برای پیدا کردن این آزمایشهای خطرناک تأکید بسیار شود......... کاخ سفید تأکید دارد که سازمان ملل، تنها باید در برنامه غذارسانی به مردم عراق شرکت کند و نباید دخالتی در اداره امور داخلی عراق یا تولید نفت در این کشور داشته باشد. 22 می ....... برنامههایی از سربازان قهرمان در حال مأموریت در سراسر جهان به خاطر برگزاری سالگرد «روز یادبود» تهیه شود. رییسجمهور قرار است که در این روز، از ارتش به خاطر خدماتش برای آزادی جهان قدردانی کند. میبایست توجه خارقالعادهای در اینباره به خرج داده شود.......... از این به بعد نباید روی ناراحتی از مقامات فرانسه چیزی گفته شود. «آنها در حال حاضر تغییر مسیر دادهاند» این خود بهترین موضوعی است که میتوان روی آن مکث کرد. 24 می ...... مشکل پیدا شدن بیماری جنون گاوی در کانادا، اثر به غایت مخربی بر اقتصاد آمریکا و کانادا گذاشته است که تحت هیچ شرایطی نباید در مورد شیوع سارس در آمریکا و یا در رابطه با تلفات چیزی گفته و یا حرفی زده شود........ اگر شیوع سارس ادامه پیدا کند، مقامات پزشکی اعلام میکنند که مجبور به قرنطینه عمومی خواهند بود...... مقامات کانادایی به دولت آمریکا اعلام کردهاند، به خاطر شیوع سارس و متبلا شدن شمار زیادی به این بیماری، احتیاج به قرنطینه عمومی در کانادا است. در این مورد میبایست چنین گفت که دولت کانادا، قرنطینه عمومی را بهترین و آسانترین راهحل برای جلوگیری از شیوع سارس میداند...... «میبایست گفت که واکسن بر علیه این مرض آسیایی (روی آسیایی بودن آن باید تأکید شود) برای محافظت مرم آمریکا در پروسه ساخته شدن است»، چیزی در رابطه با اینکه آماده شدن این واکسن ـ اگر درواقع آماده شود ـ ماهها طول خواهد کشید، نباید گفته شود ...... و در نظر داشته باشید که در هیچ شراطی نباید ـ تکرار میکنم ـ نباید چیزی در مورد سارس در آمریکا گفته شود چون این واقعیت ممکن است موجب هراس مردم شود. در پایان سارس را باید به عنوان مرض آسیایی که تنها مردم آن دیار را مبتلا میکند، معرفی کرد. 21 آوریل ..... نباید چیزی در مورد داستانهایی ساختگی که در مطبوعات کره جنوبی در رابطه با پیدا شدن تکههای موشک کره شمالی در آلاسکا نوشته میشود، گفته شود، مگر اینکه بیان این مطالب برای آماده کردن افکار عمومی برای حمله نظامی احتیاج باشد. 22 آوریل ....... دلیل پایین آمدن قیمت بنزین را باید «تولیدات بیشتر» بنزین به وسیله متحدینمان در خاورمیانه معرفی کرد. زمانی که کنترل روی قیمت بنزین به وسیله دولت برداشته میشود و این عمل باعث بالا رفتن قیمتها میشود، این بالا رفتن قیمت را باید به «کم بودن تمایل به همکاری» بین برخی از کشورهای عربی معرفی کرد و گفت که رییسجمهور از این بابت سخت ناراحت است. 22 آوریل ...... لطفا همانطوری که تا به حال چیزی در مورد عملیات نیروهای اسراییلی در مرزهای عراق گفته نشده است، همچنان این مسأله را مسکوت گذاشته و چیزی در مورد آن پخش نکنید ...... کمکهای ایرانیان به سنیهای (شیعیان، مترجم) عراقی را میباید به «دخالتهای بیجا» در امور داخلی عراق و جلوگیری از ساختن هرچه سریعتر عراقی جدید و دموکراتیک به وسیله آمریکا معرفی کرد. حرکتهای احتمالی نظامی یا امنیتی آینده آمریکا در این باره را میبایست، حرکتی «ضدجنگجویان اسلامی» معرفی کرد. 23 آوریل ...... مطلقا نباید از نظرات یا موضع روسیه در مورد پرداخت بدهیهای عراق به روسیه چیزی گفته شود. 27 آوریل ....... در حال حاضر موج شکست و مشکلات عدیدهای، شرکتهای بزرگ را فرا گرفته است. از پخش و یا بحث در این مورد میبایست تا آنجا که ممکن است، خودداری کرد، مگر در صورتی که این شرکتها رسما اعلام ورشکستگی کنند. پخش اینگونه خبر، در بین مردم ترس انداخته و لذا باعث هرچه بیشتر خراب شدن وضع نابسامان اقتصادی خواهد شد. چنانکه اختلاس مالی در یکی از شرکتهای بزرگ عمومی شود، میبایست بنا بر روش معمول عمومی که رؤسای جزء را مسؤول این اختلاسها قلمداد میکند و کاری به رؤسای بزرگ ندارند عمل شود؛ شرکت «انرون» مثال بارزی در این رابطه است………. 29 آوریل …... بار دیگر میباید بیان شود که سارس را میبایست به عنوان یک بیماری آسیایی معرفی کرد و هیچگونه خبری در مورد تناسب اصلی تلفات که در حال حاضر، برابر با 20 درصد است نباید گفت و یا پخش شود. مطمئنا فشارهای دولت آمریکا و کانادا باعث میشود که چیزی در مورد مشکل سارس در کانادا گفته نشود. 1 می ........ در رابطه با سارس، سیاست رسمی چنان است که هر کس از مناطقی که اپیدمی سارس وجود دارد، آمده و یا بیماری مشابه با سارس داشته باشد، میبایست قرنطینه شود. بنا بر خبری محرمانه از طرف مقامات بالا، برای قرنطینه کردن در صورت لزوم از زور استفاده خواهد شد.................. 3 می ..... میبایست بیان شود که در حال حاضر، وزارت دارایی آمریکا در حال تحقیق در رابطه با مقدار زیادی دلار کشف شده در عراق است. به یاد داشته باشید که اعلام کنید که این، مقداری از داراییهای شخصی صدام است؛ مقداری که مقامات اعلام کردهاند، 600 میلیون دلار است، لذا تحت هیچ شرایطی نباید اسمی از مقداری بیش از این آورده شود و مطلقا نباید حرفی در مورد احتمال 100 دلاریهای تقلبی نیز زده شود..... (به مقاله همراه این مدارک در مورد «چاپ دلار تقلبی توسط ایران» توجه کنید) 6 می ...... در چند روز آینده «دیک چنی» معاون ریاست جمهوری اعلام خواهد کرد که ایشان، خود را دوباره کاندید معاونت ریاستجمهور برای دوره آینده خواهد کرد. میبایست به نقش داهیانه و کمکهای بیدریغ ایشان در رابطه با سیاست انرژی دولت تأکید بسیار شود. لطفا به یاد داشته باشید که هیچگونه حرفی در مورد رابطه ایشان با شرکت «هالیبرتون» و یا مشکل ازدیاد سهام ایشان به میان آورده نشود. 6 می ..... در حال حاضر پیشبینی میشود که به زودی متخصصان آمریکایی مدارکی دال بر وجود سلاحهای کشتار جمعی در عراق پیدا خواهند کرد. ناگفته نماند که این کشف برای مقامات بیاندازه اهمیت دارد، چرا که آنها هر روزه مورد انتقاد قرار میگیرند که عراق عاری از سلاحهای کشتار جمعی بود و آمریکا برای حمله به عراق، دست به جعل مدارک زده است. قرار است عکسهای ساکن و تکههای فیلم در رابطه با مدارکی که قرار است کشف شود، تهیه شود........ 7 می ....... به نظر میرسد که کنگره موافق قطعنامه کمکهای خیرخواهانه مذهبی رییسجمهور نبوده و رأی موافق در این دوره به آن نمیدهد. این قطعنامه مذهبی، نگرانیهای زیادی را در کنگره ایجاد کرده است. اینطور احساس میشود که رییسجمهور روی نظرات مذهبی خود بیاندازه تأکید کرده است و به دلیل مخالفتها و اعتراضات مردمی نسبت به نظرات مفرط مذهبی ایشان، این قطعنامه بعدا به نوعی دیگر به کنگره ارایه خواهد شد........ نظرات آقای گراهام در رابطه با اسلام، اعتراضات زیادی بین مسلمانان آمریکا و کشورهای عربی به ویژه عربستان سعودی ایجاد کرده است. این مسأله نگرانیهای زیادی را برای کاخ سفید ایجاد کرده است و به همین دلیل از ایشان خواسته شده که اعلامیهای صادر کرده و اعلام کنند که «از نظر ایشان برداشت نادرست کردهاند» و او احترام زیادی به همه مذهبیها میگذارد........... 8 می ...... با وجود اینکه همه رسانهها در مورد سقوط مداوم دلار در برابر یورو مینویسند، این مسأله را میبایست «کوتاه»مدت معرفی کرد. در این رابطه سعی شود که از مقالات اقتصاددانانی که معتقدند که پیروزی در عراق باعث افزایش قیمت دلار در بازارهای جهان میشود فکت آورده شود. 25 می ...... تصمیم مخالفت با ایران گرفته شده است......... در این مورد باید از فیلمهای قدیمی بحران گروگانگیری سفارت آمریکا استفاده شود....... باید خشونت و وحشیگریهای این رژیم برای سرنگونی شاه نشان داده شود....... یک سری مقالات میبایست در رابطه با وجود «پایگاههای آموزشی» واحدهای «القاعده» در عراق (ایران ـ مترجم) باید تهیه شود. شیعیان را میبایست به عنوان گروهی به غایت ظالم و واپسگرا و به ویژه گروهی که «نفرت بیحدی به شیطان بزرگ....... یعنی آمریکا دارد»، معرفی کرد. همچنین باید مطالبی در برنامه روز یکشنبه در مورد پشتیبانی مقالات ایرانی از رهبران طالبان و اشاره به این مسأله که ممکن است، به رهبران طالبان ........ به طور موقت در ایران پناه داده شده باشد، پخش شود. احتیاجی نیست که به کمکهای آشکار مقامات پاکستانی به واپسگرایان اسلامی در اینجا اشاره شود یا سخنی در اینباره گفته شود. اگر رهبران فعلی پاکستان برکنار شوند و جای آنها را یک حکومت واپسگرای مذهبی بگیرد، از هند برای از بین بردن پاکستان در زمین بازی پشتیبانی خواهد شد...... در این رابطه احتمال تهدید اتمی به وسیله پاکستان وجود دارد......... 26 می ...... شروع سارس در کانادا؛ ........... تحت هیچ شرایطی نمیتوان این واقعه را کتمان کرد، لذا صحبت در این مورد باید خیلی کوتاه و ساده باشد. مهمترین مسأله این است که از صحبت کردن در مورد سارس در آمریکا اجتناب شود. مطلبی درباره پیشروی در تهیه واکسن سارس تهیه شود........ تأکید شود که به زودی این واکسن تهیه خواهد شد. باید از افراد صاحبنظر در مسایل پزشکی استفاده شده و از آنها خواسته شود که مطالب معمول و قابل قبول ارایه دهند........... به یاد داشته باشید، تأکید کنید که سارس یک بیماری آسیایی است و «در حال کنترل شدن است». 26 می ...... بالا گرفتن اختلافات و دعوا بین رامسفلد و پاول، به عنوان موردی «کاملا بیمعنی» توضیح دهید. ما سعی میکنیم که مصاحبه کوتاهی در این مورد از هر دوی آنها تهیه کنیم، ولی تا آن لحظه این واقعه را به عنوان شایعه رد کرده و تأکید کنید که «در حال حاضر همه آمریکا بر علیه تروریسم بینالمللی متحد است». به یاد داشته باشید که این رمز شبی است که به وسیله کاخ سفید اعلام شده است. پوتین برای در هم کوبیدن مسلمانان تروریست خود (مسلمانان چچن ـ مترجم) دستهای بازتری طلب کرده، که به احتمال قوی، پس از کنفرانس، دست ایشان برای انجام این کار باز خواهد بود. او میبایست در عوض از جنگ آمریکا بر علیه تروریستهای مسلمان فیلیپین ـ که قرار است در ماه جولای انجام گیرد ـ پشتیبانی کند. امکان تلفات زیادی در این جنگ پیشبینی شده است، میبایست این تلفات را با طرح داستانهایی در مورد شکنجه و کشتار مسیونرها و توریستهای مسیحی به وسیله مسلمانان خنثی کرد...... 27 می ..... داستانی انسانپسند از «مبلغین» مسیحی که «برای کمک به امور مختلف مذهبی و فرهنگی» عازم عراق هستند، تهیه شود. شمار زیادی از این افراد متدین به خاطر ترس از کشته شدن به وسیله جنگجویان اسلامی، از رفتن به عراق خودداری میکنند. باید مطالبی در مورد اینکه حضور نیروهای آمریکایی در عراق نیروهایی دوستانه بوده و از این مبلغان مسیحی، زمانی که در عراق هستند، پیشتیبانی خواهند کرد، تهیه نمود. 29 می ..... «این اقتصاد است، احمق!» بگذار به خاطر داشته باشیم که در بوق و کرنا دمیدن وضع بد اقتصاد کاری است که به نفع هیچکدام از ما نیست. یک برنامه خیلی خوب در اینباره که هماکنون بازار «آرام آرام» رو به بهبودی میرود و بهبودی کامل به زودی حاصل خواهد شد، تهیه شود. معمولا در این مورد از اقتصاددانان خودی باید استفاده کرد. به یاد داشته باشید که از کلمه تورم، نباید استفاده شود و به طور جدی از صحبت کردن در مورد یورو خودداری کنید. در صورتی که تناسب قیمت یورو نسبت به دلار از مرز 2/1 گذشت، میبایست روی این مسأله که نرخ پایین دلار «به نفع کامل» تولید داخلی است، صحبت شود. به عنوان مثال میتوان گفت، «چه کسی محتاج تولیدات لوکس و گرانقیمت فرانسوی است، وقتی که میتوان آن کالاها را با قیمتی ارزانتر در آمریکا تولید کرد؟» 29 می ...... همه شواهد دال بر این واقعیت است که ایجاد و برقراری صلح و امنیت در عراق، احتیاج به مدت زمان طولانی دارد...... مسایل مذهبی خیلی جدی در عراق وجود دارد. برنامه دولت برای صدور اجازه به گروههای خاص مسیونرهای مسیحی برای تغییر عقیده بخش زیادی از مردم عراق از اسلام به مسیحیت، به خاطر مشکلات موجود در عراق به تعویق افتاده است. مقامات دولتی اظهار میدارند که این عمل در حال حاضر ممکن است، موجب آشوب در عراق شود ........ یک مقام رسمی کاخ سفید در یک گفتوگوی محرمانه بیان کرده که اعمال این مسیونرهای مسیحی «خیلی مورد علاقه رییسجمهور» است و تا زمانی که به اندازه کافی نیروی انتظامی در عراق حضور پیدا نکرده، به خاطر جلوگیری از آشوب، این عمل به تعویق خواهد افتاد. در این رابطه میبایست مطالب کافی تهیه شود...... 30 می ...... دو سری اطلاعات در مورد ملاقات در سنت پترزبورگ به شما ارایه خواهد شد؛ یکی از آنها باید وقتی استفاده شود که همه چیز به نفع ما است و دیگری زمانی که موقعیت به نفع ما تمام نشده باشد. پوتین تا زمانی که از سیاستهای آمریکا پشتیبانی کرده و مهر تأیید روی سیاست رسمی آمریکا در مورد ایران بزند……... و موافقت کند که در رابطه با بدهیهای عراق سخت نگیرد، جای تونی بلر (که در حال حاضر مشکل زیادی در پیش رو دارد) را به عنوان «بهترین دوست» ما خواهد گرفت. برخی از واقعیتهای موجود در رابطه با جنون گاوی در کانادا یا آمریکا، خلاف آن خط رسمی است که از طرف رسانههای گروهی گزارش شده است. بخشی از این واقعیت را با آن چیزی که از طرف رسانهها بیان شده، مقایسه میکنیم. در مقالهای «رابرتا رامپتون» در چهارشنبه 28 ماه می در «ت.ب.ر.نیوز» مینویسد، مقامات دولتی 600 گاو را در مزرعه پییره واقع در وینی پگ، مانی توبا، به خاطر بیماری جنون گاوی کشتند. «براین اوانز»، مدیر دامپزشکی کانادا میگوید، آزمایشهای جدید شامل همه احشامی خواهد بود که زمانی در مزرعه وان هام، واقع در شمال آلبرتا بودهاند، چرا که همه گاوهای این مزرعه دچار این بیماری شدهاند. مقامات اظهار میدارند که تا چهارشنبه 28 ماه می، 49 رأس گاو در مزرعه دامداری ساسکاتچوان،60 رأس در مزرعه بریتیش کلمبیا کوچک و 84 رأس در یک مزرعه دیگر دچار این بیماری شدهاند. این ارقام نشان میدهد که تعداد گاوهایی که دچار این بیماری شدهاند، بیش از «یک رأس گاو و تعدادی گوساله میباشد» یکی از کارکنان بخش کنترل مواد کشاورزی آمریکا به نام دکتر «ر.ت.مک لین» در نامهای به «ت.ب.ر.نیوز» در تاریخ 29 مارس در رابطه با موقعیت این بیماری در آمریکا مینویسد: دهها هزار از گاوهای آلوده به این بیماری که در انگلستان کشته شدند، به کانادا صادر شد تا پس از پروسهای، آنها را به کود شیمیایی یا خوراک پروتئیندار برای احشام تبدیل کنند. این بیماری متأسفانه، نه در کانادا و نه در آمریکا تحت کنترل نیست. این بیماری وارد آمریکا هم شده ولی معمولا مردم از این واقعه بیخبر هستند. چرا که دولت طرفدار تجارت و بازار آمریکا پشتیبان شرکتهایی است که به او کمکهای کلان مالی برای تبلیغات انتخاباتیاش میکنند. لذا از فاش کردن اینگونه اخبار که ممکن است، لطمهای به این شرکتها بزند، به شدت جلوگیری میکنند. اینکه چه اقداماتی برای حفاظت مردم آمریکا از این بیماری به وسیله مقامات دولتی صورت میگیرد؟ به طور کلی هیچ! شرکتهای بستهبندی گوشت، محرمانه با مقامات واشنگتن برای سرپوش گذاشتن روی این بیماری، به توافق رسیدهاند؛ به چه علت؟ به خاطر اینکه پخش این اخبار باعث میشود، این شرکتها ضررهای چندین بیلیون دلاری را متحمل شوند. میبایست بگویم که مطلقا آزمایش گوشت گاو برای پیدا کردن این بیماری در آمریکا به طور مطلق وجود ندارد. نویسنده : دکتر رحیم عابدینزاده پنج شنبه، 19 تیر 1382
نسخه رایگان شمارههای 1 ، 12 و 36 را می توانید دریافت نمایید . در این صفحه مابقی شمارهها به صورت فهرست موجود است
سال اول |
||
|
||
|
||
|
||
بمب جنسی؛ سلاح جدید ارتش آمریکا
امروزه دیگر دکتر استرانگلاو در پژوهشکده (برادران) رایت نیروی هوایی ایالات متحده در دایتون اوهایو، سمتی ندارد. اما سیزده سال پیش، این پژوهشکده از پنتاگون خواست که بودجهای ۵/۷ میلیون دلاری را جهت انجام پژوهش بر روی پروژه ساخت بمبی که قادر به تبدیل سربازان دشمن به افرادی همجنسباز باشد، تصویب نماید.
امروزه دیگر دکتر استرانگلاو در پژوهشکده (برادران) رایت نیروی هوایی ایالات متحده در دایتون اوهایو، سمتی ندارد. اما سیزده سال پیش، این پژوهشکده از پنتاگون خواست که بودجهای ۵/۷ میلیون دلاری را جهت انجام پژوهش بر روی پروژه ساخت بمبی که قادر به تبدیل سربازان دشمن به افرادی همجنسباز باشد، تصویب نماید.
براساس اسنادی که اخیراً توسط یک گروه بررسی کننده اسناد مربوط به توسعه سلاحهای زیستی و مخارج آنها به دست آمده است، مدیران این آزمایشگاه به دنبال تحقق ساخت سلاحی غیرکشنده هستند که دشمن را به گونهای غیرقابل تصور نابود نماید.
ادواردهاموند در گفت وگو با شبکه CBS در این مورد میگوید: «پژوهشکده اوهایوی نیروی هوایی، پیشنهاد ساخت بمبی را ارائه نموده که حاوی مواد شیمیایی تحریککننده نیروی جنسی سربازان دشمن میباشد. آنان معتقدند که در سایه استفاده از این بمبها، واحدهای دشمن از هم گسیخته گردیده و سربازان به صورتی غیرقابل تصور، برای یکدیگر جذاب به نظر میرسند.»
باید دانست که در سال ۲۰۰۵ میلادی، شبکه بی بی سی برای اولین بار خبر از طراحی و ساخت این بمب داد. براساس گزارش بیبیسی، اگرچه در بررسیهای به عمل آمده، تعدادی از سلاحهای غیرکشنده پیشنهاد شده نظیر مواد حساسیتزای پوستی، مواد ایجادکننده بوی بد دهان، مواد نفخآور و در نهایت، مواد شیمیایی جذب کننده زنبورها به دور سربازان دشمن، مورد پذیرش قرار نگرفتند، اما رهبران پنتاگون، نظر مثبت خود را در مورد پروژه بمب جنسی اعلام نمودند. البته پافشاری پنتاگون بر انجام چنین پروژههایی، یادآور رسوایی خرید چکشهای معمولی اما ۹۸ دلاری آنان برای ارتش ایالات متحده است.در دورهای که رئیسجمهور کلینتون در برابر همجنسبازان شعار «چیزی نپرس، چیزی نگو» را در پیش گرفت تا راه برای استخدام همجنسبازان در ارتش آمریکا باز شود، ایده ساخت بمب جنسی نیز به عنوان یک طرح جذاب مطرح شد. هرچند چنین برنامههایی، سابقهای دیرپا در میان مقامات نظامی ایالات متحده دارد.
براساس گزارش تعدادی از مورخان، بمب «الکساندر کبیر» در اصل یک بمب جنسی بوده است که قرنها پیش مورد استفاده قرار گرفت. یک قرن پیش از آن نیز، در نبرد «ترموفیل» که حوادث آن اخیراً در فیلم سینمایی ۳۰۰ به تصویر کشیده شده است و به نبرد تاریخی گروهی اندک از سپاه یونان با ارتش ایران میپردازد، استفاده از بمبهای جنسی گزارش گردیده است.اما در مورد کارایی بمبهای جنسی علیه جنگجویان عراقی، تردیدهای زیادی وجود دارد؛ چرا که احتمالاً استفاده از چنین بمبهایی علیه آنان، آثاری معکوس برای ما خواهد داشت.بسیاری معتقدند که رزمندگان مسلمان ترجیح میدهند که خود را در یک عملیات انتحاری علیه پستهای بازرسی منفجر نمایند، اما ذلت یک زندگی توأم با همجنسبازی را نپذیرند. لذا به کارگیری این سلاح از سوی ارتش آمریکا میتواند به افزایش کشتههای ما بیانجامد. اما باید دانست که سرمایهگذاری ۵/۷ میلیون دلاری ارتش آمریکا بر روی ساخت چنین بمبهایی، میتواند حتی به پایان یافتن سریعتر جنگ عراق نیز بیانجامد.
من معتقدم که با فرض استفاده دشمنان ما از چنین سلاحی علیه خود ما، کاربرد چنین سلاحهای شیمیایی نوینی با محدودیتهای اخلاقی زیادی روبروست. مثلاً فرض کنید که یکی از این بمبها در پایگاه نظامیان آمریکایی در بغداد منفجر شود. آیا میتوان وضعیت این نیروها را به دنبال چنین حملهای تصور نمود؟
البته هم اینک نیز مخالفان زیادی در برابر حضور همجنسبازان در واحدهای ارتش آمریکا وجود دارند. هرچند در سایه تغییرات کنونی، ممکن است تعداد این افراد، بیشتر نیز گردد.
به یاد آورید که هم اینک نیز ما در یک جهنم واقعی حضور پیدا کردهایم. چرا که هیچ یک از ما در گذشته حتی تصور حضور نیروهایمان را در چنین جهنمی نمیکردیم و البته بهکارگیری چنین سلاحهایی، تنها به بدتر شدن وضعیت این جنگ خواهید انجامید.
نویسنده: تونی نورمن
محسن داوری
منبع:
www.Post-gazette.com
ماهنامه سیاحت غرب-شماره ۵۴
واقعیات و پیامدهای جنگ هسته ای
مقدمه
تصویر حقیقی از یک جنگ هستهای هنوز نه برای مردم ما و
نه برای مردم جهان به طور واقعی ترسیم نگردیده است. تجربه بمباران هستهای
ژاپن و حقیقت فاجعه دردناک بشری حاصل از آن و عواقب دهشت آور آن فاجعه تا
همین امروز در پرده ابهام باقی مانده است. ازدلایل این ابهام تسلط
رسانهای ایالات متحده بر جهان است که خود فاجعه آفرین جنگ هستهای بود.
سایر کشورهای قدرتمند از جمله شوروی سابق و حتی کشورهای اروپایی نیز به
این دلیل که خود دارای سلاح هستهای هستند، تصویر واقعی و وحشتبار فاجعه
را روشن نمیسازند. در صورت وقوع یک حمله هستهای، میزان تخریب و فاجعه
امروز مسلما میلیونها بار بیشتر از اولین حمله هستهای به شهرهای ژاپن
خواهد بود. متاسفانه مقامات حکومتی در کشورها نه تنها برای ارائه ابعاد
فاجعه آور یک جنگ هستهای به مردم نمیکوشند، که خود آنها نیز عمدتا
نمیدانند که ابعاد فاجعه تا به کجاست. به تصور آنها، همین که برای خود
پناهگاهی مطمئن دست و پا کردهاند، احساس امنیت کرده غافل از اینکه قدرت
تخریب و ادامه آلودگی و از بین رفتن فضای زندگی پس از بمباران حتی برای
آنها نیز ادامه حیات را ممکن نخواهد کرد.
مطلب حاضر ترجمه بخشی
از کتاب خانم دکتر هلن کالدکات تحت عنوان «خطر هستهای جدید» است که در
دست ترجمه میباشد. این کتاب پس از حادثه ١١ سپتامبر منتشر گردیده است.
خانم دکتر هلن کالدکات بنیانگذار و رئیس «موسسه تحقیقاتی سیاست هستهای» و
بنیانگذار سازمان «پزشکان برای مسئولیت اجتماعی»، و نامزد دریافت جایزه
صلح نوبل بوده و برنده جایزه Lannan برای آزادی فرهنگی در سال ٢٠٠٣
میباشد. دکتر هلن کالدکات به دریافت دکترای افتخاری از نوزده دانشگاه
معتبر جهان نائل گردیده است. ایشان که دارای تخصص پزشکی در رشته
بیماریهای کودکان است، بیشتراز سی سال زندگی خود را وقف مبارزه بین
المللی جهت افزایش آگاهی عمومی در زمینه خطرات کاربرد سلاحهای هستهای
برای سلامت انسان با دقت پزشکی در عصر هستهای کنونی نموده است.
داشتن
تصویری واقعی از فاجعه هستهای و عواقب وحشتآور آن از آن جهت امروز برای
ما ایرانیان لازم است که نه تنها مسئولین نظام با شاخ و شانه کشیدنهای
قلدرمنشانه و بازی با غرور ملی مردم در جهت دستیابی به سلاح هستهای بازی
با مرگ و نابودی کشور را جدی نمیگیرند، که حتی بخشی از مردم و از جمله
برخی شخصیتهای اپوزیسیون نیز گاه حتی استفاده از سلاح هستهای و مداخله
نظامی اسرائیل و امریکا را به قیمت فروپاشی نظام جمهوری اسلامی نیز توجیه
مینمایند.
ارزش اثر دکتر هلن کالدکات در ارائه تصویری است از
فاجعه هستهای که اگر مورد توجه عموم قرار گیرد، نه تنها به بزرگترین جنبش
ضد سلاح هستهای در کلیه کشورها تبدیل خواهد شد که بسیاری از مسئولین
حکومتی نیز با آگاهی از عواقب فاجعه آور آن برای آنها و خانوادههایشان از
چنین بازی مرگباری دوری خواهند گزید.
واقعیت جنگ هستهای
نتایج نهایی و احتمالی یک جنگ هستهای چیست؟ نابودی کره زمین.
چه بسا همین امشب یا فردا خطای یک انسان یا یک کامپیوتر، یا یک اقدام تروریستی، به وقوع چنین حادثهای منجر گردد.
واقعیت جنگ هستهای چیست؟
پیآمدهای پزشکی جنگ هستهای
در
صورت حمله هستهای روسیه به امریکا، کلاهکهای هستهای بر آسمان شهرهای
ایالات متحده در فاصله ٣٠ دقیقه پس از پرواز منفجر خواهند شد. (در مورد
چین، به دلیل استفاده از سوخت مایع در مقایسه با سوخت جامد، انفجار
کلاهکهای هستهای چند ساعت پس از پرواز به وقوع خواهد پیوست. گرچه این
اقدام غیرمنتظره نخواهد بود، اما خسارات مشابهی تولید خواهد کرد. درمورد
سایرکشورهای دارای سلاح هستهای از جمله هندوستان و پاکستان، بدلیل فقدان
تکنولوژی موشکی خطری ایالات متحده را تهدید نمیکند.) فرض بر این است که
شهرهای با جمعیت بیش از صدهزار نفر هدف حمله هستهای روسیه قرار میگیرند.
در فاصله این ٣٠ دقیقه، اولین سیستمهای مادون قرمز جستجوگر و هشداردهنده
ماهوارهای به مرکز فرماندهی استراتژیک هوایی آمریکا در کلرادو پیام
میفرستند. این مرکز پس از دریافت پیام، ریاست جمهوری ایالات متحده را
باخبر میسازد. رئیس جمهوری فقط سه دقیقه فرصت دارد که تصمیم به حمله
متقابل را اختیار نماید. در رابطه با سناریوی موجود برای حمله متقابل در
ایالات متحده، رئیس جمهور شلیک موشکها را فرمان داده و موشکهای هستهای
در فضا به پرواز درخواهند آمد و تمام این عملیات در فاصله کمتر از یک ساعت
تمام خواهد شد.
موشکها با سرعت بیشتر از بیست برابر سرعت صوت بر
فراز شهرها فرود آمده و منفجر خواهند شد. میزان حرارت و گرمای تولید شده
از انفجار با گرمای مرکزی خورشید برابر است. عملا هیچ سیستم خبردهنده به
جز رادیو و تلویزیونهای موجود به منظور خبررسانی وجود ندارد، مردم کمتر
از چند دقیقه بیشتر فرصت ندارند که به پناهگاهها هجوم بیاورند، تازه اگر
پناهگاهی وجود داشته باشد. هیچ فرصتی برای جمع آوری کودکان و اعضای
خانواده باقی نمیماند.
بیشتر شهرهای مورد حمله، مورد اصابت
بیشتر از یک بمب قرار خواهند گرفت. انفجار حاصل از بمب یا بمبهای هستهای
در صورت انفجار در سطح زمین حفرههایی به عمق هفتاد متر و قطر ٣٠٠ متر
بوجود خواهد آورد. گرچه بیشتر بمبها و انفجارها به گونهای برنامهریزی
شدهاند که که تولید فشارهای ناگهانی در هوا و جابجایی حجم قابل توجهی در
هوای اطراف خواهند کرد که این عمل باعث افزایش دامنه تخریب میشود. در
چنین وضعیتی، عمق حفرههای حاصل از انفجار کمتر گردیده ولی به فاصله هشتصد
متر از مرکز انفجار کلیه ساختمانها نابود گردیده و حتی تا فاصله سه
کیلومتری فقط ساختمانهای بتونی هستند که باقی خواهند ماند.
تا
فاصله چهار کیلومتری فقط شاهد اسکلت لخت ساختمانهای مخروبه خواهیم بود،
خانههای مسکونی بکلی ناپدید شده و پنجاه درصد جمعیت هلاک و چهل درصد بشدت
مجروح خواهند شد. تخریب ساختمانها و شدت انفجار بحدی است که قطعات تخریب
شده ساختمانها نیز در لحظه انفجار بر اثر مکش شدید هوا به بیرون پرتاب
شده و تبدیل به موشکهایی میگردد که با سرعت صدها کیلومتر در آسمان به
پرواز درمیآیند. فشار بیش از حد حاصل از انفجار (چندین برابر فشار جو)
باعث خواهد شد که پنجرههای ساختمانها از جا درآمده و خرد گردد،
میلیونها تکه شیشه خرد شده در حال پرواز در سطح زمین باعث خواهد شد که
جراحات وحشتناکی از جمله قطع سر و دست و سایر اعضای بدن انسانها را موجب
گردد. فشار بیش از حد ذکر شده همچنین پارگیهایی در بینی، دهان، ششها و
گوش انسانها خواهد شد، پارگی پرده گوش بر اثر این فشار از جمله موارد جدی
آسیبهاست.
بیشتر مردم دچار سوختگیهای شدید خواهند شد. در
بمباران هیروشیما که از بمب سیزده هزار تنی استفاده شد، مقایسه کنید با
بمبهای امروزی که قدرت تخریب آنها یک میلیون تن میباشد، باعث نابودی این
شهر گردید. از جمله فجایع آن میتوان از ناپدید شدن و محو کودکی نام برد
که سایه آن بر پیادهروهای شهر باقی ماند، یا جسد مادری که بچهاش را در
آغوش گرفته و در حال فرار بوده و به مجسمهای ذغالی تبدیل شده است. شدت
حرارت بقدری است که کلیه اجسام جامد از جمله مبلمان منازل، لباسها و اجسام
چوبی همزمان آتش گرفته و انسانها نیز به مشعلهای سوزانی در حال راه رفتن
تبدیل خواهند شد.
در فاصله شصت تا هشتاد کیلومتری انفجار، کلیه
انسانهایی که به انفجار نگاه کنند بر اثر سوختگی شبکیه چشم نابینا خواهند
شد. شدت انفجار و جابجایی هوا همزمان با آتش سوزیهای وسیع باعث میشود که
صدها هزار کیلومتر مربع از زمینهای اطراف محل انفجار در محاصره
آتشسوزیهای وسیع قرار گرفته و نابود گردد. آتش سوزیهای مهیب باعث تخلیه
اکسیژن داخل پناهگاهها شده و مردم درون پناهگاهها از کمبود اکسیژن تنفسی
خفه خواهند شد. (در جنگ جهانی دوم بر اثر انفجار بمبهای معمولی چنین
حادثهای در شهرهامبورگ آلمان اتفاق افتاد. درجه حرارت بر اثر انفجار
بمبها داخل پناهگاهها به هشتصد درجه سانتیگراد رسید.)
ریزش مواد رادیو اکتیو پس از انفجار
بیشتر
شهر و ساکنین آن به غبار رادیواکتیو تبدیل شده که به شکل ابری قارچگونه
بر شهر فرود میآید. بسته به شدت باد و شرایط آب و هوایی منطقه، ریزش
غبار رادیو اکتیو حاصل از انفجار بمبهای مهلک و مرگآور تا هزاران
کیلومتر مربع را خواهد پوشاند. میزان پنج هزار واحد راد ( rad واحدی برای
میزان تششع جذب شده) یا بیشتر برای آنهایی که در معرض آن قرار گرفتهاند،
حتی اگر زنده مانده باشند باعث بروز بیماریهای شدید و حاد مغزی میگردد،
سلولهای مغزی بشدت آسیب دیده و متورم میشوند و بدلیل حجم ثابت جمجمه و
فشار حاصل از تورم سلولهای مغزی، فشار داخل جمجمه افزایش یافته و موجب
نشانههایی از هیجانات سریع، حالت تهوع شدید، سرگیجه، اسهال، غش سردردهای
بسیار شدید و به دنبال آن بیهوشی و مرگ در فاصلهای کمتر از بیست و چهار
ساعت میشود.
حتی مقدار کمتر رادیواکتیویته حدود هزار راد باعث
مرگ خواهد شد، مرگی در اثر بیماریهای گوارشی که براثر مرگ سلولهای سطحی
دستگاه گوارشی اتفاق خواهد افتاد و همچنین از بین رفتن سلولهای مغز
استخوان که وظیفه مقابله با عفونت و انعقاد خون را به عهده دارند. در
فاصلهای کمتر از دو هفته، زخمهای درون دهان، از دست دادن اشتها، دردهای
شدید معده، سرگیجه و استفراغ و اسهال خونی باعث از دست رفتن مایعات بدن
گردیده و عفونت و خونریزی و گرسنگی حاصل از آن باعث مرگ میشود.
میزان
٤٥٠ راد باعث مرگ بیش از پنجاهدرصد جمعیت میگردد. ریزش مو، استفراغ
شدید، اسهال خونی توام با خونریزیهای زیرپوست و لثه پیش میآید. مرگ بر
اثر خونریزیهای داخلی، عفونت حاصل از زخمها و عفونتهای خونی اتفاق
میافتد. آسیبهای شدید جسمی و روحی پس از ریزش مواد رادیو اکتیو باعث
میشود که بیماران در اثر میزان کمتر راد جان خود را از دست بدهند.
نوزادان و کودکان وسالمندان نسبت به سایر افراد به رادیواکتیو حساس تر
بوده و آسیب پذیری بیشتری دارند. در منطقه بمباران شده دلایل مرگ و میر در
واقع ترکیبی است از آسیبهای روانی، سوختگیهای ناشی از انفجار،
بیماریهای ناشی از تششع رادیواکتیو، و گرسنگی، عملا هیچ امکان پزشکی قابل
دسترسی نبوده و حتی استفاده از داروهایی برای تسکین درد وجود ندارد چرا که
پزشگان و مراکز درمانی نیز در منطقه بمباران شده بوده و آسیب دیدهاند.
نیروگاههای هستهای
ایالات
متحده علاوه بر شماری تاسیسات خطرناک هستهای مربوط به دوران جنگ سرد،
دارای صدوسه نیروگاه هستهاست. در صورتیکه یک بمب یک هزار کیلو تنی (مگا
بمب) به یک نیروگاه هستهای هزارمگاواتی و حوضچههای سردکننده آن که حاوی
میزان متراکمی از سوخت هستهای است اصابت کند، فضایی به اندازه کل کشور
آلمان غربی را برای همیشه آلوده خواهد کرد. آژانس بینالمللی انرژی اتمی
(IAEE) نیروگاههای هستهای را به عنوان یکی از اهداف مورد نظر تروریستها
پس از ١١ سپتامبر اعلام نموده است.
بیماریهای حاصل از انفجار
میلیونها
جسد از انسانها و حیوانها در منطقه بمباران شده، آلوده به ویروسها و
باکتریهایی که در محیط آلوده به رادیواکتیو تغییرات ژنتیک حاصل کرده و
کشنده تر میشوند، متلاشی میشوند. هزاران میلیارد حشرهای که طبیعتا در
مقابل رادیواکتیو مقاومت هستند، همچون مگسها، پشهها، سوسکها و شپشها
بیماریها را از اجساد مرده به افراد زنده منتقل خواهند کرد. افرادی که در
اثر انفجار دفاع بدنی آنها بشدت آسیب دیده و با توجه به میزان آلودگی
رادیواکتیو در محیط بشدت در معرض آسیب پذیری هستند. انواع جوندگان بشدت در
سیستمهای فاضل آب تخریب شده و مزارع تولید مثل کرده و باعث انتقال
بیماریهای واگیردار که تا بحال تحت کنترل بوده، میشوند، بیماریهایی از
جمله سرخک، فلج اطفان، حصبه، وبا، سیاه سرفه، دیفتری، آبله، طاعون، سل،
مننژیت، مالاریا و یرقان دوباره در ابعاد وسیع ظاهر خواهند شد.
کلیه
کسانی که به پناهگاههای هستهای فرار کرده و در آنجا از کمبود اکسیژن
دچار خفگی نشده و جان بدر بردهاند، باید حداقل به مدت شش ماه در
پناهگاهها باقی بمانند تا زمانی که میزان رادیواکتیو در فضای بیرون به
اندازهای کم شود که حیات امکان پذیر باشد. فرض بر آن است که افراد مسن تر
از آن جهت که زمان زیادی از عمر آنها باقی نمانده، برای تهیه غذا به بیرون
از پناهگاهها فرستاده شده و وظیفه تهیه غذا به آنها واگذار میگردد.
البته قابل تذکر است که انواع مواد غذایی به علت تمرکز شدید عناصر رادیو
اکتیو در گیاهان بشدت آلوده خواهند بود.
زمستان هستهای
در
پایان باید به تاثیر سیستماتیک جنگ هستهای بر جهان نظر افکند. آتش
سوزیهای وسیع و طوفانهای آتش چاههای نفت، تاسیسات شیمیایی، شهرها و
جنگلها را سوزانده و دور کره زمین را با ابر ضخیمی از گاز و دود سیاه
رادیو اکتیو خواهد پوشاند. این ابر ضخیم باعث خواهد شد که نور خورشید به
کمتر از هفده درصد (%١٧) شرایط عادی آن به زمین برسد. حداقل یک یا دوسال
لازم است که درجه حرارت و نور در سطح زمین به وضعیت طبیعی آن بازگردد.
تابش اشعه ماوراء بنفش بشدت افزایش خواهد یافت. شدت برودت و سرما در سطح
زمین سیستم دفاع بیولوژیک برای حفظ تمدن بشری را نابود نموده و موجب
گرسنگی، کم آبی، و فقدان حرارت فراگیر میگردد.
براساس سند منتشر
شده در سال ١٩٨٥ توسط دفتر سیاست گذاری علم و تکنولوژی (SCOPE) "مجموع
خسارات وارده بر سیستم دفاع جامعه تا به حدی است که تقریبا همه ابناء بشر
در سطح کره زمین از بین خواهد رفت، هیچ تفاوتی بین کشورهای در حال جنگ و
دیگر کشورها نیست. در حقیقت تمام جامعه بشری و نه تنها کشورهای در حال
جنگ، در گروگان یک جنگ همه جانبه هستهای در خطر نابودی است."
پیمان
پیشنهادی START III بین ایالات متحده و روسیه، حتی در صورت اجرای کامل آن،
هنوز بین سه تا پنج هزار بمب هیدروژنی را که آماده شلیک میباشند، شامل
نمیشود. همین تعداد بمب هیدروژنی برای یک زمستان هستهای کافی است. هزار
بمب ١٠٠ کیلوتنی میتواند ١٠٠ شهر را نابود کند، احتمال مشخصی که با توجه
به تواناییها و طرحهای موجود بعید به نظر نمیرسد.
جنگ هستهای تصادفی
در
تاریخ ٢٥ ژانویه ١٩٩٥، تکنیسینهای نظامی در یکی از مراکز رادار روسیه در
شمال این کشور سیگنالهایی را دریافت کردند که نشانگر پرواز یک موشک
آمریکایی از یکی از سواحل نروژ بر فراز و در جهت فرود بر این کشور بود.
این موشک در حقیقت حامل یک سیستم اکتشافی علمی بود که قبلا به اطلاع
مقامات روسی رسیده بود، اما گویا یا فراموش شده و یا اینکه نادیده گرفته
شده بوده است. مقامات روسی با آگاهی از اینکه زیردریاییهای امریکایی
امکان شلیک موشکهایی را دارند که هرکدام از این موشکها خود دارای ٨ بمب
مرگبار هیدروژنی است و در فاصله ١٥ دقیقهای مسکو قرار گرفتهاند، تصور
کردند که ایالات متحده جنگ هستهای علیه این کشور را آغاز کرده است.
برای
اولین بار در تاریخ روسیه کامپیوتر ویژه نگهداری رمزهای شلیک موشکهای
هستهای باز شد. رئیس جمهوری روسیه، بوریس یلتسین فقط سه دقیقه فرصت داشت
که پشت این کامپیوتر قرار گرفته و با مشاورین عالیرتبه نظامی خود اقدام به
شلیک موشکهای هستهای نماید. در آخرین لحظات پیش از شلیک، موشک آمریکایی
تغییر جهت داد و یلتسین و سایر مقامات روسیه متوجه شدند که روسیه مورد
حمله هستهای قرار نگرفته است.
اگر روسیه موشکهایش را شلیک کرده
بود، سیستمهای ماهوارهای هشدار دهنده و جستجوگر امریکایی فورا پرواز
موشکهای روسی را کشف کرده و به ستادفرماندهی در Cheyenne Mountain گزارش
میکرد. متعاقب آن رئیس جمهور ایالات متحده در جریان حمله قرار میگرفت که
فقط سه دقیقه فرصت داشت که اقدام به شلیک موشکهای امریکایی از خاک این
کشور نماید، به این معنی که جهان ما در کمتر از چند دقیقه در آن روز به
کلی ویران میشد.
امروز در روسیه سیستمهای فرماندهی هستهای و
هشدار دهنده و اعلام خطر در حال زوال هستند و فقط یک سوم از رادارهای این
کشور کار میکنند. سیستم اخطار دهنده اولیه در روسیه حداقل در روز هفت
ساعت بطور متوسط دچار اختلال میگردند. همچنین دو ناحیه از ٩ ناحیه
جغرافیایی تحت پوشش دفاع ضد موشکی در این کشور در شرایط حاضر زیر پوشش
نبوده و بدتر از آن تجهیزات کنترل کننده سلاحهای هستهای مرتبا دچار
اشکالات فنی بوده و تجهیزات سرنوشت ساز الکترونیکی و کامپیوترهای کنترل
کننده سلاح هستهای بارها خود به خود و بدون هیچ دلیل معینی به حالت آماده
باش در آمدهاند. بر طبق گزارشات سازمان CIA در پاییز سال ١٩٩٦ حداقل هفت
مورد اختلاف در تاسیسات هستهای روسیه به وجود آمد. علت این اختلالات فقط
و فقط تلاش عدهای به منظور دزدیدن و فروش کابلهایی بود که در این
تاسیسات حساس بکار رفته بود. سیستم هستهای آسیب پذیر کنونی روسیه به
آسانی تحت تاثیر بحرانهای داخلی و خارجی قرار میگیرد بویژه زمانی که خطر
جنگ هستهای به گونه واقعی یا اتفاقی به یک خطر واقعی تبدیل شود.
ایالات
متحده نیز به همین ترتیب از چنین اشتباهاتی بری نیست. به عنوان مثال در
ماه آگوست سال ١٩٩٩ سازمان نقشه برداری و کارتوگرافی (NIMA) اقدام به نصب
سیستم جدید کامپیوتری به منظور مقابله با مشکلات فنی معروف به Y٢K (در
آستانه سال ٢٠٠٠) نمود. این اقدام موجب گردید که در کامپیترهای این موسسه
اختلال ایجاد گردیده و برای روزهای متوالی قابلیت کشف و ردیابی هوایی را
در این موسسه دچار نابینایی نمود و عملا بیشتر از هشت ماه طول کشید تا
سیستم مورد نظر ترمیم گردد. به گزارش نیویورک تایمز بخشی از سیستم هشدار
دهنده دفاع هستهای ایالات متحده حداقل به مدت یک سال دچار اختلال جدی
بوده است. جالب توجه است که نگارنده در همان زمان در یک جلسه در ضلع غربی
کاخ سفید که به منظور بررسی خطرات احتمالی (مشکل کامپیوتری سال ٢٠٠٠) در
رابطه با سلاحهای هستهای برگزار میشد، از طرف چندین مقام مسئول وزارت
دفاع اطمینان داده شدم که همه چیز تحت کنترل بوده و هیچ مشکلی در رابطه با
نصب سیستمهای جدید وجود ندارد، غافل از اینکه درست در همان زمان سیستم
اطلاعاتی آنها از کار افتاده بود.
چنین وضعیتی بالقوه فاجعه
آفرین است. اگر مقامات ایالات متحده نتوانند مشاهده کنند که روسها با
موشکهای هستهای خود چه خواهند کرد و بالعکس، بخصوص در یک برهه بحرانی در
مناسبات بین المللی، احتمال بسیار جدی وجود دارد که اشتباهاتی به منظور
خنثی سازی حمله متقابل به یک فاجعه هستهای منجر گردد. این وضعیت بویژه پس
از ١١ سپتامبر از اهمیت بیشتری برخوردار است.